همانگونه که زن پیشاهنگ اجتماعی گشتن انسان بود، امروز نیز با پیشاهنگی زن ملت دمکراتیک برساخته خواهد شد

شروین مظلوم

همانگونه که زن پیشاهنگ اجتماعی گشتن انسان بود، امروز نیز با پیشاهنگی زن ملت دمکراتیک برساخته
خواهد شد

زن در طول تاریخ همیشه علیه بیعدالتی مقامت نموده و در مقابل سیستم تبعیض‌گرا تسلیمیت را قبول نکرده است. البته این نه تنها در گفتار بلکه در کردار هم قابل ر‌ؤیت است که زنان با همه توان خویش مقاومت پیشه کرده و از هیچ تلاشی فرگذار نکرده‌اند.

با نگاهی به مبارزات زنان در سراسر دنیا، این نکته قابل لمس و قابل توجه خونمایی میکند که هزاران زن برای در آغوش گرفتن آزادی، بیباکانه به پیشوازش رفته و در این راه جان خویش را نیز فدا نموده‌اند.

سیستم مردسالار و ضد زن تا به امروز نیز به حیات خویش ادامه میدهد و با همه توانش برای تلاش‌های عدالت‌طلبانه زنان مانع‌تراشی مینماید. زن اراده نموده که با رنگی زنانه در زندگی اجتماعی مشارکت نموده و دارای حق زندگی و نیز به مثابه یک زن زندگی کردن باشد. برای رسیدن به این مهم نیز متحمل حملات سختی گشته است.

سیستم اقتدارگرا نقش‌آفرینی زن را تاب نمی‌آورد. به همین دلیل سعی نموده که این تلاشها و مبارزات را تضعیف نماید. با این توصیف ناخودآگاه این پرسش به ذهن انسان خطور می‌کند که آیا به این دلیل که زن این توانایی را دارد که زندگی را زیبا نموده و بیاراید، و جامعه انسانی را از یک‌رنگی دور نگاه ‌دارد، سیستم اقتدارگر و مردسالار به زن حسودی نموده و نمی‌تواند این را تحمل نموده و بودن زن را هضم نماید؟

این یک واقعیت غیر قابل انکار است که جامعه انسانی از زن سرچشمه گرفته و بودن آن مدیون زن است و با پیشاهنگی زن حضورانسان در تاریخ ریشه دوانیده است و زندگی تا به امروز ادامه داشته است. آن کس که جامعه را گرد هم آورد و زندگی اجتماعی را توسعه بخشید، زن بود. شاید بهتر باشد که بگوییم این مرحله، مرحله شروع اجتماعی گشتن است.

زن هم در برابر جامعه و هم در برابر طبیعت به شکلی عادلانه رفتار می‌نمود و سعی وی بر این بوده که توازن میان انسان و طبیعت را حفظ نماید. و نیز آن کس که علیه سیستم اقتدارگر که طبیعت را تخریب مینماید، مقاومت نموده دیگر باره زن بوده است.

با ایجاد سیستم راهبان سومری علیه زن هجمه‌های فراوانی انجام گرفت. این سیستم تاب تحمل زن را نداشت و علیه دستاوردهای زن که برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه بود با تمام توان خویش حمله نمودند. سیستم اقتدارگرا می‌خواست که بودن خویش را در میان جامعه نهادینه نماید. برای نیل به این هدف نیز بایستی صدای زن را مسکوت نموده و فرصتی برای نشان دادن نارضایتی برای وی باقی نمی‌گذاشتند.

این مرحله به عنوان شکست اول زن به نام شده است. اما در واقع نه تنها شکست زن، بلکه شکست جامعه و شکست سیستم عدالت اجتماعی نیز هست. همچنین شکست انسانیت و برهم خوردن توازن میان انسان و طبیعت بود. اینها همه به هم مرتبط هستند. زیرا زن همه اینها را با هم گردآورده بود و در آغوش گرفته بود.

در بسیاری جاهای دنیا تا به امروز به مثابه یک انسان با زن برخورد نمی‌شود و کالایی به وی می‌نگرند. در مقابل این ذهنیت، هزاران سال است که زنان به شیوه‌های گوناگون مبارزه نموده و تأثیر این مبارزات تا به روزگار کنونی نیز رسیده و همچنان ادامه دارد.

