آمد شاهو از اعضا مجلس حزب حیات آزاد کردستان(پژاک) در گفتگو با خبرگزاری فرات تحولات اخیر منطقە و کردستان را مورد ارزیابی قرار داد.
آمد شاهو در سخنان خود بە سیاستهای نیروهای بینالمللی، دول حاکم و گروههای تبهکار وابستە بە استعمارگران و همزمان مقاومت خلقها و جنبش آزادیخواهی خلقها پرداختە است. ایشان در ادامە سخنان خود بە سیاستهای محور ضدکر د در منطقە کە ایران هم بە شیوەای فعالانە در آن شرکت کردە اشارە کرد و ازخلق کرد در روژهلات خواست با ارتقای هر چە بیشتر سازماندهی بە فتنەهای رژیم ایران بر علیە خلق خود پایان دهند.
متن گفتگو با آمد شاهو-از اعضای مجلس پژاک- بە این شرح است؛
ـ ارزیابی شما از تحولات اخیر منطقە بە ویژە پس از اشغال جرابلس از سوی ارتش غاصب ترکیە چگونە است؟
-تحولات اخیر در منطقه حاکی از آنست که کشورهای استعمارگر جهانی و منطقهای برای حفظ منافع و حاکمیت مطلقشان در منطقه، درصدد نابودی ارادهی آزاد خلقها و نیروهای انقلابی در منطقه میباشند. با اشغال جرابلس از سوی دولت ترکیه و با حمایت بارزانی از این تجاوز، خواستار آن شدند كه خلقهای منطقه بخصوص كردها را با موج نوینی از سرکوب، آوارگی، کشت و کشتار و اشغالگری گرفتار سازند و خلق آزادیخواه كرد را ناچار به عقبنشینی از مبارزات دمكراتیك و آزادیخواه خویش نمایند. با تحریك و پشتگیری از دولت تركیه و ایران نیروهای حاكم در منطقه در صددند جنگ خانمانسوز در منطقه را شعلهورتر سازند و با تشدید این جنگ هم نیروهای انقلابی موجود در روژآوا را تضعیف و وابسته به خود سازند و از دیگر دولت تركیه و ایران را بسوی پرتگاه سوق دهند. سیاست دوگانە این دولتهای منفعتطلب در منطقه به نفع نیروهای ضد خلقی و ضد دمکراسی بوده و کسی غیر از داعش و متحدانش از آن سودی نخواهد برد و در حین ادامه دادن چنین سیاستی تمامی اهداف و برنامههای این دولتها از بین خواهد رفت و این هم موجب تعمیق بحران و تشدید جنگ در منطقه خواهد شد.
در حقیقت اشغال جرابلس از سوی ارتش غاصب تركیه و حملات ایران در شهر حسکه علیه نیروهای سوریای دمکراتیک و YPG، تهدیدی علیه تمامی نیروهای آزادیخواه و دمكراسیخواه در منطقه و حمایت علنی از چتههای داعش است. این مداخلات توازنات موجود در منطقه را دگر بار برهم زد و احتمال دارد در آیندهای نزدیک قبل از حمله به موصل و رقه، ترکیه را ناچار به آن سازند که نیروهایش را از جرابلس خارج سازد و این هم احتمال دارد خارج نمودن ارتش تركیه از جرابلس بعنوان بهانهای برای مداخله تركیه بكار گرفته شود. هر چند در آغاز امر، نیروهای موثر بینالمللی از قبیل؛ آمریکا، روسیا و متحدانش با اشغال جرابلس از سوی ارتش تركیه عكسالعمل جدی از خود نشان ندادند و اینهم با رضایت دولتهای حاکم در منطقه به دلیل حفظ منافع و برقراری توازنات قدرت صورت گرفته، اما در اساس توطئهای علیه دولت تركیه و کشاندن اردوغان به دام مرگ بوده است. غیر از این اگر دولتهای حاکم در منطقه در خصوص ماندن ارتش ترکیه در جرابلس و حملات ایران علیه نیروهای انقلابی کرد سکوت اختیار نمایند، به معنای قبول و پشتگیری سیاستهای پلید دولت ترکیه و ایران و قدرتمند نمودن داعش خواهد بود.
