فرهنگ و اخلاق انقلابی

فرهنگ و اخلاق انقلابی

این متن برگرفته از قسمت سوم برنامه ریگا و ریباز (راه و روش) میباشد .این برنامه برنامهی آموزشی است که به صورت آنلاین در روزهای پنجشنبه به زبان کوردی از طریق صفحه فیسبوکی و کانال یوتیوب ریگا و ریباز پخش میشود . موضوع آموزشی این قسمت فرهنگ و اخلاق انقلابی میباشد که در تاریخ سیزدهم آگوست ۲۰۲۰ توسط رفیق اهون چیاکو ارائه شده است .

با درود و سلام در آغاز به سهم خود سی و ششمین سالگرد ۱۵آگوست را به رهبر آپو، گریلاهای مبارز و خستگی ناپذیر، خلق کرد و تمامی انسانهای آزادیخواه تبریک میگویم. همچنین حمله رژیم فاشیست و اشغالگر ترکیه که با هماهنگی رژیم جنایتکار و اشغالگر ایران علیه مدافعان شرق کردستان (ی.ر.ک) که در مورخه ۷ آگوست منجر به شهید شدن هفت تن از رفقای مبارزمان شد را محکوم مینمایم.

با آرمان و راه فرمانده و پیشاهنگ ۱۵ آگوست هوال شهید عگید و تمامی مبارزانی که در این راه شهید شدهاند علیالخصوص شهدای (ی.ر.ک) که در تاریخ ۷ آگوست به شهادت رسیدند، تجدید میثاق کردە و سر تعظیم و احترام در مقابل همه شهدای کردستان فرود میآورم .

همانطور که میدانید برنامه هفته گذشته ما در رابطه با اخلاق و فرهنگ میهن دوستی بود و در سرآغاز مطالبی پیرامون فرهنگ و اخلاق بیان کردیم. لازم به ذکر است که در اینجا اشارات و توضیحاتی کوتاه در مورد مطالب و مباحث دیگر نیز که پیش درآمدی در جهت ارائه موضوع اصلی میباشد داده خواهد شد، هرچند که هر کدام از این مباحث خود در خور توضیح جامعتری میباشند که در زمان این برنامه نمیگنجد شاید در برنامههای بعدی فرصت و زمان بیشتری را به آنها اختصاص دهیم.

موضوعاتی را که ما به آن میپردازیم، مورد تفسیر و تحلیل از سوی مکاتب گوناگون قرار گرفتهاند، بسیاری از این تفاسیر را ما نیز قبول داریم اما ما از منظر خود که همان دیدگاه آپویستی است، به موضوعات میپردازیم. هر چند ما با برخی از تفاسیر ارائه شده توسط مکاتب دیگر نزدیک و موافق و با برخی دیگر در تضاد هستیم، اما فلسفه آپوییسم در مورد تفاسیر مورد توافق هم دارای نگرش و تعریف مجدد مستقل خود میباشد و به این جهت برنامه های ما بر مبنای فلسفه آپوییسم میباشد.

در برنامه قبل، به فرهنگ و اخلاق پرداختیم، بحث امروز به اخلاق انقلابی اختصاص دارد که وارد شدن به بحث اصلی مستلزم توضیح و نگاهی کوتاه به مقوله انقلاب و انقلابی گری میباشد. انقلاب، سلب قدرت و مالکیت از طبقه حاکم (نظام سرمایه داری امپریالیستی) و دگرکونی ریشه ای همه مناسبات از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که در برابر رشد و بالندگی جامعه انسانی سد ایجاد کرده است و جایگزین کردن سیستمی به جای آن که در جهت رشد و تعالی جامعه می باشد.

