تنزل اخلاق یا سقوط و مرگ آن در نگاهی به عفرین

حمید علیالی

تنزل اخلاق یا سقوط و مرگ آن
در نگاهی به عفرین

یکی از وجوه تمایز انسان کنونی با دوران غارنشینی به گفته بسیاری از دانشمندان، غنای فکری و قدرت تفکر انسان مدرن است. حال از انسانی که به رشدی چنین بالنده دست یافته، به طوریکه قادر است دست به کرات دیگر برساند باید پرسید “در مقوله انسانیت” به کجا رسیده است؟
نگارنده در پاسخ به این پرسش توجه خواننده را به جغرافیای شمال غرب سوریه یا غرب روژآوا می‌کشاند. منطقهای به نام “عفرین”، جائیکه از همان روزهای آغازین جنگ داخلی در سوریه، مأمن مردمانی بود که از کشتار نیروهای دولتی سوریه و داعشیان گریخته بودند. در عفرین همه خلقهای کرد، عرب، آشوری، ترکمن تحت مدیریت نمایندگان خود در آرامش و امنیت زندگی می کردند و جوانان همین خلقها در مقابل تروریستهای داعش و النصره ایستادگی کرده و به آنها اجازه ندادند تا سایه شوم خود را در این جغرافیا بگسترانند.
خلقهای ساکن در شمال سوریه و رۆژآوا در جریان اوجگیری تا شکست و فرار داعشیان بزرگترین ضربات را بر پیکر شوم این جرثومه تباهی وارد آوردند که در میان آنها فداکاری خلق کرد و هزینههایی که در این راستا متحمل شدهاند زبانزد تمام جهانیان بود. در حالیکه دولت حاکم بر ترکیه عثمانی به گواه تمامی رسانهها و مراکز اطلاعاتی و به اذعان بسیاری از سیاستمداران ارشد جهان از جمله معاون رئیس جمهور سابق ایالات متحده بزرگترین حامی تروریستهای داعش بود، این نیروهای کرد بودند که سخت ترین ضربات را در شمال سوریه و روژآوا بر تروریستها وارد کرده و حتی آنها را از پایتختشان رقه نیز بیرون راندند. بدنبال این فداکاریها و جانبازیها افکار عمومی جهانی و نیروهای بین المللی به تحسین کردها پرداخته و مبارزان “ی پ گ” و “ی پ ژ” را اسطورههای مقاومت برای آزادی خاورمیانه خواندند. اما در سوی دیگر دولت ترکیه عثمانی و رئیس آن اردوغان که شاهد شکست و فرار همکاران داعشی خود بود در دسیسهای دیگر به بهانه تأمین امنیت مرزهای خود و توهم شکل گیری دولتی کردی!! در همسایگی ترکیه، تهدیدهای خود علیه عفرین را آغاز کرد. در همین راستا با گردآوری و سازماندهی تمامی تروریستهای داعش و جبههالنصره که قبلا از سوریه و عراق به ترکیه فرار کرده و پناهنده شده بودند، تحت نام ارتش آزاد سوریه، آنها را همراه با نیروهای ارتش ترکیه در مرزهای عفرین (شمال غرب سوریه) مستقر و حمله خود را از تمامی مناطق مرزی با بمباران و توپباران روستاها و مناطق مسکونی آغاز کرد.

در نگاهی گذرا به موضعگیری دولتها شاهد این موارد هستیم:
روسیه در حالیکه پیشتر با کردها همراهی و همکاری داشت با عقب کشاندن نیروهای خود عملا آسمان عفرین را بر روی هواپیماهای جنگی ترکیه برای بمباران آزاد کرد، شواهد حاکی از آن است که در مقابل این اقدام روسها، مشکل قرارداد لولههای انتقال نفتی این کشور با ترکیه حل شده است. چراغ سبز روسیه به ترکیه برای حمله به عفرین.
آمریکا که از حامیان نیروهای کرد بود و شکست داعش را نتیجه این همپیمانی می دانست، در حالیکه ظاهرا اقدام ترکیه را تأیید نکرده اما می گوید “ترکیه حق دارد نگران امنیت خود باشد” اظهاراتی کلی . نتیجه اینکه چراغ امریکا نیز به همان رنگ چراغ روسیه بود.
سوریه درحالیکه تمامیت ارضیش مورد تجاوز قرار گرفته اما گفته که در مقابل تسلیم شدن عفرین به دمشق، حاضر است به مرزها نیرو بفرستد. کردها خواهان حفظ تمامیت ارضی سوریه و استقرار سیستمی دمکراتیک و غیرمتمرکز در این کشور هستند.
جمهوری اسلامی ایران در عمل با داعشیان و سرکردگان ترکش همراهی کرده و قصد ممانعت و یا اعتراض به یورش تروریستهای اردوغان علیه کردها را ندارد.
حکومت عراق نیز همسو با جمهوری اسلامی و اینکه کشته شدگان این جنگ بیشترشان می توانند کرد باشند با تهاجم اشغالگران مشکلی ندارد.
حکومت اقلیم جنوب کردستان نیز در پیروی از ترکیه نه تنها کوچکترین اعتراضی به این تجاوز آشکار نکرده بلکه اجازه داده که ترکیه بر شمار نیروهای نظامی مستقرش در جنوب کردستان نیز بیفزاید.
اروپا ساکت است، شورای امنیت ساکت است، سازمان ملل و شورای حقوق بشر و و و و همگی ساکت هستند.
تمام آنچه که در بالا به آن اشاره شد سخن از داد و ستد و مبادله دو کالا دارد: اخلاق و منفعت.
اما از نظر نگارنده به عنوان یک روزنامهنگار، مسئله مهم سکوت خبری رسانههاست. آیا رسانهها نیز در این داد و ستد شریکند؟ آیا روزنامهنگاران هم صاحب سهمند؟ پس کجاست وجدان خبرنگاری؟
از همین رو به جاست که بگوئیم اخلاق تنزل نکرده بلکه سقوط کرده و مرده است.

Related posts