– محور کردستیز ترکیە-ایران-سوریە و ضمیمە کردی آنها(حزب دمکرات کردستان عراق) چە نقش بلند مدتی را در تحولات منطقەای ایفا خواهد کرد؟ مشخصا چە دستاورد ملموسی را برای ایران در پی خواهد داشت؟
-سیاست دولتهای ترکیه، ایران و سوریه علیه خلق کرد تا به امروز در چارچوب انکار هویت و اراده آزاد خلق کرد بوده است. سیاست کردستیزی این دولتها، منطقه را بسوی جنگی خونین و بحرانی عمیق سوق میدهد و این هم بە معنی تلاش برای نابودی محور آزادی و دمکراسی در منطقه خواهد بود. دشمنی علیه کردهای آزادیخواه، به معنای دشمنی با آزادی و دمکراسی است. چونکه امروز خلق مبارز کرد، پیشاهنگی آزادی و دمکراسی را در منطقه بردوش گرفتە است. هر چند این کشورها با یکدیگر چالش و تضاد عمیقی دارند، اما بر سر مسئلهی کردها متحدند و سیاستی مشترک اعمال میکنند. محور کوردستیزی این دولتها با مشارکت بارزانی، از ذهنیت تک تیپی نمودن جامعه سرچشمه میگیرد. یعنی این دولتها و حزب دمکرات کردستان عراق، هیچ اعتقادی به تکثر رنگها در جامعه ندارند، بلکه ذهنیت فاشیستی در جامعه را ترویج میدهند. تداوم این سیاست منجر به شکست و نابودی این دولتها خواهد شد. چون ساختار مبارزات و مقاومت نوین خلق کرد بدین منوال است که هر نیرو و یا دولتی با خلق کرد دشمنی نماید، تنها زمینهی فروپاشی و نابودی خویش را فراهم خواهد کرد. در این خصوص بارزانی و حزبش لازم است برای حفظ موقعیتشان از محور کردستیز حمایت ننمایند و موضعشان را در قبال آزادی کرد و کردستان شفاف سازند و برای خلقشان روشن نمایند که آیا در صفوف خلقَشان جای گرفتهاند، یا در صفوف محور کردستیز باقی خواهند ماند. بارزانی نباید فریب شایعههای توخالی این دولتها را بخورد و منافع خلقش را قربانی منافع این دولتهای استعمارگر نماید.
کردستیزی در تاریخ استعمارگری تا به امروز هیچ دستاوردی برای دولتهای استعمارگر در برنداشته، بلکه رژیمهایی کە بر علیه کردها اعلام جنگ کردەاند، در نهایت خودشان از بین رفتهاند، لازم است مسئولان رژیم نگاهی به تاریخ مبارزات کردها بیندازند، آنهایی که علیه کردها ایستادهاند، به زبالهدان تاریخ افتادهاند. دوام این سیاست برای دولت ایران هم هیچ فایدهای ندارد، بلکه نظام خود را بسوی انزوا و نابودی سوق میدهد. چون کردها هم در قبال این سیاست سکوت اختیار نمینمایند، برعکس برای حفظ جان و مال خویش، خود را سازماندهی مینمایند و برای خنثیسازی محور کردستیزی، اتحاد ملی کرد را ترویج خواهند بخشید. در نهایت خلق کرد در روژهلات (شرق) کردستان دیگر در مقابل سیاست اعدام، کشتن کاسبکاران در مرزها، ساختن پایگاههای نظامی در کردستان و ترویج مزدوری، نابودی محیط زیست، توزیع مواد مخدر سکوت اختیار نخواهد کرد. بخصوص پژاک با تمام نیروی خود، علیه سیاست کردستیزی مبارزه خواهد نمود و تمامی آن نیرو و کسانی که در راستای این سیاست خدمت مینمایند را هدف خود قرار داده و میدهد.