انقلابی گری در برگیرنده مجموعه عملکردهایی است که در مسیر ایجاد انقلاب و با هدف به پیروزی رساندن مبارزه در جهت تغییر قدرت حاکم انجام میگیرد. حاکمیتی که نماینده صاحبان سرمایه کلان میباشد و فقط منافع آنان را در نظر میگیرد و برای حفظ سرمایه و در جهت منافع مالکانش از هیچ گونه جنایت، سرکوب، سو استفاده از محیط زیست و استثمار و ستمی دریغ نمیکند. ساختار قدرت حاکم بر پایه کسب حداکثر سود بنیاد شده است و ابزار قدرت را برای تداوم منافع خود بکار میگیرد، در این نظام حداکثر آحاد جامعه انسانی ابزاری در جهت تولید سود بیش نیستند و میزان ارزش آنها در حد یک کالا است. بنابراین توده انقلابی برای دگرگونی و فروپاشی این ساختار ارتجاعی و جایگزین نمودن بدیلی نوین که پاسخگو و پیشبرنده جامعه باشد، دست به قیام میزند.

در بعضی موارد در قیام باید به اهداف و نتایج مشخصی در کوتاهترین مدت دست یافت. در پاره ای موارد در مبارزه حصول نتیجه مطلوب و رسیدن به اهداف قیام با توجه به شرایط حاکم و برای پرهیز از ظهور فرقهگرایی و گروه بندی در جامعه زمان طولانیتر را میطلبد و هیچ گونه مسامحه و سازشی بر سر این اهداف صورت نمیگیرد در نتیجه پیروزی قیام، نیروهای انقلابی دستاوردهای قیام پیروزمند را نهادینه کرده و انقلاب را تا انقراض نظم ستمگر و کهنه ادامه میدهند. که البته در زمان انقلاب تودهها به نیروهای انقلابی تبدیل میگردند.

انقلابی گری، شامل تمامی عملکردها، رفتارها و برنامه ریزیهایی میشود که در جهت پیروزی انقلاب و متناسب با اخلاق انقلابی، توسط انسان انقلابی صورت میگیرد. در اینجا میخواهیم به اخلاق و فرهنگ انقلابی بپردازیم . فرهنگ و اخلاق انقلابی در تقابل با کدامین فرهنگ است؟

همانطور که جامعه آزاد همراه با انسانهای آزاده با فرهنگ انقلابی (فرهنگی برابری طلبانه و آزادمنشانه) پدید میآید، جامعه مرد سالاری و سیستم حاکم بر جامعه طبقاتی نیز با توجه به سیاستهای سرکوبگرانه و انحصار طلبانهاش ذاتا اخلاق و فرهنگ ستمگری، بهرهکشی، ستمکاری و غیر انسانی خود را دارد، به این جهت. فرهنگ و اخلاق انقلابی در تقابل با چنین فرهنگی که در واقعیت غیر اخلاقی و سرکوبگرانه است، میباشد و در جهت زوال آن و جایگزین کردن فرهنگ انقلابی و دمکراتیک به جای آن میکوشد.

ما در بحث قبلی به فرهنگ و اخلاق میهن دوستی پرداختیم که بحثی بسیار مهم میباشد. عشق ورزیدن به میهن ، حفاظت و حمایت از اخلاق و فرهنگ و زبان مردمانش خود به تنهایی نمیتواند در برگیرنده تمامی اسلوب انقلابیگری باشد . اما بخش مهمی از فرهنگ و اخلاق مبارزاتی است.

فرهنگ و اخلاق میهندوستی، فرهنگی است که در مقابل فرهنگ اشغالگر میایستد اما حتی اگر میهن هم در شرایط عادی بدون تاثیر از هر نوع فرهنگ اشغالگری باشد باز هم فرهنگ میهن دوستی الزامیست چرا که این فرهنگ منجر به پیشرفت و غنای میهن میشود . فرهنگ و اخلاق انقلابی در برابر فرهنگ طبقاتی و فرهنگ مردسالاری میایستند و پایه اصلی مبارزات علیه نظام و فرهنگ طبقاتی میباشند.

فرهنگ و اخلاق مردسالارانه خواستار اسارت و بردگی زنان است و از طریق اسارت زن میخواهد جامعه را به کنترل خود در آورده و جامعهای بر پایه تبعیض و ستم جنسیتی به وجود آورد لذا فرهنگ و اخلاق انقلابی در مقابلش عصیان میکند و خواستار فروپاشی آن میباشد و این فروپاشی امکان پذیر نیست مگر با رهایی و آزادی زن، بنابرین

یکی از بایههای اساسی انقلابیگری مبارزه برای رهایی زن از ستم جنسیتی و ذهنیت مرد سالاری میباشد.

