منشور حقوق شهروندی یا طرح تروری جدید در کردستان؟

منشور حقوق شهروندی یا طرح تروری جدید در کردستان؟

شیرزاد کمانگر

ایران به انتخابات دیگری نزدیک می‌شود و حسن روحانی از تدوین منشور حقوق شهروندی نوینی دم می‌زند. حال سؤال اینجاست که آیا این وعده حقیقت دارد یا اینکه تنها یک ژست تبلیغاتی برای انتخابات آتی ست؟! اگر قرار است چنین منشوری به شکل اصولی تدوین شود باید تمامی اقشار جامعه از خلق‌ها و ادیان گرفته تا احزاب و جریانات سیاسی ایران، حتی مخالفین سیاسی جمهوری اسلامی، در پروسه تدوین این منشور نقش داشته باشند. اما اگر هدف فقط یک تبلیغات انتخاباتی‌ست، در بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و نیازی هم نیست کسی در بحث‌های مربوطه شرکت کند.

جمهوری اسلامی هربار برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی، به ترفندی جدید پناه می‌برد؛ چه بسا این منشور نیز یکی از همان ترفندهاست.

یکی از مشکلات اساسی در ایران مسأله خلق‌هاست که از دیرباز لاینحل مانده است. خلق کرد نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ هرچند در این برهه زمانی در خاورمیانه به یکی از آکتورهای اساسی در منطقه تبدیل شده است. از خلقی سخن می‌گوییم که در طول تاریخ در مقابل هیچ اشغالگری تسلیم نشده و همواره برای احقاق حقوق خود و دیگر ملیت‌های منطقه مبارزه کرده است. از این رو خلق کورد همواره آماج حملات دشمنان آزادی قرار داشته و دارد.

کشتار خلق کرد و سرکوب جریانات سیاسی کردستان، چه آنان که با رژیم سر سازش دارند و چه آنان که افق بلندتری دارند، همواره سیاست جمهوری اسلامی بوده و هست.

از یک سو تدوین منشور حقوق شهروندی جدید ایران به موضوع بحث تبدیل شده و از سوی دیگر در شب یلدا دو انفجار تروریستی در مقابل مقر سیاسی حزب دمکرات کوردستان (حدک) صورت می‌گیرد. سؤال اینجاست که چرا الان، چرا در آن شب و چرا علیه حزب دمکرات کردستان؟!

حمله درست در شبی صورت گرفت که سالروز تولد دکتر قاسملو بود. دکتر قاسملو به‌عنوان یکی از سیاستمداران کرد مخالف رژیم، قصد داشت پس از سال‌ها مبارزه مسلحانه، مسئله کرد را از طریق مذاکره حل نماید اما توسط جمهوری اسلامی بر سر میز دیالوگ به قتل رسید؛ بدین‌گونه رژیم ایران خواست مذاکره دکتر قاسملو را با ترور او پاسخ داد.

باتوجه به اظهارات سال‌های اخیر رئیس حدک، آقای خالد عزیزی در مورد تلاش برای مذاکره با جمهوری اسلامی و با در نظر گرفتن موضع گیری‌های حدک که بارها اعلام کرده است که قصد فروپاشی نظام را ندارد و حتی “عصر مبارزات مسلحانه به پایان رسیده است”، سؤال اینجاست که چرا باید حزبی که میل ندارد جمهوری اسلامی از میان برود و به مذاکره و مشروعیت نظام معتقد است، هدف چنین حمله‌ای قرار گیرد؟

اگر رژیم ایران این عمل تروریستی را انجام داده باشد، با این کار بار دیگر و این بار در زادروز رهبر این حزب که می‌خواست از در صلح و مذاکره وارد شود، تأکید کرده که حاضر به مذاکره و حل مسالمت‌آمیز مسأله نیست. ضمناً رژیم بدین شکل اعلام می‌کند که از هرنوع گردهمایی جلوگیری خواهد کرد و حتی احزابی را که به مذاکره و سازش با رژیم معتقدند را سرکوب خواهد کرد و برای آنان جایی در منشور شهروندی جدید قائل نخواهد شد. بدین‌گونه رژیم اعلام می‌کند که در این منشور فقط “خودی ها” جای می‌گیرند.

با توجه به نکات فوق، تنها راه احقاق حقوق خلق‌های ایران و مبارزه با تفکر تمامیت‌خواه جمهوری‌اسلامی، تشکیل جبهه مشترک احزاب و جریانات سیاسی برای مبارزه با رژیم ایران است. خطری که هم‌اکنون احزاب روژهلاتی که مقیم باشور کردستان هستند را تهدید می‌کند، این‌ست که به سرنوشت مجاهدین خلق ایران دچار شوند. نیروهای مجاهدین پس از حملات پی در پی ایران و کشتار آنان، با همکاری عراق و آمریکا، به آلبانی منتقل شده و بدین‌گونه از مرزهای ایران دور شدند. چه بسا این بار توافقی مشابه علیه احزاب نامبرده در جریان باشد.

با تمام این تفاسیر تنها راه جلوگیری از قربانی شدن توسط جمهوری اسلامی و متحدین منطقه‌ای و فرامنطقه‌ایش این‌ست که احزاب روژهلاتی به یک همگرایی رسیده و در نهایت بتوانند با اتحاد و تشکیل کنگره ملی کرد، توطئه‌های احتمالی رژیم ایران و متحدانش را خنثی کنند.

برگرفتە از فرات نیوز

Related posts