ـ تنش میان محور شیعەگرایی بە رهبری ایران و سنیگرایی بە رهبری عربستان بە اوج خود رسیدە است، تنش مذکور چە تاثیری بر روابط ترکیە – عربستان و ترکیە – ایران خواهد گذاشت؟
_تنشهای موجود در خاورمیانه اثبات جنگ قدرتطلبی در منطقه است. گسترش چنین ذهنیتی در منطقه، جنگ و درگیریها را تعمیق میبخشد. در واقع تنش میان این دو محور بر سر گسترش اقتدار و حاكمیت در منطقه است. این تنشها منطقه را بسوی تجزیهطلبی و بحران سوق خواهد داد. اختلافات مذهبی و دینی و ملی را تعمیق خواهد بخشید. بخصوص مابین مسلمانان و ادیان دیگر موجود در منطقه تفرقه، تضاد و دشمنی را تعمیق میسازد. نمونهی عینی آن هم، در سال جاری بر سر مسئلهی نرفتن حجاج ایران به مکە صورت گرفت و این هم حاكی از آنست كه هر دو محور، دین را بعنوان ابزار سیاسی در چارچوب منافعشان بكار میگیرند و در صورت تشدید این سیاست احتمال بروز جنگ و درگیری مابین طرفین بیشتر خواهد شد. شدت یافتن تنشها بخصوص در ایران زمینهی پیدایش داعش را فراهم خواهد ساخت. تا زمانی که ایران و عربستان ـ ترکیه همدیگر را به دخالت در کشورهای همسایه و همدیگر و حمایت از داعش متهم سازند و در این خصوص دست از حمایت خود برندارند، منطقه صلح و آرامشی به خود نخواهند دید و تمام منطقه گریبانگیر جنگ و درگیری میگردد.
تنشهای مذكور روابط دولتهای سنی گرا را با دولتهای شیعهگرا محدود خواهد ساخت و منطقه را بسوی دوقطبی شدن خواهند كشاند. چونکه منطقه با جنگ خونینی روبرو شده است. محوریت اساسی این جنگ به جنگ مذهبی و دینی مبدل شده است، این هم به وضوح قابل رؤیت است که ایران طرفی از این جنگ مذهبی است، از جهت دیگر ترکیه و عربستان سعودی طرف دیگرند. شدت یافتن این تنشها ارتباطات ما بین ترکیه و عربستان را گسترش خواهد داد و برعکس ارتباطات مابین ایران و ترکیه تضعیف خواهد گردید.
ـ بر اساس مدارک مستدل حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی) در محور سنیگرایی سلفی عربستان سعودی جای گرفتە است. این حزب بر چە اساسی بە محور سنیگرایی پیوستە است؟
-حزب دمكرات كردستان عراق (پارتی)، حزبی منفعتطلب و بیاراده است. بنیاد نهادن این حزب از آغاز، بصورت پروتو ـ اسرائیل کرد میباشد. پارتی از ابتدا تا به امروز پارالل اسرائیل و وابستهی ناتو، بخصوص ترکیه عمل کرده است. اعمال امروزی این حزب حاکی از آن است که بارزانی و حزبش به تمامی تحت کنترل گلادیو میباشند و حتی با کمک و حمایت گلادیو مسلح گردیدهاند و هیچ ربطی با فلسفه و سیاست و اخلاق مبارزاتی کردها ندارند. تنها با توهم بنیاد نهادن دولت ـ ملت کردی، از طریق بارزانی درصدد کنترل کردها هستند. اسرائیل و متحدانش از آغاز ظهور پ.ک.ک تا به امروز در صددند که پ.ک.ک را دنبالهرو پارتی قرار دهند، چونکه این دولتها هرگز راضی به آن نبودهاند که جنبش آزادیخواهی خلق کرد به شیوهای مستقل و آزاد رشد و ترقی یابد.
اعمال چند سالهی اخیر پارتی در روژآوا، باکور و شنگال برعلیه خلق کرد نشان داد که به شیوهای علنی در محور سنیگرایی که ترکیه و داعش رهبریت آنرا بر عهده گرفته جای دارد. بارزانی و حزبش به شیوهای علنی از حملات داعش علیه خلقمان حمایت کردهاند. همانطوری که قبلاً متحد رژیم صدام و زمانی متحد ایران بوده، امروز بعنوان متحد اساسی اردوغان و حکومت ترکیه و در عین حال، متحد ایران هم میباشد. برای بارزانی و حزبش مسئلهی حفظ اقتدار، مقدستر از هر چیزی است و این حزب هیچ مبدأ اخلاقی و سیاسی ندارد، برای همین از جانب هر دولت استعمارگری مورد استفاده قرار میگیرند. آشکار نمودن یکسری مدارک در خصوص ارتباط بارزانی و حزبش با محور سنی گرایی ترکیه و عربستان به این دلیل نیست که این حزب به تمامی در این محور جای گرفته و از محور دیگر بدور است، بلکه در عین حال اسناد و مدارکی دیگری فاش گردیده که همان حمایت از شیعهگرایی ایران هم صورت گرفتە است و حزب بارزانی هم با ایران ارتباط بسیار نزدیکی دارد. بخصوص ارتباطات اخیر این حزب با رژیم ایران برای کنترل احزاب کردی و گسترش و ترویج خط بارزانی در روژهلات (شرق) کردستان میباشد. برای همین بارزانی و حزبش در کردستان وارد بازی خطرناکی شدهاند و با سیاست نادمکراتیک خویش مدام لطمهی سنگینی به مبارزات آزادیخواهی خلقمان زده است. به همین دلیل احزاب کردی در روژهلات که با پارتی ارتباط دارند و تحت تأثیر آنند، لازم است بسیار حساس و آگاهانه برخورد نمایند، چون این حزب در ارتباطش هیچ صمیمیتی نداشته و تنها شیوهی برخوردش با این احزاب تاکتیکی و ابزاری است.
