قدرت جنگهای اقتصادی!

قدرت جنگهای اقتصادی!

رشاد – مصطفی سلطانی
اول نوروز ١٣٩٧

مهاتماگاندی : جنگ اقتصادی شکنجەای طولانی است و، لطماتش آز آنچە در ادبیات جنگی بیان شدە است، کمتر دلهرە آور نیست .

تیئوری پول علیە بشریت : تراژیدی جنگ های اقتصادی خالق نابرابریهای اجتماعی بودە و، از کانال قدرت و سلطە میگذرد . بدهکاریی کشورهای آفریقائی و آسیائی بە ” صندوق بین المللی پول” در سطحی بودە کە نمی توانندبەشروط وابستە بە روند وام جواب منفی بدهند .استفادە از ابزار صندوق بین المللی پول ،کە وام ها را ترتیب میدهد برای انقیاد و بە زنجیر کشیدن کشورهابودە و، در تاریک خانەهای توطئە، طرح ریزی شدەاند .این صندوق با ” امار” های تزویری بسان سلاحی مرگبار استفادە کردە و ، برنامەهایش شکلی از شکنجە را منعکس نمودە، کە شهروندان کشورهائی کە در شرایط بحرانی قرار دارند ،ناچار نمودە کە در برابر صندوق تسلیم و بزانو درآیند . در مورد کشورهای نفت خیز ترینیداد و توباگو در جزایر کارائیب امارهای ساختگی را پخش کردند کە ناچار شدند از صندوق بین المللی پول قرض بگیرند. برای اشغال کشوری بر خلاف خواست و آرزوی شهروندانش مسیری صلح جویانە ممکن نیست و ،برای قاپیدن پیش شرط های یک زندگی شرافتمندانە از ساکنین کشوری نیز کانالی مسالمت آمیز وجود ندارد . بازار آزاد، با سیاست های اقتصادی خطرناک روبرو است . اقتصاد دانان مکتب شیکاگو کە مارکسیزم را دشمن واقعی خود محسوب نمی کنند و، از جملە: میلتون فریدمن ، فوکویاما، دیویسون بودهو و دکتر ایوون کامرون اقتصاد جهانی را بنفع سرمایەداری سمت و سو دادە و جنگجویان ایدئولوژیک رادر دانشگاە ها برای فتح بلندی های سلطەی اقتصادی پرورش میدهند. سازمان ملل متحد ، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول درموضع گیری بە جنایات جنگ جهانی دوم ایجاد شدند . سرمایەداری جهانخوار و رادیکال و دمکراسی آبکی غربی نە تنها با همدیگر بلکە با پیشرفت و مدرنیتە و اصلاحات در ارتباطی تنگاتنگ هستند . اتحادیە اروپا و خصوصآ کشورهای پیشرفتە، خط مشی بخشی از دنیا را تعیین می کنند .