فرهنگ و اخلاق انقلابی زمینهساز قیام به سوی انقلاب است، فرد انقلابی خود را پرورش داده، آماده قیام میشود، او بر علیه فرهنگ طبقاتی و مردسالاری بپا میخیزد، به خط مبارزه میپیوند و با در کنار هم قرار گرفتن و متشکل شدن فردهای انقلابی نیروی انقلابی پدید میآید و در واقعیت توده در قیام به توده انقلابی تبدیل میشود و با جدیت در جنگی سازش ناپذیر با فرهنگ و مناسبات استثماری نظام طبقاتی قرار میگیرد و برای دفاع از طبقه خود با ایثار و از خود گذشتگی به پیش میرود و با تمام وجود در خدمت به ثمر رساندن انقلاب قرار میگیرید.

برای درک ملموستر از مبارزه طبقاتی از لحاظ فکری و ذهنی و نیز فرهنگی میخواهم مثالی بیاورم . به عنوان نمونه فردی فئودال در یک خانواده فئودال که طبقه خود را نفی کرده و به میدان مبارزاتی پیوسته باشد در صورتی که با دادههایی که تربیت و فرهنگ حاکم بر خانواده به او منتقل کرده است در نیافتد و عمیقا با انها وارد جنگ نشود و نتواند ضمن خصلت زدایی، فرهنگ و اخلاق انقلابی را در خود نهادینه نماید، در رفتار و در ارتباط با رفقا و همسنگرانش دچار مشکل شده و در مبارزه نیز مشکل ایجاد خواهد کرد، لذا فرد مذکور موظف است که انقلاب را از درون و ذهنیت خویش آغاز و به قول معروف در وجود خود دست به انتحار طبقاتی زند.

در مثال دیگری به فردی اشاره میکنم که از طبقه تحت ستم جامعه است، فردی که شخصیت آزاد و معترض در او در حد امکان توسط آموزش و پرورش منفی نظام حاکم تخریب گشته و سعی شده است که قبول ستمگری و فرمانبری در او نهادینه شود، همچنین دیگرانی (خانواده و اطرافیان) هم که در ساخت شخصیتش نقش داشتهاند همه حامل همان ذهنیت تاریخی فرمانبری و قبول ستمکشی بودهاند. تاریخ استبدادی و ستمگری نیز که از فاکتورهای بارز نظام طبقاتی است به این فرد آموخته است که وضعیت او طبیعی و تقدیرش چنین است و برای تلقین این که جز تحمل ستم و اطاعت و تحت فرمان بودن از او کاری بر نمیآید از ابزار قدرت و مذهب هم علیه او استفاده شده است. این فرد اگر با دادههای خود به مبارزه نپردازد و به نیروی واقعی خود باور نداشته باشد در مسیر مبارزه دچار مشکل شده و نمیتواند به آسانی فرهنگ و اخلاق انقلابی را در خود نهادینه کرده و به روش مبارزاتی خود تبدیل نماید. لذا او نیز باید خصلت زدایی کرده

و با شهامت در مقابل خصلتهای نشات گرفته از فرهنگ عقب مانده فئودالی و مناسبات به ارث رسیده آن به سرمایه داری، قرار گیرد.

مابین این دو طبقه، طبقه خرده بورژوا قرار دارد که اکثریت جامعه جزو این طبقه میباشند، فرد مطلق به این طبقه آسیب بیشتری دیده است چرا که تردید در انتخاب جایگاه برایش مشکل ایجاد کرده و با خصلت خرده بورژوازی و بر سر دو راهی بودن تربیت شده است. طبقه متوسط یا همان خرده بورژوازی از یک سو خواهان پیوستن به مبارزه و از سوی دیگر در اندیشه ارتقاء طبقه خود میباشد که این تردید و تناقض به شخصیت فرد آسیب زده و گرفتاری در این تناقض برای انقلاب و برای خود مبارز درگیر با آن، مسئله ساز میشود. لذا برخورد با خصلتهای خرده بورژوازی و به عبارتی معامله گرانه و تردید، یک وظیفه مهم و تعیین کننده میباشد و موثر در تبدیل شدن فرد به یک مبارز انقلابی و یا بلعکس است. در نتیجه باور و آماده سازی خود برای مبارزه طبقاتی یکی از نکات مهم فرهنگ و اخلاق انقلابی است.