ـ مشارکت اعضای حزب دمکرات کردستان ایران و افرادی دیگر در عربستان و همچنین دیدارهای آنها با مسئولین سفارت ترکیە در هولیر آیا حاکی از جای گرفتن حزب مذکور در محور سنیگرایی است؟ این امر چە عواقبی را برای خلق روژهلات در پی خواهد داشت؟
-كردها لازم است از تاریخ درس بیاموزند و نباید اجازه داد این تاریخ ننگین بار دیگر تكرار شود. چونكه در مراحل تاریخی دولتهای استعمارگر مدام در صدد آن بودهاند كه كردها را به نفع خودشان بكار گیرند و بعد از اتمام برنامە خود، كردها را مورد حمله قرار داده و در جنگی كه در آن دست داشتهاند بیسهم نمودهاند. امیدواریم این احزاب در راستای میل و منافع خلقشان سیاست نمایند، هر حزب کردی در نحوهی برخورد و سیاست با دولتهای جهانی و منطقهای آزاد است، اما لازم است که این ارتباطات در راستای مبانی سیاسی و اخلاقی و منافع ملی خلقشان باشد. در عین حال این احزاب برای دوام مبارزاتشان در آغاز باید حمایت و پشتیبانی خلقشان را بدست آورندو به خلقَشان اعتماد و باور داشته باشند و حمایت خلقَشان را گرانبهاتر از هر حمایتی دیگر ببینند. اگر هر کدام از احزاب كردی، امروز به دلیل منافع حزبی از سیاستهای ضد كردی حمایت نماید، مورد نفرین خلقشان قرار خواهند گرفت و تاریخ آنها را محاكمه خواهد كرد.
احزاب كردی در روژهلات کردستان لازم است توجه وافری به این امر داشته باشند كه نباید برای نابودی دولت ایران، با دولت تركیه و متحدانش متحد شوند و در راستای منافع این دولتها حركت نمایند. كردها لازم است خط مستقل به خودشان كه خط سوم است را برگزینند. نباید هیچ حزب كردی به ابزار بازی جنگ مذهبی این دولتها مبدل شوند. اگر هر حزبی بنا به دلایل دشمنی با ایران، بر خلاف سیاستهای ملی خلق كرد گام بردارد و به سیاست محور مخالف بپیوندد، به ابزار سیاسی این دولتها مبدل شده است. متآسفانه عملكرد امروزی احزابی چون دمكرات ایران و چند حزب دیگر كردی به بهانه دشمنی و جنگ با ایران، جای گرفتن در محور سنیگرایی است كه تركیه رهبری آنرا مینماید. این نوع سیاست هم هیچ نفعی برای خلق كرد در شرق كردستان و بخشهای دیگر كردستان در برندارد و برای مبارزه با یك دولت نباید به محوری دیگر كه وخیمتر از محور اصلی است، پیویست. برعكس، جای گرفتن در هر محوری كه به ضرر خلق كرد اتمام گردد را باید بعنوان ناتوانی و ضعف حزب مذكور قلمداد نمود. تنها جنگی برای كردها سرنوشتساز خواهد بود كه با ارادهی آزاد و راسخ خویش تصمیم بگیرند و حامی و پشتیبان آن خلق كرد باشد.