نبرد برای سلطە بر دنیا : حملات نیروهای تندرو داعش ، القاعدە، بوک الحرام و الشباب ،گردبادها، طوفان ها ،سیل هاو سونامیها شوکها و بحران های دوران سرمایەداری هستند . تلاش شرکت های چندملیتی و کارتل ها و لیبرالیزم جدید ،دارائی های مشترک را مانند ارگان های امداد رسانی، تامین اجتماعی، مدارس ،بیمارستان ها ،مدارس، وسایل ارتباط جمعی ، پارک های ملی، ارگان پست را بعنوان میدان یکەتازی وفتح سرزمین هامی انگارند . شرکت های چند ملیتی و کارتل های بزرگ اقتصادی از تولید و فروش اسلحەها، هواپیماهای جنگندە و کشتهای جنگی منفعت بردە واز بازسازی پلها، بیمارستان ها، جادەها ، منابع آب آشامیدنی و مدارس در شهرهای ویران و همزمان تداوی شهروندانی کە با این سلاح های مخرب زخمی شدەو آسیب دیدەاند نیز سود کلانی می برند . خزانەداری آمریکا، بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول،ارگان ها و تشکل های ارتجاعی در بسیاری از کشورها کە بحران ها را فرصت هائی سودآور تلقی میکنند در حال انحطاط و زوال بودە و توانائی و قدرت تحمیل سابق را در مقاطعی از دست دادەاند.
کودتاهای نقشە مند و طراحی شدە وکشتار مردم بیدفاع وروشنفکران سیاسی کە اسلحەای ندارند ،تنها بخاطر پندار ها و باورهایشان بودەو این کشتار ها،دقیقا جنگ علیە تروریسم نیست، بلکە جنگ علیە موانع سر راە ” نظم نوین ” جهانی است . شکنجەها ، کودتاها، شوک های اقتصادی، کشتار وجنگها در عراق ، افغانستان و سومالی ابزار های سیستم سرمایەداری بودە و زندان امریکا در گوانتانامو ( کوبا) و ابوغریب در نزدیک بغداد ریشە ای در اهداف اقتصادی داشتە و شوک و ارعاب ایجاد میکنند . سرمایەداری بنیاد گرا برای پیشروی، هموارە نیازمند فجایع اجتماعی بودەاست . مابین شکنجەکە ابزاری در خدمت خشن ترین شکل اجبار است و، صدها هزار دگر اندیش کە مجازات میشوند با شوک های اقتصادی کە باعث فقر میلیون ها انسان میگردد ، رابطەای بلا واسطەو مستقیم وجود دارد . در سال ١٣٣٢ (١٩٥٣ میلادی ) اولین کودتای آمریکا بسرنگونی دکتر مصدق انجامید . سیستم های سرمایەداری غرب و اروپا در راستای مخالفت با عدالت اجتماعی میلیون ها نفر را باتهام کمونیست بودن در زندان ها ی امریکای لاتین ،آسیا و افریقا ترور، اعدام و یا بەرفتار های روان پریشی ، عصبی ، جنون آمیز و روان گسیختگی * مبتلا نمودەاند.

شیلی :
مواضع نازی ها ، خمرهای سرخ و سیستم دیکتاتوری شیلی نقاط مشترک فروان داشتە و برای نابودی دگر اندیشان و استقرار حکومتهای توتالیتر همسوئی کامل دارند . تیئوری و استدلال نازیست ها این بود کە با کشتار اعضای ” بیمار ” جامعە ، جسم ملت را شفا می بخشند. مواضع خمرهای سرخ کامبوج برای توجیە قساوت و کشتارهایشان کە در پوشسی دیگر و بوسیلەی رهبرشان جناب پولپوت چنین بیان گردید : پولپوت گفت : عضو عفونی بدن را حتما باید قطع نمود. ژنرال پینوشە نیز چنین استدلالی داشت کە دکتر سالوادور آلندە و کابینەاش را ” عفونتی ” خواند کە کشور شیلی را ویران میکرد . و در این راستا با شیوەای جنون آمیز، پیروان اهداف سیکولارو چپ را با کمک جاروئی آهنین نابود و پاکسازی کرد . سالوادور آلندە پزشک بود و باور داشت کە تغییرات سوسیالیستی در شیلی باید از طریق صندوق های رای محقق شود . دولتش اتحاد مردمی بود و مبارزەی مسلحانە را نفی کرد . سرانجام سازمان سیاە و کیسنجر و شرکت بین المللی تلفن و تلگراف( ای تی تی ) حکومت آلندە را تهدید و زمینەهای سقوطش را با کارگردانی پینوشە مهیا ساختند . پینوشە در روزهای نخست صرفا پاکسازی و برقراری نظم وسپس خروج از قدرت برایش تعیین شدە بود. اما گفت :( ما جارو برقی نیستیم کە مارکسیزم را جارو کنیم ، بعد هم قدرت را بە سیاستمدار ها تحویل دهیم ! ) پینوشە سوار بر تانک شدە و وارد کاخ ریاست جمهوری گردید . دکتر آلندە در حالی کە کاسەی سرش متلاشی گردیدە بود ، هنوز مشخص نیست آیا بوسیلەی سربازان کشتە شدە و یا اینکە آلندە با شلیک بە مغزخویش سال ١٩٧٣ خودکشی کردەاست . خوانندەی انقلابی شیلی ” ویکتور خارا ” کە سنگری را با گیتار بر علیە استبداد جهانی رهبری میکرد و مبشر فرهنگ سیکولار بود باسارت ارتش در آمد . و در استادیوم شیلی ، ابتدا دست هایش راقطع کردند وسپس با ٤٤ گلولە او را کشتند . آخرین ترانە او ” استادیوم شیلی ” نام دارد ، کە در اردوگاە مرگ آنرا سرود و ترانەاش هرگز با صدای او شنیدە نشد اما شعرش بە بیرون راە یافت .حتی کودتا چیان در امریکای لاتین از فرمان هیتلر کە سال ١٩٤١ بنام عملیات ” شب و مە ” صادر گردید الگوبرداری و اقتباس مستقیم کردند . در این فرمان مخالفین را در کشورهائی اشغال شدە کە نازی ها تسلط داشتند بە آلمان برگرداندە و در شب و مە نابود و محو میگردیدند . و یهودی های فراری را بصورت زائدەها و عناصر نامطلوب در پیکر جامعە ارزیابی میکردند . همین روش بنام عملیات کندور* بین کودتا چیان در آمریکای لاتین اجرا گشتە و مخالفین و پیروان نیروهای چپ و سیکولار را کە فرار کردە و در کشور دیگری مخفی شدە بودند، اسیر و مبادلە میکردند و نابود می گردیدند .