اصل دیگر مبارزه، مبارزه جنسیتی است، فرهنگ و اخلاق انقلابی با فرهنگ مردسالاری در تضاد هستند. پایه مردسالاری، مرد قدرت طلب و استثمارگر است و نظام طبقاتی استثمار انسان را از طریق تقویت مرد قدرت طلب و در نتیجه فرهنگ مردسالاری به پیش میبرد و خود تفکر مردسالاری سدی عظیم در مقابل انقلاب میآفریند. مرد باید درک این مطلب را داشته باشد که نظام طبقاطی و مردسالاری او را به این دلخوش کرده است که زن ابژه اوست و خدایی و فرمانروایی بر زن را به او سپرده است اما این خدایی و فرمانروایی در برابر زن به بهای ابژه بودن و برده بودن خود مرد و اسارتش در دست سیستم به او واگذار شده است.

مبارزه در جهت آزادی و رهایی زن و فروپاشی نظام مردسالار و استثمارگر در واقعیت مبارزه برای رهایی انسان و جامعه انسانی که مرد هم نیمی از آن را تشکیل میدهد میباشد، مرد انقلابی به رفع ستم جنسیتی بر زن باور دارد و برای رفع این ستم مبارزه، ایثار و از خود گذشتگی به خرج میدهد، چرا که باز هم میگویم رهایی خود او نیز در گرو این مبارزه است. به طور خلاصه سه نکته مهم در فرهنگ و اخلاق مبارزاتی , مبارزه برای آزادی میهن , مبارزه برای رفع ستم طبقاتی و مبارزه برای رفع ستم جنسیتی میباشد.

در اینجا میخواهیم به چند مورد از خصوصیات و ویژگیهای فرد انقلابی که دارای

فرهنگ و اخلاق انقلابی است اشاره کنیم. وفاداری و پایبندی فرد انقلابی به میهن و جامعه بسیار مهم است، هفته گذشته نیز به اهمیت میهن و میهندوستی پرداختیم. میهن صرفاً یک عنصر فیزیکی نیست، میهن هویت یک انسان و پناهگاهی برای امنیت و بقای او بویژه در دنیای امروزی است. اینجا میتوان به این شیوه بر اهمیت میهن و میهن دوستی تاکید کرد، که من میهنم و میهنم من، بدین معنی که همانگونه میهن نقش مامن و پناهگاه را برای فرد دارد، فرد نیز با بها دادن به ارزشهای فرهنگی سرزمین خود و زنده نگه داشتن آنها میهن خود را زنده نگه میدارد و در اصل معرف میهن و بخشی از سرزمینش نیز میباشد.

به طور مثال شخصی که در کوردستان زندگی میکند، اما با فرهنگ و زبانش بیگانه و با هویت کوردی خود ناآشنا است و هویتش تقلیدی از فرهنگ حاکمیت اشغالگر که با جبر به او تحمیل شده است، میباشد هر چند که در سرزمینش زندگی میکند اما نمیتواند سرزمین خود را معرفی کرده و به عنوان بخشی از سرزمینش باشد، بلکه نماینده فرهنگ اشغالگر در سرزمین خود است. اما اگر فردی به هر دلیلی خارج از میهنش زندگی کند و همچون ما کوردها که اکثراً به دلیل فشارهای دولتهای اشغالگر ناچار به ترک میهنمان شدهایم و مهاجرتمان نه با میل و رغبت خویش، صورت گرفته است اگر توانسته باشیم ارزشهای انسانی و دمکراتیک نهادینه در فرهنگ خود را حفظ کرده و ضمن جذب در جامعه دمکراتیک محل اقامتمان، واقعیت خود و میهن و فرهنگ خود را فراموش نکرده باشیم، میتوانیم معرف و بخشی از سرزمینمان و مسابه یک کوردستان آزاد و سربلند جلوه کنیم.