جای گرفتن در محور ضد كرد هیچ دستاوردی برای خلقمان در روژهلات كردستان ندارد، برعكس موجب تضعیف اراده و باوری خلقمان خواهد شد. این امر هم بە این نتیجە خواهد رسید كه خلق كرد هرگز توان آنرا نداشته باشد كه سرنوشت خویش را تعیین نماید. در عین حال، حزبی که فاقد سیاست مستقل باشد، بسان سپر دفاعی از هر دو طرف مورد استفاد قرار خواهد گرفت. برای اینكه كردها از بوقوع پیویستن نسلكشی نوین علیه خود، خود را محفوظ سازند، بجای جای گرفتن در این دو محور، لازم است با سازماندهی خویش، و اتحاد و هبمستگی خلقشان، خود را نیرومند سازند.
ـ رژیم اسلامی ایران در روزهای اخیر موج تازەای از فشار و سرکوب زندانیان سیاسی کرد را آغاز کردە است. گزارشهایی از ارعاب و بازخواست میهن دوستان و بویژە فعالان راهپیمایی اعلام حمایت خلق روژهلات از مقاومت کوبانی منتشر میشود. همزمان خبرهایی از میلیتاریزە کردن روژهلات منتشر شدەاند. رژیم ایران با وجود آگاهی از نیروی کردها در منطقە چرا بر عناد با خلق کرد اصرار دارد؟
-هر چقدر خلق كرد نیرومند و سازماندهی شود، ترس و وحشت رژیم ایران از خلق كرد بیشتر خواهد شد. این هم از ویژگی این نظام است كه هرگز سازماندهی خلقها بخصوص خلق كرد را هضم ننمود و در هر مرحلهای برای سركوب و دورساختن خلق كرد از آزادی و دمكراسی خشونت و وحشت را افزایش داده است. رژیم ایران دستاوردهای موجود در روژآوا و باکور را برای خود خطر بزرگی محسوب مینماید، برای همین از همهی كسانی كه در راهپیمایی حمایت از كوبانی و روژآوا و آزادی رهبر آپو مشاركت کردەاند، انتقام میگیرد و دشمنی خود را با موقعیت سیاسی كردها در روژآوا و خودمدیریتی در باکور را بدین منوال اعلام میکند. ایران با دستگیری و زندانی نمودن فعالان مدنی كه حامی دستاوردهای خلقشان بودهاند، حمایت و پشتیبانی خویش را از داعش اعلام مینماید. از سویی دیگر راه دمکراتیک سازماندهی و خط نوینی كه خلق روژهلات را بسوی آزادی و دمكراسی سوق میدهد، میبندد. از جهتی دیگر رژیم ایران با این موج نوین از فشار و سركوبهایش، حمایت خود را از سیاستهای ضدكرد تركیه اشکار مینماید.
این موج نوین از فشار و سركوب فعالان سیاسی، مدنی، روزنامه نگاران و كاسبكاران فارغ از تداوم طرح و برنامهی ضدكرد تركیه، ایران، سوریه ـ داعش نیست. زمانی كه موج سركوب و كشت و كشتار خلقمان در باكور و روژآوا از جانب این دولتها شدت مییابد، در عین حال ایران هم با ملیتاریزه نمودن روژهلات كردستان بر جای گرفتن خود در محور ضد كرد اصرار مینماید. رژیم ایران با آغاز انقلاب روژآوا، تمام سعی و تلاش خویش را برای كنترل و مهار نمودن كردها در روژهلات كردستان بكار گرفته است. رژیم ایران درصدد آموزش و بکارگیری كردی است كه به تمامی مطیع و گوش به فرمان دستورات نظام باشد.
لازم است نظام به جای تشدید فشار و سركوب علیه خلق كرد، بە هویت و ارادهی آزادشان اقرار نماید، زیرا خلق كرد فاكتور اساسی در طرحریزی نوین منطقه است و كسی بدون كردها نمیتواند گامی در منطقه بردارد. در عین زمان، لازم است نظام دست از جنگ ویژه و شایعات غیراخلاقی علیه مبارزان آزادیخواهی خلق كرد بردارد و دیگر در فكر بكارگرفتن خلق كرد برای منافع خویش نباشد. چونكه خلق كرد در روژهلات صاحب سازمانی نیرومند و رهبری با ارده میباشد. در صورت ادامهی سیاستهای سركوبگرانهی نظام، خلق كرد ناچار به دفاع از خود خواهد بود.
برگرفتە از فرات نیوز