چین :
مائو معتقد بود کە قدرت سیاسی از لولەی تفنگ بیرون میآید !
مائوتسەتونگ مخالفانش را در پروسەی ” انقلاب فرهنگی ” کە با دکترینش همخوانی نداشتند نابود کرد. تینگ شیائو پینگ در میدان صلح آسمانی پکن جنبش عظیم دانشجوئی را” تفالەهای اجتماع” نامیدو، آنها را سرکوب وبین دو تا هفت هزار انسان را کشتند . تینگ شیائو پێنگ از جنبش همبستگی لهستان واهمەی فراوان داشت و می ترسید کە کارگران چین ، حزب کمونیست چین را شکست دادە و خود ابتکار عمل را بدست آورند . چندین واحد از پلیس مسلح مردمی بدستور رهبری چین برای آموزش های ضد شورش بە لهستان اعزام گردیدند تا شیوە های مبارزە کە در زمان حکومت نظامی لهستان بر ضد جنبش همبستگی بکار گرفتە شدە بود آموختند . تینگ شیائو پێنگ بعداز سرکوب خونین منتقدان گفت : سرکوب برای حمایت از سرمایەداری بودەاست . جنبش بمدت تقریبا دو ماە میدان صلح آسمانی را اشغال نمودە بود و گزینس حزب کمونیست چین سرکوب دە هزار تظاهر کنندە بود. شوک ناشی از قتل عام سال ١٩٨٩ در میدان صلع آسمانی ،میدان تاخت و تاز بازار آزاد را مهیا کرد و ،شوک ناشی از قتل عام میدان تیان آنمن” صلح آسمانی ” دست حزب کمونیست را برای سیستم بازار آزاد ودیکتاتوری عریان باز گذاشت .

روسیە :
سال ١٩٨٩ دیوار برلین فرو ریخت وبعنوان سقوط کمونیزم پژواک جهانی یافت . فوکویاما در سال ١٩٨٩ گفت : با واژگونی کمونیزم ، مکتب قدرتمند دیگری وجود ندارد کە قادر باشد با سرمایەداری مخالفت کند . نیروهای چپ در مسیر گذار همیشە بیراهە میروند . شوروی در پروسەی تجزیەی ایالت هایش قرار گرفت . میخائیل گورباچوف مبتکر دوران گذار اصلاحات ،نوآوری و ریفورم جدی در سیستم پوسیدە حزب کمونیست شوروی بود و باعث تغییرات و تحولات ساختاری و زیربنائی ، کە جامعەی روسیە بە ان نیاز داشت گردید. اگرچە یلتسین در ماسمیدیای جهان و خصوصا غرب خودرا بعنوان آلترناتیو گورباچوف مطرح نمود اما، پایگاە اجتماعی و تیئوریک و کاراکتر سیاسی گورباچوف را اساسا نداشت . دربحران اجتماعی وشکست سوسیالیزم نوع روسی، یلتسین بقدرت رسید . یلتسین بدام الکل افتادە بود و ارزیابی ها و مواضعش جوابگوی بحران روسیە نبود . و بە طیف نخبگان در حکومت و اولیگارشی روسیە( حکومت گروهی اندک ) تعلق فراوان داشت . علیرغم رشوە گیری و فساد و کشتن تظاهر کنندگان هوادار دمکراسی از پیگرد کیفری مصون ماند واز امکانات رفاهی و فروش گاز و نفت خام برخوردار بود . پوتین را بعنوان جانشین معرفی کرد. استفاە از اقتصاد دولتی در حکومت های باصطلاح کمونیستی شوروی و اروپای شرقی اسفبار بود .صندوق بین المللئ پول در بازسازی اقتصاد روسیە ، نقش حیاتی داشت و ولایدیمیر پوتین کماکان قدرت را در دست دارد .