نمیخواهم مسئله را بیش از حد انتزاعی جلوه دهم. بدون شک میهن دارای چارچوب جغرافیایی است که در اصل آزاد نمودن آن چارچوب جغرافیایی ضامن رشد و تعالی فرهنگ و ارزشهای انسانی و دمکراتیک سرزمینمان میباشد.

و اما در رابطه با برخورد و رفتار انقلابی باید گفت، که فرد انقلابی خود را جدا یا بالاتر از آحاد جامعهاش نمیداند بلکه خود را در درون و بخشی از جامعه و شریک در تحمل تبعیضها، رنجها، دردها و کاستیهای آن دانسته و در تلاش مستمر برای زدودن آنها است. مبارز انقلابی با ضد ارزشهای فرهنگی و اجتماعی که توسط حاکمیت مرتجع و اشغالگر در جامعه نهادینه و توسط گروهها و فرقههای عقبگرا ی محلی نیز تقویت شدهاند، مدام در حال مبارزه و در صدد نهادینه کردن فرهنگ انقلابی و دمکراتیک در جامعه میباشد.

فرد انقلابی با شناخت عمیق از جامعه خود و برخورد دمکراتیک و برداشتن گامهای عملی در حل مشکلات، اعتماد و اطمینان جامعه را برای خود کسب کرده و در رابطهای متواضعانه و دمکراتیک با آحاد جامعه قرار میگیرد.

پایبندی به ارزشهای مادی و معنوی …

میدانیم، جامعه ای که در دامنههای زاگرس شکل گرفته است دارای فرهنگ و ماهیت مبارزاتی بوده، که قطعا این فرهنگ و ماهیت مبارزاتی دستاوردهایی نیز به دنبال داشته است، که مدام مورد تعرض و حمله سیستم اقتدارگرا قرار گرفته است. از تمدن سومر تا کنون در مقابل این حمله و تعرض، شورش، مبارزه و مقاومت صورت میگیرد و این مبارزه ارزشهای مادی و معنوی بسیاری خلق نموده است که یکی دیگر از ویژگیهای فرد انقلابی پایبندی به این ارزشها است.

یکی از پربهاترین و والاترین ارزشهای ما شهیدانمان میباشند. مبارز انقلابی خود را رهرو راه شهیدان میداند، نسبت به ایثار و از جان گذشتگی شهیدان و خانواده شهیدان احساس دین نموده و همزمان با این احساس، حس مسئولیت در قبال مبارزه و راه شهیدان را در خود پرورش میدهد و محافظت از دستاوردهای مادی مبارزه را نیز وظیفه خود میداند، منظور از ارزشهای مادی، از تجهیزات سنگین نظامی گرفته تا لباس و حتی یک فشنگ میباشد. این احساس مسئولیت و محافظت هم در کاتاگوری اصول فرهنگ و اخلاق انقلابی قرار میگیرند.

یکی دیگر از أصول فرهنگ و اخلاق مبارزاتی، نحوه برخورد و ارتباط با خلق است. به خصوص برای خلق کورد که خلقی تحت ستم و مورد ظلم قرار گرفته هستند و برای رهایی از این ستم و ظلم تمام امیدشان به انقلاب و فرزندان انقلابیشان میباشد چرا که فرزندان انقلابی این سرزمین هستند که آزادی کوردستان و انقلاب را به ثمر میرسانند.

مبارزان انقلابی موظفند که در رفتار، روش و برخورد با مسائل گوناگون حداثر دقت را داشته باشد و در رابطه با خلق دچار لغزش نگردند، خود را حافظ ارزشهای مادی و معنوی خلق بدانند و چشم طمع به دسترنج خلق نداشته و از آن در جهت منافع شخصی بهره نجویند و در برخورد با مردم از خشونت پرهیز کنند چراکه تنها پناهگاه و پشتیبان خلق هستند. فرد مبارز میتواند مردم را مورد انتقاد سازنده قرار دهد و به

اصلاح ضعفها و کاستیهای آن ها همت گمارد اما به گونهای که صدمه و لطمهای به عزت نفس آنان وارد نکند و باعث خدشه دار شدن غرورشان نشود .

