شیرزاد کمانگر: دیر یا زود جنگ به داخل ایران کشیده خواهد شد

شیرزاد کمانگر: دیر یا زود جنگ به داخل ایران کشیده خواهد شد

عضو مجلس حزب حیات آزاد کردستان – پژاک در گفتگویی که با یک سایت الکترونیکی در ایران داشته، به بررسی اوضاع ایران و روژهلات کردستان پرداخته است. شیرزاد کمانگر می‌گوید: “رژیم ایران، رژیمی که سیاست داخلی‌اش سرکوب است و سیاست خارجی‌اش جنگ‌های نیابتی”

متن کامل گفتگوی شیرزاد کمانگر عضو مجلس پژاک بدین شرح است:

– وضعیت کنونی ایران، علاخصوص پس از انتخابات شوراها و ریاست جمهوری اخیر را چگونه ارزیابی می­کنید؟ و برهمین اساس مخاطرات پیش­روی جامعه­ی ایران با حضور هفتاد و پنج درصدی در انتخابات را در چه می­بینید؟

شیرزاد کمانگر: بدون‌شک این انتخابات برای ایران و بخصوص رژیم دارای حساسیتی ویژه بود. از سال‌های ۲۰۰۳ به بعد، ایران بیش از هر زمانی موضوع بحث مجامع بین‌المللی و بویژه آمریکا بوده [است] و رژیم ایران نیز به نوبه خود در تلاش بوده خود را از این شرایط برهاند. طی سال‌های گذشته هرگاه مذاکرات پشت پرده قدرت‌ها در مورد دخالت ایران در مسائل منطقه بی‌نتیجه می‌ماند، مسائل داخلی ایران مورد مناقشه محافل بین المللی قرار می‌گرفت. از دوران ریاست جمهوری خاتمی مذاکرات بین ایران و آمریکا در مورد منطقه، روند دیگری بخود گرفت. ظاهراً بیشتر مسائل حول مسئله اتمی می‌چرخید اما واقعیت این بود که کلیه مسائل منطقه مورد جدل بود. به‌همین منظور رژیم در دوران خاتمی برای مذاکره پنهان با آمریکا هیئتی با ریاست حسن روحانی تشکیل داد. این هیئت توانست برای رژیم میزانی وقت بخرد. با پایان دوره ریاست‌جمهوری احمدی نژاد و بر مسند قدرت نشاندن روحانی در نمایش “انتخابات”، مرحلە تازە‌ای از روابط ایران و آمریکا و روند مذاکرات آغاز شد؛ البته با این تعریف که انتخاب روحانی یک انتخاب از پیش تعین شده و با توافق محافظکاران و اصلاح طلبان بود. مذاکرات در سطح بین‌المللی بخشاً بر سر مسائل اتمی و بخشاً بر سر مسائل منطقه و مداخلات ایران و آمریکا در کشورهای منطقه بود. دوران ریاست‌جمهوری روحانی این امکان را به رژیم داد که از یک سو به شیوه دیپلماسی نرم، ‌زمان بیشتری بدست آورده و از سوی دیگر احتمال جدل و مداخلات خارجی را کم کند. با انتخاب یا بهتر است بگوییم انتصاب دوباره که عمدتاً با ترساندن مردم از آمدن رئیسی انجام شد، این پیام به آمریکا داده شد که رژیم همچنان خواهان ادامه روند مذاکرات، حفظ ارتباط با غرب و حل اختلافات با غرب به شیوه مسالمت‌آمیز است. از طرف دیگر، رژیم با به پای صندوق رأی کشاندن مردم به حکومتش مشروعیت می‌بخشد. اما حساسیت مسأله در شیوه برخورد با مسائل کنونی و تغییرات موجود در منطقه است.

از سوی دیگر نگرش رژیم به مسائل داخلی ایران و مطالبات برحق مردم طی ۳۸ سال گذشته هیچ تغییری نکرده؛ چه بسا اینکه خامنه‌ای در دوران انتخابات، بی‌پرده اعلام کرد که “بحث بر سر مسائل و مشکلات داخلی ممنوع است”. او بحث بر سر خواسته‌های دمکراتیک مردم، مطالبات ملی (به قول خودشان قومی و باورداشت‌ها) را سبب تجزیه و کشاندن خط انقلاب اسلامی به انحراف اعلام کرد و گفت کسی چنین حقی ندارد. هشدار خامنه‌ای در دوران انتخابات، ماهیت تغییرناپذیر این رژیم را بار دیگر به نمایش گذاشت و نشان داد که خواست تغییر و تحول دمکراتیک در چارچوب جمهوری‌اسلامی و یا به اصطلاح اصلاح این رژیم، توهمی بیش نیست؛ کما اینکه سرکوب خواسته‌های برحق مردم اعم از آزادی‌های فردی و اجتماعی، مطالبات زنان، ملیتها و باورداشت‌ها همچون چهار دهه گذشته به قوت خود باقی‌ست.