رهبر آپو با ایجاد و توسعه جنبش آزادیخواهی زنان کرد، از همه مبارزات زنان در طول تاریخ بهره برده و آرزوها و امیدهای آنان را برآورده نمود و ثابت کرد که نخواهد گذاشت که زحمات آنان به هدر رود. رهبر آپو با گرامی داشتن یاد و خاطره همه آن زنان مبارز که مبارزه را برای نسل‌های پس از خویش به میراث گذاشتند، آرزوهای آنان را عملی نمود.

می‌تون با ذکر نمونه‌هایی بهتر درک نمود که چگونه زنان هم در کردستان و هم در سراسر دنیا همیشه در این اندیشه بوده‌اند که از هستی و بودن خویش دفاع نموده و به حق زندگی دست یابند.

در شمال کردستان زنان با پیشاهنگی زنانی چون بسه و ظریفه در مقابل فاشیزم عثمانی مقاومت نموده و تسلیمیت را قبول نکرده وتا آخرین نفس مبارزه نموده و برای اینکه به دست دشمن نیفتند، برخی خویش را از کوههای درسیم به پایین انداخته و بعضی نیز خود را به آب مونزور انداختند.

در جنوب کردستان خط مقاومت زنان با پیشاهنگی لیلا قاسم به بلندترین سطح خویش رسید. لیلا قاسم علیه ذهنیت فاشیست و وحشی و ضدانسانی رژیم بعث مقاومت نموده و به جرقه آتش در دل خلق کرد تبدیل گشت. در سال ۱۹۷۴ لیلا قاسم در حالی که وی را به پای چوبه دار می‌برند، می‌گوید: من از اینکه اعدام می‌گردم ناراحت نیستم و برعکس خوشحالم. زیرا که می‌دانم دختران و پسران کرد راه من را ادامه خواهند داد. گویی که لیلا قاسم در درونش احساس کرده بود که تغییری در پیش روست و در همان سال بود که گروه آپویی ایجاد گشت.

در شرق کردستان و ایران زنان زیادی علیه سیستم ناعادلانه و جنسیت‌گرا مبارزه نموده‌اند. زنانی چون طاهره قرة‌العین، دختر نغده‌ای، مینا قاضی، شیرین علم هولی، نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا دائمی، گلرخ ایرائی و زینب جلالیان تنها چند نمونه از زنانی هستند که هیچگاه تسلیمیت را قبول ننموده و با ذهنیت اقتدارگرا و مردسالار مبارزه نمودند. مینا قاضی اولین زنی بود که اتحادیه زنان کردستان را ایجاد نمود و در زندگی‌اش نیز بارها از سوی رژیم منفور پهلوی دستگیر گشت. دختر نغده‌ای نیز به عنوان زنی جنگاور علیه استعمارگران کردستان مبارزه نموده و دشمن به شکلی وحشیانه وی را شکنجه داده و در نهایت چشمان وی را کور می‌کنند و در سال ۱۹۴۷ اعدام میگردد. زینب جلالیان نیز امروز به عنوان زنی کرد، تحت شدیدترین شکنجه‌های جلادان رژیم جمهوری اسلامی مقاومت نموده و تاوان آن را نیز با محرومیتهای فراوان حقوقی وجنگ روانی پس می‌دهد.

نمی‌توان از مبارزات زنان جهان بحث نمود و از زنی همچون المپیا دگوژنام نبرد. این زن مبارز که درسال ۱۷۹۱ با گیوتین اعدام گشت، پس از پیروزی انقلاب فرانسه، بیانه ای برا ی دفاع از حق زنان آماده مینماید و درباره حقوق شهروندی مطالبی مینویسد. اما به خاطر این فعالیتهایش به عنوان ضد انقلاب عنوان میگردد و او را به اعدام با گیوتین محکوم مینمایند. وی در دفاع از خویش می‌گوید: آنکه بیشتر از همه زیر تیغ گیوتین میرود زن است. همانگونه که حق زیر تیغ گیوتین رفتن را دارد، پس باید حق مشارکت سیاسی و مشارکت در اداره کشورش را هم داشته باشد.

در ۸ مارس ۱۸۵۷ زنان شاغل در کارخانه های نساجی در نیویورک آمریکا در اعتراض به نابرابریهای حقوق زنان و مردان دست به اعتصاب می‌زنند و ۱۲۹ تن از آنان در آتش اقتدار مردسالارانه جان می‌سپارند. در سال ۱۹۱۰ در دومین کنفرانس زنان اینترناسیونال در کپنهاگ، کلارا زتکین مبارز انقلابی پیشنهاد می‌کند که این روز به عنوان روز جهانی زنان زحمتکش نامگذاری گردد. صد سال بعد از این روز، در شهر آمد، زنان همه جهان گرد آمده و این روز را گرامی داشته و آمد به محل پشتیبانی از مبارزات همه زنان مبدل گشت.