به عنوان مثال، هیچ فردی همچون رهبر آپو خلق کورد را مورد انتقاد سازنده قرار نداده است اما ایشان از سوی دیگر با شناخت و عنوان ارزشهای فرهنگی، مبارزاتی و اخلاقی که در تاریخ خلق کورد وجود دارد به همان اندازه به خلق نیرو بخشیده است و با زنده کردن واقیتهای عینی، انکار شده در فرهنگ و تاریخشان توسط اشغالگران، آنان را برای مبارزه جهت آزادی خود و سرزمینشان ترغیب و تشویق نموده است.

بدون شک در جامعه کوردستان هم همانند همه جوامع انسانی دیگر، ارزشهای کاذبی وجود دارند که در واقعیت ضد ارزش بوده، اما توسط سیستم و نیروهای اشغالگر سعی در نهادینه شدنشان به عنوان فرهنگ، رسم و عرف و شرع شده است، که وظیفه مبارز انقلابی برخورد انقلابی و روشنگرانه برای زدودن این معضلات و جایگزین کردن فرهنگ انقلابی و دمکراتیک به جایشان است، اما شیوه برخورد باید صدرصد انقلابی و دمکراتیک و بدور از هر گونه برخورد سکتاریستی و تحقیر آمیز باشد، لذا در صورت عدم توجه و لغزش از سوی مبارز انقلابی در برخو رد با این مسائل، ریسک این وجود دارد که عناصر ضعیف و سست أراده به طرف دشمن سوق داده شده و امکان سواستفاده دشمن از آنان علیه خلق بوجود بیاید. در واقع فرهنگ و اخلاق انقلابی قویترین و تاثیرگذارترین سلاحها هستند در مسیر به پیروزی رساندن مبارزات، در این راستا رهبر آپو میگویند مکانیزم اصلی ما برای جذب و به حرکت درآوردن خلق برای مبارزه نه فقط تئوری و روشنگری بوده است بلکه شیوه و روش زندگی، رفتاری و اخلاق انقلابی بوده است که توسط گریلا در برخورد با خلق بکار گرفته شده و توانسته است نقش عمیق و تاثیرگذاری را ایفا نماید.

ویژگی دیگری از فرهنگ و اخلاق انقلابی، انسان دوستی میباشد. فرد انسان دوست و معتقد به انسانیت یقیناً در خدمت خلق و میهنش خواهد بود و وجودش برای مبارزه و فرهنگ مبارزاتی مفید میباشد و نه تنها بری از خصایص نژادپرستانه، برتری طلبانه و تفکر ارتجاعی و تبعیض جنسیتی و ناسیونالیستی میباشد بلکه با تمامی این موارد در عدم سازش بوده و با سیستمی که تولید کننده و محافظ این تفکرات است مدام در حال مبارزه است، چرا که حس انسان دوستیش او را وادار میکند که برای ایجاد جامعه ای امن و در خور شان انسان قدم بردارد.

ویژگی بعدی فرهنگ و اخلاق مبارزاتی پایبندی به اسلوب و رفتار انقلابی در برخورد با هه فال (همرزم) است . در یک فضای مبارزاتی در صورت عدم پایبندی به اسلوب و رفتار انقلابی در برخورد با هه فال، مبارز انقلابی توان دفاع از هیچ ارزش دیگری را در خود نخواهند داشت. مبارز مدعی دفاع از حقوق ملتش، پشتیبان و مدافع انسانیت، پیشرو برای دفاع از حقوق ستمکشان، در مرحله نخست شیوه رفتار و برخورد با همرزم را مورد توجه قرار میدهد . در واقع اسلوب همرزمی و مبارزاتی یکی دیگر از خصایص فرهنگ و اخلاق انقلابی است. یکی دیگر از ویژگیهای فرهنگ و اخلاق مبارزاتی تلاش است. مبارز انقلابی، تلاشگر ، به دور از راحت طلبی، تن پروری و فرصت طلبی در حال تلاش مستمر و پیگیر دوش به دوش همرزمان خود میباشد.

مادی گرایی و مصرف گرایی در هم ریشه تنیده اند و انسان مادی گرا ، مصرف گرا هم است. مبارز انقلابی با مادی گرایی و مصرف گرایی در تضاد و مولد و خلاق میباشد . با توجه به این توضیحات یکی دیگر از فرهنگ و اخلاق انقلابی خلاقیت و پرهیز از مصرف گرایی است .