آفریقای جنوبی :
میهن آفریقای سیاە ، مناطق مخصوص سیاە پوستان بود کەاز مناطق سفید پوستان جدا گردیدە بود .سیستم آپارتاید این مناطق را در نامیبیا و آفریقای جنوبی بعنوان بخشی از سیاست نژاد پرستانەی آپارتاید ایجاد کردە بود . در این اواخر اپارتاید در افریقای جنوبی بصورت ابزار قدرتمندی کارآئی کافی نداشت . گذار تفویض قدرت بە کنگرەی ملی افریقا با آزادی جناب نیلسون ماندیلا شروع گردید. حکومت آپارتاید در مذاکرات با کنگرەی ملی آفریقا، کماکان پیروز بود و در عمل کلید دولت رابە آنها واگذار کردە اما، همەی پست های کلیدی را خود در اختیار داشتند . برای کنگرەی ملی افریقا گذاری مشقت بار بود . در مذاکرات اقتصادی، بین کنگرەی ملی افریقا برهبری سیریل رامافوسا و دوکلارک رهبر و رئیس جمهور ، اکثرا سفید ها پیروز بودند . در سال ٢٠٠٦ زاغە نشین های افریقای جنوبی از کنگرەی ملی افریقا دوری جستە و علیە وعدەهای منشور آزادی اعتراض نمودند . سفید ها در مذاکرات با بهرە گیری از شگردهای سیاسی و اقتصادی ، ستاتوس و قدرت خویش را مجددآ حفظ نمودە و کماکان در عرصەهای بانکی ، تجارت ، مالکیت خصوصی ، بانک ها و سیاست خارجی قدرت را در دست داشتند . و همیشە کنگرە ملی افریقا را ناچار بە دادن امتیازهای بزرگ اقتصادی و سیاسی میکردند. کنگرە ملی افریقادر سنگر دیالوگ و مذاکرات و بدست گرفتن هژمونی و قدرت سیاسی موفق نبودند .اگر چە کنگرەی ملی افریقا پیروز شدە بود ، اما در شبکەای از تارهای عنکبوت و مقررات و قوانین گوناگون در بند و اسارت بود . زمانیکە دولت سیاهان بقدرت رسید شبکەی تارها تنگ تر شد و دولتشان متوجە گردید کە از نقطە نظر قدرت، شدیدآ در محاصرە و تنگنا قرار دارد . سیاهان دولت را فتح کردە و افریقای جنوبی بظاهر آزاد گشتە بود و اما کماکان اسیر بودە و قدرت در دست سفیدها بود .

