اعتراضات دموکراتیک خلق‌های ایران روا میباشد


اعتراضات دموکراتیک خلق‌های ایران روا میباشد

جنگی که موسوم به جنگ جهانی سوم است ابعاد وسیعتری را در بر گرفته و منطقه را با تغییراتی بنیادین مواجه ساخته است. نیروهای جهانی در راستای زیاده‌طلبی‌های خود با اعمال سیاست‌های نئواستعماری درصدد پیشبرد منافع و تحلیل بردن دولت – ملت‌های هژمونی‌خواه منطقه‌ای میباشند. هر چند که مداخله در منطقه برای ایجاد نظم نوین جهانی و متعاقب آن ساختاربندی خاورمیانه‌ی جدید مطابق با منافع سیستم سرمایه‌داری از دهه‌های پایانی قرن بیستم شروع شد، اما این مداخلات همزمان بوده است با قیام خلقهای خاورمیانه برای ایجاد جامعه‌ای بهتر و انسانی‌تر بر علیه نظام‌های سیاسی موجود که هیچ گونه اعتنایی به مطالبات و نیازهای جوامع قرن بیست‌ویکمی ندارند. مداخله نیروهای جهانی در پایان قرن بیستم زیر پوشش دمکراسی،حقوق بشر، توسعه و پیشرفت،ماهیتی ریاکارانه داشته و صرفا ابزاری جهت به انحراف کشاندن آرمان خلق‌ها، جهت و در راستای سیاست‌های نئولیبرالستی بود. خلق‌های خسته از قرن بیستم در اوایل قرن بیست‌ویکم برای مشارکت در سیاست، مدیریت و برای بدست آوردن دمکراسی و آزادی راستین مبارزاتی را در همه‌ خاورمیانه شروع کرده‌اند که روز به روز شاهد گسترش آن به کل منطقه بوده و همچون قطعات دومینو حکومتهای نامشروع و فاسد را یکی بعد از دیگری به زیر کشانده و می‌کشانند، حکومت‌هایی که با روح زمانه ناسازگارند و همچنان در تاریکی قرون گذشته سیر آفاق می‌کنند. هرچند از لحاظ پارادایمیک نظامهای مستبد‌‌ منطقه‌ای و نظام سرمایه‌ی جهانی در یک منظومه نمی‌گنجند، اما در به ثمر نرسیدن انقلابات دموکراتیک و پیشرو که به پتانسیلهای ذاتی اتکا دارند با هم همفکر و هم عقیده‌اند، منتها با رویکرد و مطالباتی متفاوت.