– براساس تحلیلی که از جامعه و وضعیت ایران ارائه نمودید، فکر می‌کنید گذر از این وضعیت و مخاطراتِ پیش­‌رو چگونه امکان­پذیر خواهد بود؟ به ­بیان دیگر، در پسِ چنین وضعیت بغرنجی، سویه­ های امید به تغییر دمکراتیک را درکجا می­توان یافت؟

شیرزاد کمانگر: جمهوری اسلامی رژیمی دیکتاتور و تمامیت‌خواه است که طی حکومت ننگینش چیزی غیر از کشتار و سرکوب و فقر و تبعیض برای مردم به ارمغان نیاورده است. از سوی دیگر برای قویتر نمودن پایگاه‌هایشان در منطقه، ایران را در دام جنگ‌های منطقه‌ای کشانده‌اند. رژیمی که سیاست داخلی اش سرکوب است و سیاست خارجی‌اش جنگ‌های نیابتی که دیر یا زود به داخل مرزهای ایران کشانده خواهند شد، نمی‌خواهد و نمی‌تواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد. بنابراین راه برون رفت از دور باطل سرکوب و کشتار و جنگ، نجات جمهوری اسلامی و نصیحت کردنش برای حفظ قدرت نیست. بلکه در تغییر و تعیین شیوه مبارزه است. این مبارزه بدون شک زمانی نتیجه خواهد داد که جامعه با تمام اقشارش بتواند از این فرصت تاریخی استفاده کرده و سرنوشت خود را به دست گیرد. بهترین نهاد و یا پایگاه تغییر دمکراتیک خود جامعه است. جامعه در صورت سازماندهی خود به شیوه دمکراتیک با استفاده از اراده ذاتی خود می‌تواند به خواست‌هایش برسد. این امر نیازمند نیروهای پیشاهنگی‌ست که جامعه را سازماندهی کنند. اما اگر نیروهای سیاسی که قاعدتاً باید موتور و محرک تغییرات بنیادین باشند، خواسته‌هایشان را به مشارکت در قدرت در وضعیت موجود رژیم تقلیل دهند، به سیاهی لشکر رژیم بدل خواهند شد. باید جامعه توسط این نیروها مبنا قرار گرفته و بسوی مبارزه نوین سوق داده شود تا بتواند حاکمیت موجود را به زیر کشیده و خود به تعیین کننده و آکتور تبدیل گردد.

– آن نوع از سازماندهی که شما به تصویر کشیدید، توسط کدام نیروهای اجتماعی باید انجام شود؟

شیرزاد کمانگر: یکی از عمده مشکلاتی که اکنون دامنگیر ایران و اپوزسیون آن شده، یک نوع درون خزیدگی و دور بودن از تغییرات و مسائل موجود منطقه و تمام تحلیلات است. بحران و ناآرامی در کشورهای منطقه ریشه در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. مسائلی از جمله عدم دمکراسی، حقوق اولیه ملت‌ها و باورداشت‌های مختلف از شمال آفریقا گرفته تا خاورمیانه توانسته حاکمیت آنان و حتی جغرافیا را نیز عملاً تغییر دهد. ایران که از لحاظ وجود تنوعات ملی باوری دینی و غیره، به خاورمیانه کوچک می‌توان آن را قلمداد کرد، نیز نمی‌تواند از این امر مستثنی باشد. ادامه چنین روندی در ایران نیز می‌تواند مشکلات را عمیق‌تر نماید. از این رو باید نیروهای انقلابی برخاسته از بطن جامعه، اقشار مختلف را حول مطالبات خودشان و به قصد یک تحول بنیادین سازماندهی کنند.

– آنچنان که مطلع هستید، جامعه کردستان به­واسطه­ نیروهای پیشاهنگ­اش، یگانه منطقه­ خاورمیانه است که هنوز به مقاومت خویش دربرابر نیروهای استیلاگر کاپیتالیستی ادامه می­دهد. از همین منظر مطالبه­ یا تلاش برای برساخت نظام و جامعه­ سوسیالیستی تا چه میزان مورد توجه جنبش آپوئیستی بوده و امکان تحقق آن ­را از چه طریق میسر می­داند؟

شیرزاد کمانگر: یگانه راه در ادامه و رسیدن به حیات آزاد، مبارزه است. کردستان توانسته با مبارزه مداوم، موجودیت خود را در مقابل تمام حملات که حتی در حد نسل کشی بوده از خود محافظت نماید. علاوه بر آن توانسته همواره با تغییر شیوه نگرش و نوین کردن مبارزات خود با تغییرات سیاسی و منطقه‌ای به نوعی از نظام دست یابد که خود و تمام اقشارش را سازماندهی و در مبارزه سهیم نماید. با تعریف سیاست به عنوان مدیریت جامعه توسط خود جامعه، موفق شده جامعه را به حرکت درآورده و از حالت فاکتور برای دیگر قدرتها درآورده و به یک آکتور در منطقه تبدیل نماید.

– به‌عنوان سوال پایانی، پیام شما و سازمان­ شما برای نیروهای چپگرا، انقلابی و دمکراتیک سراسر ایران چیست؟

شیرزاد کمانگر: به‌دلیل عدم اتحاد نیروها و جنبش‌های چپ، دمکراتیک و انقلابی تاکنون نیروهای واقعی داخل ایران سازماندهی نشده‌اند و برنامه و راهبرد مطابق با شرایط زمانی و مکانی ندارند. نتیجه این عدم اتحاد و همگرایی بیشتر دامنگیر این سازمان‌ها گشته و حتی توانسته آنان را از هم نیز دورتر و دچار گسست نماید. این گسست و ندیدن راهکار و اشتراکات برای مبارزه، راه را برای حاکمیت و نیروهای بنیاد گرا و حتی جریانات به اصطلاح اصلاح‌طلب باز نگه می‌دارد.

در این مرحله تاریخی که خاورمیانه با تغییرات سیاسی و حتی جغرافیایی روبرو است، رسیدن به جامعه‌ای آزاد و عاری از تبعیض، در گرو ایجاد اتحاد و جبهه‌ای مشترک است اعم از احزاب و سازمان‌های چپ، دمکرات، فمنیست و شخصیت‌هایی که به آزادی و اراده جامعه معتقد هستند.

مرکز خبر – خبرگزاری فرات

Related posts