عراق :
در عراق همەی شرکتهای آمریکائی کە برای بازسازی حضور یافتەاند خود اعضای یک باند گستردە بودە وپدیدەی جنگ برایشان بازار ایجاد کردە است .پیمانکاران و شرکت های خارجی دفاتر خویش را در منطقەی سبز بغداد و کویت و عمان باز کردند . پیمان ها را بە شرکتهای کویتی و سپس بە شرکتهای عربستان تحویل دادند . امنیت این شرکتها را نیروی نظامی بنام بلاک واتر* تامین میکند . منطقەی سبز در بغداد مانند یک کشتی تفریحی در دریای خشونت لنگر انداختە است . سایر مناطق بغداد را مناطق تشنج افرین و سرخ و ناامن می نامند .
تجارت اسلحە و تامین سربازان مزدور از طریق شرکت های خصوصی امریکائی تامین میشود .شرکت ’’بلاک واتر” سال ١٩٩٦ تاسیس و بیست هزار مزدور ، پایگاە نظامی ، لشکر هوائی متشکل از ٢٦ سکوی مختلف کە تانک های توپدار ، هواپیمای بوئینگ ٧٦٧ و یک نوع کشتی هوائی بنام زی پلین در اختیار دارد . هشتاد گروە سگ تربیت شدە ، تیراندازان ماهر و دارای تفکرات نژاد پرستانە می باشد . بلاک واتر و حزب اللە ، سپاە مهدی ، حشد شعبی ، در غیاب دولت کە حکومت های ضعیفی هستند عمل کردەو فعال بودە و ، این نیروها ، بازار کار برای خودشان ایجاد می کنند. رشوە دهی و رشوە گیری شرکتها بە دولت های ضعیف و بی ثبات و توتالیتر ، پروسەای عیان و آشکار دارد . همەی این بحران آفرینی ها و جنگ افروزی ها برای فروش تسلیحات نظامی و گارانتی ماشین جنگی ابرقدرت هاست . در جنگهای خلیج فارس ، یوگوسلاوی ، سوریە ، عراق ، افغانستان و یمن صنایع نظامی امریکا و روسیە واسرائیل، هند، ، چین، المان ، فرانسە و انگلستان و کشورهای وابستەشان ،میلیارها دلار نفع بردند .

اسرائیل:
صنعت جاسوسی در اسرائیل بە اوج خویش رسیدە و یکی از مهمترین منابع اقتصادی این کشوراست . پناهجویانی رااز کشور روسیە پذیرفت کە صهیونیست نبودند بلکە از وضع اقتصادی نا امید و مایوس بودە و اذیت و آزار دینی فراوانی تحمل کردە بودند و زندگی را در اسرائیل ترجیح دادند .اقتصاد اسرائیل بدون حضور دوازدە هزار کارگر فلسطینی از نواحی غزە و کرانەی باختری کە هر روزە برای کار بە اسرائیل می رفتند ،فلج و در حال شکست بود . از لحاچ اقتصادی هم فلسطین و هم اسرائیل بهمدیگر متکی بودند . موج مهاجریت یهودی های شوروی بەاسرائیل اتکای این کشور را بە کارگران فلسطینی بطور سرسام آوری کاهش داد و پائین آورد . موج پناهندگی از شوروی و اسکان آنها فرصتی فراهم نمود کە اسرائیل مناطق بیشتری را اشغالی نماید . دولت اسرائیل سیاست ” بستن دروازەها ” را اتخاذ و مانع از رفتن فلسطینی ها بە محیط کار و فروش اجناس شان در اسرائیل گشت و، بیشترین خسارت را بە اقتصاد فلسطین وارد ساخت. بە بهانەی فریبندە تروریزم کارگران فلسطینی اجازە کار در اسرائیل را نداشتە و تجار خردە پا ، کالاهایشان بفروش نمیرفت و کشاورزان فلسطینی بە مزارعشان دسترسی نداشتە و ، اشغال و شهرک سازی،زمین زراعتی فلسطینی ها را بلعید . دیوار بتونی طویل و عریض برای امنیت ساکنین اسرائیل و مناطق اشغالی بنا گردید . فلسطینی ها آنرا دیوار آپارتاید می نامند . این دیوار سی در صد آب مناطق فلسطینی را گرفتە و آب آشامیدنی شهرک های یهودی نشین را تامین می نماید . بین نوارغزە و کرانەغربی پست های نظامی و کنترل شدید بر قرار و مانع پیوند دوبخش فلسطین گشتند .شهرک آریل را برای اسکان یهودی های شوروی بشیوەای مدرن ساختند . در خیابا ن ها و مغازە ها تابلوهای بە زبان های روسی و عبری نصب گردیدەاند . شهرک آریل با جمعیت یهودی روسیە ، دانشمندانی را پروردە کردە کە نقش برجستەای در رونق اقتصاد اسرائیل داشتەاست . شصت در صد صادرات اسرائیل را اقتصاد فناوری تشکیل دادە و چهارمین فروشندە بزرگ اسلحە در جهان است . جنگ با مردم فلسطین و حماس، اقتصاد داغان اسرائیل را رونق و بهبود بخشید . دوربین های جاسوسی در مراقبت از فرودگاە ها و دیوارهای بوتونی از جملە بین هند و کشمیر، عربستان و عراق،افغانستان و پاکستان،مکزیک و آمریکا ،لبنان و اسرائیل و در سکوهای نفت و گاز ، منابع آب بکار گرفتە شدە و همزمان صدورشناسنامە و پاسپورت های الکترونیکی بدعتی در صنعت کنترل بوجود آوردەاست . و در سرزمین فلسطین بوسیلەی دیوارهای بتونی شبکەای از ” زندان های بی سقف ” برای میلیون ها شهروند ایجاد گردیدەاست . گروە گولان در اسرائیل ٣٥٠٠ کارمند دارد کە ماشین های اشعەی ایکس ، فلز یاب ها و اسلحە تولید کردە و همزمان مسئول پرورش کارمندان آمریکا در مرز مکزیک شدەاست .