تونس، مصر، لیبی، یمن، عراق و سوریه کشورهایی هستند که همزمان با قیام خلق‌هاجهت برپایی حکومتهایی بهتر و عادلانه‌تر و تغییر نظامهای بی‌کفایت موجود با مداخلات خارجی روبه‌رو و درنتیجه به انحراف کشیده شد. نیت مداخله‌گران افزایش اختلافات قومی، مذهبی ودینی و در همین راستا مدیریت همان بازی قدیمی خرگوش و تازی است. مسبب اصلی این وضعیت بغرنج که دردهای بی‌شماری را به جوامع زیر سلطه خود تحمیل نموده‌اند، دولت – ملت‌های منطقه‌ای بوده که صدای خلق‌ها را نشنیده و تا آخرین لحظه در برابر مطالبات دمکراتیک و مشروع خلق‌های منطقه مقاومت نموده‌اند.
بیگمان موج قیام و مداخله در منطقه فقط به تعدادی از کشورها محدود نمانده و موج تغییرات به زودی تمام منطقه را درخواهد نوردید.
جمهوری اسلامی نیز به عنوان یکی از کشورهایی که از موقعیت ژئواسترتژیک و ژئوپولوتیک در منطقه برخوردار است از همان ابتدای قیام خلق‌های منطقه ( بهار عربی ) برای حفظ منافع منطقه‌ای خود و برای جلوگیری از ورود تغییرات به ایران با تمام توان جهت خنثی‌سازی قیام خلق‌های منطقه همچنین بی‌تاثیرسازی مداخلات نیروهای رقیب منطقه‌ای و نیروهای جهانی وارد عمل شد.
در طی چند سال اخیر حاکمان ایران سیاست‌های داخلی خود را در چهارچوب عملکردهای گذشته اما در سطح و شدت بیشتری تنظیم نمودند. مطالبات دموکراتیک بخش‌های مختلف جامعه‌ی ایران مانند خلق‌ها،زنان، جوانان، کارگران، دانشجویان و زندانیان انکار و هر گونه اعتراض مدنی به شدت سرکوب شد.
ما بارها در بیانیه‌های چند سال اخیر خود هشدار داده بودیم که حاکمان ایران تنها دو گزینه پیش رو دارند:
1 – پیشبرد دموکراسی و استقرار دموکراسی در ایران، یعنی تغییر قانون اساسی، به رسمیت شناختن حقوق خلق‌ها، تنوعات فرهنگی و بخش‌های مختلف جامعه منجمله زنان و جوانان.
2 – در صورت اصرار حاکمان ایران بر سیاست‌های داخلی پیشین خود، احتمال بهانه برای مداخله‌ی خارجی و سوریه‌ای شدن دیگر.
عملکرد جمهوری اسلامی در طی چند سال گذشته اثبات این مدعا بود که حاکمان ایران گزینه‌ی پرهزینه و پر خطر دوم را انتخاب نموده‌اند. رویکرد دولت و حاکمیت نشان دهنده‌ی عدم قبول مطالبات برحق، عدم داشتن پروژه‌ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در حالت کلی عدم اراده برای حل مشکلات داخلی ایران میباشد.
برای نمونه در حوزه‌ی اقتصادی و معیشتی علاوه بر اقتصاد رانتی، مداخلات پرهزینه‌ی جمهوری اسلامی در منطقه و سیاست‌های تبعیض‌آمیز درمناطق مرزی موجب بحران عمیق اقتصادی شده که این بحران باعث افزایش روزانه‌ی سطح فقر شده است. جمهوری اسلامی از سیاست زیست‌قدرتی نه تنها برای سرکوب خلق بلکه برای افزایش سیاست مزدورسازی نیز استفاده نمود. در موضوع کولبرها ممنوعیت فعالیت آنها و کشتار روزانه‌‌شان، نشان دهنده‌ی عمق اهداف اقتصادی – سیاسی مقامات جمهوری اسلامی در مورد خلق‌های ایران و بویژه خلق کورد میباشد. همچنین سیاست‌های جمهوری اسلامی مورد خلق‌ها و تنوعات فرهنگی ایران انکار و سرکوب و در مورد زنان خشونت و تبعیض میباشد که همچنان و حتی بیشتر از گذشته اعمال میشود.

در چند روز اخیر شاهد اعتراضات وسیعی از سوی خلق‌های ایران علیه حاکمیت و سیاست‌های آن در برابر خلق‌ها و بخشهای مختلف جامعه بودیم. گزارشاتی نیز در مورد کشته شدن چند معترض مخابره شده است. برخلاف ادعای حکومت و دولت در تقلیل مطالبات معترضان به موضوعات اقتصادی و یا وابسته‌سازی این اعتراضات به عوامل خارجی یا داخلی، خلق به تمام سیاست‌های حاکمیت در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معترض بوده و این اعتراضات کاملا مشروع و روا می‌باشد.
در شرایط کنونی دولت و حاکمیت باید پیام خلقهای ایران را دریافت نموده و آن را جدی بگیرد و بر حسب مطالبات خلق‌های ایران هم دارای برنامه و پروژه بوده و هم در اسرع وقت گام‌های عملی برای برآورده کردن مطالبات بردارد. حاکمان ایران باید درک نمایند که به مانند گذشته دیگر قادر نخواهند بود که با اعدام، سرکوب و زندان مطالبات خلقهای ایران را به تاخیر انداخته و از بین ببرند. مطالبات انباشته شده و مشکلات داخلی حل نشده، ایران را به وضعیت بحرانی رسانده و زمینه را برای مداخلات خارجی هموارتر نموده است. در شرایط حاضر به غیر از شنیدن صدای اعتراضات خلق و پیشبرد دموکراسی راه دیگری وجود ندارد.
در پایان حمایت خود را از اعتراضات دموکراتیک خلق‌های ایران اعلان میداریم و از تمامی خلق‌های ایران، زنان، دانشجویان، کارگران و روشنفکران که همه از قربانیان سیستم حاکم بر ایران میباشند میخواهیم که با اتحاد، روح همبستگی و همگرایی تا رسیدن به مطالبات مشروع ، حقوق و آزادی‌ به مبارزه‌ی خود ادامه دهند.

شورای مدیریتی کودار
31 – 12 -2017

Related posts