و حال شرحی کوتاه از فرهنگ و اخلاق انقلابی در حرکت آپوئیستی، بدون شک فرهنگ و اخلاق انقلابی در حرکت آپوئیستی از تمامی فرهنگ ها و اخلاق های انقلابی که محصول انقلاب مردمیست بهره جسته و اساس مبارزه خود قرار داده است اما با توجه به ویژگی ها و خصایص خاص این جریان و خصوصیات و نتایج قیام خلق کورد و نیز نتیجه تلاش و کوشش و فداکاری این حرکت با پیشگامی رهبر آپو، هر دم خالق نموی دیگر از فرهنگ و اخلاق انقلابی میباشد .در واقع می توان گفت حرکت آپوئیستی انقلابی است در درون انقلاب. یعنی ساختن مفاهیم و ارزش های نوین و مرتبط ساختن این مفاهیم تازه با تمامی ارزشها و مفاهیمی است که در طول تاریخ در قیام های خلق کورد و دیگر نقاط رخ داده است.

در حرکت آپوئیستی فرهنگ مادی گرایی به شدت تقبیح و طرد و تولید گرایی و ایثار و فداکاری جایگزین گشته است و به این دلیل است که با گذشت ۴۰ سال این حرکت هر روز گسترده تر و پویاتر می شود، چراکه اساس حرکت بر چنین پایه ای استوار است.

مبارز آپوئیستی از بینش و قابلیت تشخیص در مواجه با شرایط گوناگون برخوردار است و میداند در چه شرایطی و موقعیتی به برخورد نرم و یا سخت روی آورد. طبیعتاً در

برخورد با اشغالگر و یا رفتارهایی بر ضد قیام و شورش در مبارزه ، نمیتوان برخوردی نرم داشت. اما در قبال طبیعت، همرزم و ملت و نیز درجهت ایجاد فضایی برای پیشبرد و استمرار مبارزه در جامعه باید رویکرد و برخوردی نرم داشت. مبارز در میدان جنگ شجاع و نترس و در برخورد انسانی با مسائل دارای روحی لطیف و آرام است. مبارز آپوئیستی با همه ارزشهای فرهنگ و اخلاق انقلابی و نیز تفکر و آرمانهای رهبر آپو عجین است. رهبر آپو نه به عنوان شخص بلکه به مثابه اندیشه و فلسفه ای است که با توسل به آن فرد انقلابی می تواند به آزادی ملت و جامعهاش دست یابد. رابطه مبارزآپوئیستی با رهبر آپو، رابطه مرید و مرشدی نیست، چراکه رهبر آپو رهبری تحمیلی نیست بلکه رهبری است که با تلاش و فداکاری و بینش و درایت به این جایگاه رسیده است لذا فلسفه و اندیشه آپوئیستییی یکی دیگر از اصول و ارزشهای فرهنگ و اخلاق انقلابی است.

مبارز آپوئیستی به رابطه دموکراتیک و آزاد مابین زن و مرد معتقد است(آزادی اجتماعی و فردی) در اندیشه رهبر آپو مسائل اجتماعی، ازدواج و نحوه و شیوه زندگی زن و مرد و رفتار و وظایف زن و مرد در قبال یکدیگر و در جامعه به شیوهای دموکراتیک مطرح شده است.

حفاظت از طبیعت یکی دیگر از خصایص فرهنگ و اخلاق انقلابی در اندیشه آپوئیستی میباشد، طبیعت به مثابه شیء بی جان دیده نمی شود و در اصل انسان هم جزئی از طبیعت است . ارتباط و حفاظت از طبیعت بخشی از دیدگاه دموکراتیک و آزادیخواهانه نسبت به انسان هم، به عنوان یک بخش از طبیعت است. چرا که فرد انقلابی نمیتواند انسان دوست باشد و به طبیعت اهمیت ندهد و نسبت به تخریب یا چپاول آن بیاعتناء و بیاطلاع باشد و یا سکوت کند چون انسان جزئی از این طبیعت و ریشه اش در آن می باشد.

07-08-2020

Related posts