لبنان :
با حملە اسرائیل درسال ٢٠٠٦ بە لبنان ، مدارس، بیمارستان ها، جادەها، پل ها، شبکەی برق و فرودگاەو ساختارهای زیربنائی لطمەی فراوان دیدند . مردمان تهیدست و فقیر بە دولت بی اعتماد بودە و برای بازسازی کشور دوماە در مرکز بیروت در خیمەها مبارزە کردند و قرض های کشورهای ثروتمند را با اکراە پذیرفتند . در این مبارزات ایران و سوریە و حزب اللە تاثیری نداشتند و فقط نابرابری های اقتصادی تعیین کنندە بود. حزب اللە لبنان ، با ارائە خدمات رفاهی ، درمانی ، بازسازی خانەها، جمح آوری اشغال مساکن شیعیان محبوبتی بدست اورد . منهای پول های ایران ، کمک های حزب اللە از کانال ارگان های مردم نهاد( ان ، جی، او ) و دولت نمی گذشت . بعنوان یک تشکیلات بومی و محلی از مدیران خارجی و وارداتی، امنیتی و خصوصی و مترجمان بیشمار استفادە نکرد و نیرویش را از مردم سادە و افراد مورد اعتماد در محلات تامین میکرد و با این نیرو در باز سازی شرکت نمودو پایگاە اجتماعی کسب نمود .

تایلند و سریلانکا :
در کشور تایلندبر خلاف کشور سری لانکا بعد از سونامی ٢٠٠٤ میلادی تودەهای مردم در زمینەی بازسای روستا هایشان از طریق نهاد های دولتی بە دولت اعتماد نداشتە وخودشان اقدام نمودە و بازسازی را با موفقیت انجام دادند . بعد از سونامی ٢٠٠٤ درسریلانکا بازار آزاد و خصوصی سازی در طرحی بنام ” بازیابی سریلانکا ” ازطرف بانک جهانی قبول شد . رئیس جمهور سریلانکا وقیحانە گفت : سونامی نوعی فرشتە ی آسمانی بود کە بازار آزاد را بارمغان آورد . ساکنین بومی سریلانکادر کنار دریا کە بە کشاورزی و ماهیگیری و سبزی کاری مشغول بودند، از بنادر بیرون ریختە و زمین هایشان مصادرە و در اختیار شرکت های چند ملیتی گذاشتە و آنها با ساختن هتل های مدرن و بین المللی و تفریح گاە ها و میدان های گولف زمین روستائیان را تسخیر و شهروندان سری لانکا را آوارە نمودە و فقر و تنگدستی را بر آنها تحمیل نمودند . ومانع ایجاد دوبارەی دهکدەهای کنار آب دریا شدند . سونامی فرصتی بە دولت سریلانکا داد ، کە پایگاەهای جنبش ببرهای تامیل را، کە معتقد بە دکترین مائوتسەتونگ بودند، در جنگل ها قدم بقدم و آهستە و پیوستە تسخیر کند و مناطق زیر نفوذ انها را با کشتار وسیع پارتیزان های تامیل، برای گردشگران طبیعت دوست و فیل سوارتضمین و گارانتی کند . ببرهای تامیل خالق کمر بندهای انتحاری در مبارزات هستند . درحالیکە گروە گروە از پژوهشگران و دانشجویان بە روستا های تایلند رفتە تا در بارەی ” خردمندی مردم بومی” تحقیق کنند کە چگونە روستاهای خویش را فوری بازسازی کردند . در سونامی نیوئورلند آمریکا و جزایر کارئیب بازسازیهای کذائی انجام گرفت وتنها میدان برای شرکتهای چند ملیتی باز شد کە سودهای کلانی را بچاپند . در کشورهای گواتمالا، هندوراس ، نیکاراگوئە ، پاناما و هائیتی طوفان خرابیهای وحشتناکی ببار آورد کە مجبور شدند شرکت های دولتی را بە کشورهای خارجی بفروشند . شرکتی در آمریکا تاسیسات برق، نفت ، مخابرات و انرژی و چهار فرودگاە هندوراس را خرید . کشور مالدیو در جنوب هند مجموعەای از دویست جزیرە مسکونی است ،کە مردم بومی ماهیگیران تیهدستی هستند واکنون بە یک جمهوری توریستی مبدل شدە و این جزایر توسط بانک جهانی و کارتل ها فتح شدەاست .