اما آنکه این روز را در جهان و بویژه خاورمیانه توسعه داد، فلسفه رهبر آپو بود. همانگونه که دشمن در درسیم فاشیزمی وحشیانه را غالب کرد، ظهور زن آزاد نیز اولین بار در درسیم با پیشاهنگی شهید سارا و شهید بسه روی داد. زنان در همه جای دنیا علیه سیستم ضد زن مبارزه نموده‌اند. اما آنکه توانست همه این مبارزات را به دور هم جمع نماید، فکر و اندیشه‌های رهبر آپو بود که توانست این آزمونها را به همه زنان برساند.

امروز زنان از همه جای دنیا به صفوف مبارزات آپویی ملحق می‌گردند. و این یعنی به واقعیت پیوستن خیال همه زنان مبارزی که امروز در میان ما نیستند. امروز مبارزات زنان جهانی گشته و زنان در همه جای دنیا عاشقانه به دور اندیشه‌های رهبر آپو گرد می‌آیند.

زنی که در جامعه عقب مانده کردستان هیچ حقی نداشت، راه روشنایی در پیش گرفته و تاریکی می‌زداید و برای زنان دیگر نیز پیشاهنگی می‌نماید. این نیز با مشارکت زنان از کشورهای دیگر اثبات میگردد.

همانگونه که در شمال کردستان شهید سما بیان کرد که به پل میان شهید مظلوم و شهید زکیه آلکان تبدیل می‌گردد؛ همانگونه که شهید شیرین با روح زندان آمد و به مثابه نماینده زن آزاد، در مقابل رژیم ایران ایستادگی نمود و اعلام کرد که کسی نمی‌تواند زن را نابود گرداند؛ همانگونه که شهید ویان اعلام کرد کسی نمی‌تواند مانع از تابش آفتاب ما گردد؛ همانگونه در غرب کردستان با پیشاهنگی شهید شیلان، شهید آرین، شهید ویان و شهید ژیان و هزاران شهید دیگر این مبارزه با اوج رسید.

آنچه که اقتدارگری ناممکن می‌پنداشت، رهبر آپو در سال ۱۹۹۸ ممکن گرداند و در آن سال ایدئولوژی آزادی زن را پیشبرد داد. کاپیتالیزم می‌گوید زن را بکشید؛ اما رهبر آپو اعلام کرد که ما زن را آزاد میکنیم و این پیشاهنگی را زن کرد بر عهده گرفت.

زن حقیقت خویش را در فلسفه، اندیشه و ایدئولوژی رهبر آپو دیده و این شناخت باعث گشت تا بتوانند مبارزه برای برون رفت از سیستم سرکوبگر وضد زن را بیشتر نمایند. رهبر آپو روحی تازه به زن بخشید و خونی تازه در رگهای زن جاری ساخت و زن در شناخت رهبر آپو خویشتن را شناخت. به همین دلیل است که زنان بیشماری اعلام میکنند که رهبر آپو رهبر همه زنان است.

نمونه این زنان لیلا گوون است که با اعتصاب غذای خویش با هدف شکست حصر و آزادی رهبر آپو می‌خواهد دِینش را به وی ادا نماید. همانگونه که لیلا گوون از رهبر آپو طلب بخشش می‌کند که نتوانسته‌ایم وی را از زندان بیرون آوریم؛ این در واقع طلب بخشش همه خلق کرد و بویژه زنان است. زیرا این رهبر آپوست که آفریننده زن آزاد و جامعه آزاد است. آن کس که زن را به حقیقت خویش آشنا نمود و وی را دیگر باره بر روی ریشه‌های تاریخی خویش رویانید، رهبر آپو بود. لیلا گوون این واقعیت را دیده و حمل این بار را وظیفه خویش دانسته و برای شکست حصر، خستگی‌ناپذیر تلاش می‌نماید.

لیلا گوون در این مورد ایمان دارد که تنها با قرار گرفتن در این راه به آزادی خواهد رسید و این را با اراده مصمم خویش اثبات کرده است. در تاریخ هیچ‌گاه اینگونه روی نداده است که قهرمان مقاومتی زنده و قابل رؤیت باشد. لیلا گوون و صدها فعال دیگر با پیشکش کردن جانشان به پیشواز ۸ مارس و نوروز می‌روند، تا انسانیت و آزادی جاودانه باشد.

Related posts