رشاد – مصطفی سلطانی
پنجم آبانماە ١٣٩٧ اواخر اکتبر ٢٠١٨
ایدەها ، تفکرات و مواضع دیگری در جامعەی بشری هستند کە یک نظم مدرن و نوین اجتماعی میخواهند ، اما تودەهای وسیع مردم کە ناچار بە کوچ شدەاند لزومآ افکار چپ و مارکسیستی ندارند.
دنبال کردن جامعەای عدالتخواە و بی طبقە، بمعنای متوقف کردن تاریخ نیست !
مارش خود جوش وعظیم تودەهای مردم ، از آمریکای مرکزی و خصوصآ کشور گواتمالا با رسالت قانون شکنی و سنت شکنی و داشتن کد مخصوص، بسوی آمریکا در حرکت بودە و ، بیانگر رسالت های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد . زنان کە حافظ زبان مادری ، فرهنگ ،کلتور و ارزش های اجتماعی بودە، در این کوچ علیە دو اتوریتە یعنی خانوادەی پدرسالار و دولتهای استبدادیشان اعتراض دارند . معاون عالیجناب ترامپ این مارش را بە سازماندهی چپها و کمونیستها نسبت داد . تفسیر های مقامات امریکائی منجمد، تهی ، آزار دهندە ،زشت و خشن بود . حقتقتا باور کردنش مشکل است و بعید بنظر میرسد نیروهای چپ در امریکای مرکزی، دارای چنان پتانسیل و توانائی و قدرت سازماندهی باشند ، کە بتوانند اینچنین اعتراضات مردم را در فورم و ساختار کوچ، سازماندهی و رهبری کنند . بدور از تعصب و تحجر های خشک حزبی و کج اندیشی وبعنوان یک واقعیت عینی بخشی از چپ در یک ایدەال نوستالوژیک غرق بودە و معتقدند کە اندیشەی متفکران و شبح مانیفست ، بر فراز جوامع وابستە و کلاسیک و سنتی بە پرواز در آمدە و امروز و فردا ، سیستم های توتالیتر ، بنیاد گرا ، فناتیک ، اسلام سیاسی و دین و مذهب را در هم می پیچند . کوچ شهروندان در جادەها و در نشیب و فراز کوهها ادامەدارد و،صدای اعتراضاتشان را بگوش جهانیان رساندەاند .شهروندان ندای فاشیزم را شنیدەاند و با پیادەروی طولانی فریاد خویش را بر می آورند . مبارزات مدنی، دولت مردان و” سرمایە ” و” بانک ها ” *را بە جنگی اجتماعی و سیاسی دعوت نمودە و چنین پیداست کەتهیدستان در میدان نبرد آمادەی کارزار هستند . در آمریکای مرکزی ” دیکتاتوری و سیستم های توتالیتر” شیوەای از حکومت بودەو نوعی تفکر صاحبان بانک هارا منعکس و بیان میدارد. انتروپولوژی تودەهای مردم ترکیب و طیفی ازمردان و زنان میانسال، جوانان و کودکان ، بیکاران، تهیدستان و اقشار بی بضاعت را تشکیل میدهند . آنها در فورمی نەچندان سازمان یافتە، اما خودجوش و در غیاب امیلیانو زاپاتا و پانچو ویلا کوچ راشروع کردەو، بوسیلەی آواکس ها، ماهوارەها و شنود های جاسوسی پیشرفتە ، کنترل میگردند . در این رهگذر واژەی پر طمطراق و فریبندەی ” حقوق بشر” خالی و تهی از جنبەهای انساندوستانە بودە وآزاد اندیشان وعدالت جویان را بە شک و گمان واداشتەاست . تاکنون گروەهای کانگستر و قاچاقچی وباندهای مافیا کە مواد ” روان پریش ” و فراوردەهای ” مواد مخدر ” را با همکاری پلیس بین المللی بسوی کانادا و امریکا وجهان سازمان دادەاند، در برابر موج عظیم کوچ بی تفاوت بودە وسکوت کردەاند . پیشقراولان کوچ بکشور مکزیک رسیدە و موج دوم پناهجویان تازە بحرکت در آمدەاست . پناهجویان طیفی از انسان هائی رنجدیدە بودە کە در مجموع سرشار از نیت پاک هستند . سیما و چهرەی پناهندگان در این راه پیمائی خستە ، بیزار و ، باهیچ روتوشی امکان ندارد آثار رنج و حرمان را از سیمایشان زدود .