رنسانی جهانی در مواضع تودەهای مردم :
در راستای سودآوری بیشتر ، نظم نوین جهانی مطرح است . اکنون در امریکای لاتین قدرت در سراسر جامعە و بین مردم از کانال تعاونیهای محلە و شوراهای منتخب میگذرد .دانشجویان را بمدارس نظامی آمریکا نمی فرستند ، در کلمبیاقرار دادهای اسارت بار فرودگاە ها برای آمریکا تمدید نگردیدەاست . جنبش مردم بی زمین در برزیل با ایجاد تعاونی ها نوید بخش است ،در ونزوئلا کارهای زیربنائی مثلا نگهداری بزرگ راهها و درمانگاە ها بە شوراها سپردە شدەاست .در کوبا هزاران دانشجو در علم پزشکی تخصص گرفتە و بطور مجانی در آمریکای لاتین خدمت میکنند .ارزش کالا و خدمات را خود تعیین مینمایند . برزیل، نیکاراگوئە، آرژانتین ، ونزوئلا پاراگوئە از صندوق بین المللی پول فاصلەی جدی و کنار کشیدە اند .مخالفت با لیبرالیزم نو و کارتل ها بە سطحی مطلوب در امریکای لاتین رسیدەاست . تظاهرات در استرالیا، آمریکا، یونان ، اسپانیا ، ایتالیا ، فرانسە ، روسیە وایران نشانی از جنبش های نسبتا رادیکال تهیدستان ومحرومان و قشر تحصیل کردەی جوامع است . اقتصاد دولتی با تجربەهای یاس آور و شکست خوردە و سرمایەداری با خصوصی سازی و بازار آزاد اساسا افق روشنی نداشتە و بعید نیست سیستمی نوین در جهان ظهور کند کە گذار مشقت بار، بە دمکراسی را نوید میدهد.
پایان
منابع مهم برای کسب اطلاعات بیشتر :
1- The shock doctrine , the rise of disaster capitalism 2007
by: Naomi Klein .
2- The end of history and the last man, by: fukoyama
3- Thabo Mbeki , and the battle for the soul of the ANC
By : gomed 4- My year in Iraq, by : L.Paul Bremer
* ANC = ( African ,National ,Congress )
* I T T = ( Inter national , Telephone and Telegraph.)
* Schizofreny , Hysteric , Operation Condor , Oligarchy, NGO, Victor Jara, Deng Xiaoping ,
معانی اصطلاحات و کلمات انگلیسی چنین است : { شیزوفرنی، هیستریک، عملیات کندور، اولیگارشی ،( ان- جی- او ) ویکتور خارا، دینگ شیائوپینگ }
١- شرق شناسی نویسندە دکتر ادوارد سعید ترجمە عبدالرحیم گواهی
٢- میراث خواران اتحاد شوروی ، یلتسین و پوتین . نویسندە بوریس کاگار لیتسکی ، انتشارات آمە ١٣٨٨
٣- نقش روشنفکر ، نویسندە دکتر ادوارد سعید ، ترجمە دکتر حمید عضدانلو

Related posts