مهاجرت و پناهجوئی یکی از غم انگیز ترین سرنوشت ها بودە ، علیرغم احساسات جریحەدارشان، در ورطە عمیقی از پریشانی و آشفتگی بسر می برند .راە پیمایان حقیقتا قایق های بی حرکت نیستند، تا موج ها دریا برایشان تصمیم بگیرند . در اعماق چشم های راەپیمایان، نکتەهائی باریک تر از مو و سنگین تر از کوەرامیتوان مشاهدە کرد و مستقیمآآنرا بازتاب میکنند . جدال ستمگران و ستمبران در تمام پروسەی زندگی باشدت تمام ادامە دارد . قدر مسلم انست کە سرنوشت دردناک و تحمیل فقر و نداری بر تودەهای مردم درآمریکای مرکزی مستقیمآ بوسیلەی کارتل ها و تراستها و شرکت های چند ملیتی و حکومت های وابستە بە ” دلار ” فراهم شدەاند . امروزە سونامی دلار دنیا را بلرزە در آوردەاست . شرکت های چند ملیتی ، تراست ها و کارتل ها با جنگ های امروزیشان ، تودەهای مردم را در کوچکترین نقاط مشترکشان یعنی ” فقر و نداری ” متحد کردەاند .
حملات شب پرستان و تاریک اندیشان و جنگ طلبان و سیستم های سرمایە ،همچنان بر علیە دمکراسی و جوامع بشری ادامە دارد . اگر شانس بالائی نصیب پناهجویان گردد و، در کشور آمریکا اسکان دادە شوند ، پروسەی آسیمیلاسیون و مشکلات شروع میگردد . اگرچە عصر انحطاط اقتدار آمریکا فرارسیدە است اما، تطبیق و سازگاری با مدرنیزاسیوان برای پناهجویان،دردناک خواهد بود. سرنوشت چنین مارشها و جنبشهای بالندەای اجتماعی ، بە دهها فاکتور اقلیمی و بین المللی گرە خوردەاست . این حرکت با افسانەهای مضحک نظم نوین جهانی و برخورد تمدن ها، در تصاد و انتاگونیزم مطلق بودە و با آن نورم ها سازگاری ندارد .
…………………………………………………………………………… پایان
بندە نسبت بە کسانی کە در تکمیل این مقالە بمن و بە حقیقت یاری میرسانند ، سپاس فراوان دارم و قدرشناس خواهم بود . اطلاعات و روشنگری های لازم :
١-با تثبیت فاشیزم اسلامی و فرار مغزها از ایران ، بی مغزها بقدرت رسیدە و هژمونی سیاسی را قاپیدند .در صد پناهندگان سیاسی کە از ایران فرارمیکنند، در سطح بالائی بودە و حتی روزنامە نگاران و ماسمیدیا ، این پدیدە را اعتراف می کنند
٢.کوچ شهروندان قارەی آسیا بطرف اروپا، نمونەای تاریخی و یادگار جاویدان تودەهای سازمان نیافتە و خودجوش بود ، کە از طریق ترکیە و یونان بە قارەی اروپا رسیدند.سپس ترکیە در ساخت و پاخت های سیاسی با اتحادیەی اروپا وباج گیری و دریافت مبالغ هنگفت یورو، این حرکت را نسبتآ متوقف کردەاست .
٣.یک طنز سیاسی میگوید: دزدهای حرفەای بانک تاسیس میکنند و دزدهای معمولی بانک را سرقت می نمایند !
٤.امیلیانو زاپاتا(١٩١٩-١٨٧٩ ) و پانچو ویلا ازانقلابیون و رهبران برجستە مکزیک بودند.
٥.معانی لغات بیگانە چنین است :انتاگونیزم ( تضاد )، انتروپولوژی ( مردم شناسی )،آسمیلاسیون ( ذوب و جذب در یک جامعەی تازە )، فناتیک ( خشک مغز و متعصب )