مصاحبه با رفيق فؤاد بريتان ، رياست مشترك جامعه ى آزاد و دموكراتيك شرق كوردستان

مصاحبه با رفيق فؤاد بريتان ، رياست مشترك جامعه ى آزاد و دموكراتيك شرق كوردستان

اهم سخنان رياست مشترك جامعه ى آزاد و دموكراتيك شرق كوردستان رفيق فؤاد بريتان در خصوص برگزارى كنگره دوم سازمان و رويدادهاى چند هفته ى اخير در كوردستان و خاورميانه.

1- همان‌طور که می‌دانیم چند روز پیش در کوهستان قندیل دومین کنگره «جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کردستان» (کودار) برگزار شد. به‌عنوان اولین سوال، نسبت به کنگره اول چه تغییراتی در کنگره دوم ایجاد شده است؟

در واقع از دو منظر می توان به این پرسش پاسخ داد. نخست اینکه پارادایمی که کودار در شرق کردستان و ایران بر مبنای آن شکل گرفت، به طور مشخص در روژاوای کردستان و سوریه، استعداد و توانایی خود را برای چاره یابی مسائل سیاسی و اجتماعی نشان داد و در عمل خود را به عنوان یگانه نیرویی معرفی کرد که فورمولی برای حل مسائل بغرنج سیاسی، حقوقی و اجتماعی جامعه دارد. این تجربه، یک نقطه‌عطف مهم برای پارادایمی بود که کودار هم بخشی از آن است. بنابراین، تجربه موفق روژاوا یا غرب کردستان، نشان داد که برای گفتمانی که کودار آن را رهبری میکند، ارجاع های مستقیمی در منطقه وجود دارد. این وضعیت و این تجربه دموکراتیک، وزن گفتمانی و پارادایمیک کودار را نیز بالطع تا حدی افزایش داد. بنابراین، بسترفعالیت فکری و ایدئولوژیک برای کودار تا حدی بیشتر شد و اعتماد بنفس حرکت در کلیت خود افزایش پیدا کرد. در کنار این موضوع، وضعیت سیاسی در داخل ایران و همچنین در منطقه، دستخوش تغییراتی شد. تک تک این تغییرات روی معادلات سیاسی در کردستان و ایران تاثیرگذار بوده است. در کنگره دوم، همه این موضوعات از جمله فرصت ها و مخاطرات مرحله مورد بحث و گفتگوی جدی قرار گرفت. در کلیت خود میتوان گفت کودار در راستایی تحقق اهداف خود، و برمبنای تجربیاتی که در دو سال گذشته کسب کرد، یک گام به جلو برداشت و خود را برای فصل نوینی از مبارزات دموکراتیک و همه جانبه خود در راستای تحقق مدل کنفدرالیسم دموکراتیک آماده کرده است.

2- آیا در مواضع شما نسبت به جمهوری اسلامی تغییراتی صورت گرفته است یا اینکه کودار هم‌چنان بر مواضع قبلی خود اصرار می‌کند؟

پرنسیپ اساسی کودار در مقابل جمهوری اسلامی به این ترتیب است: اگر جمهوری اسلامی حق «خودمدیریتی دموکراتیک» را به رسمیت بشناسد و حاضر به تغییر قانون اساسی باشد، کودار نیز حاضر به تعامل با آن خواهد بود. در غیراینصورت، کودار تلاش خواهد کرد که مدل کنفدرالیسم دموکراتیک را راسا و به شکل یک جانبه ایجاد کند. بنابر این نحوه تعامل کودار با جمهوری اسلامی، به نحوه تعامل جمهوری اسلامی با مسئله کرد و میزان استعداد و ظرفیت آن برای پذیرش حق خودمیریتی دموکراتیک و حقوق اساسی ملت کرد بستگی دارد. کودار یک سیستم دموکراتیک است که مدل دولت-ملت را اساس قرار نمی دهد. بلکه جامعه محور است. سازماندهی جامعه بر مبنای گسترش دموکراسی و تحقق کنفدرالیسم دموکراتیک را مبنا قرار میدهد. اگر جمهوری اسلامی ظرفیت هضم آن را داشته باشد، کودار امکان تعامل با آن را دارد. برعکس، اگر جمهوری اسلامی این مدل دموکراتیک و مترقی را تهدید تلقی کند و با یک ذهنیت امنیتی با آن برخورد کند، وضعیت دیگری پیش خواهد آمد. وضعیتی که در آن کودار در مقابل هر تهدید و فشاری، مقاومت و دفاع مشروع را اساس قرار خواهد داد. کودار نیرویی است که از نظر ذهنی و عملی برای هر دو حالت آماده است. هرچند ترجیحش حل دموکراتیک مسئله کرد است.

3- شما در کنگره خود اعلام نموده‌اید که درصورت تغییر در رویکردهای جمهوری اسلامی، می‌توان با این رژیم به گفتگو نشست. می‌دانیم که جمهوری اسلامی تاکنون هیچ‌یک از احزاب و جریان‌های مخالف خود را به‌عنوان «اپوزوسیون» رسماً قبول ننموده است. به‌نظر شما آیا در جمهوری اسلامی چنین پتانسیلی وجود دارد که به‌صورتی مسالمت‌آمیز و از راه دیالوگ و مذاکره بخواهد مشکلات داخلی و مسئله کرد را چاره‌یابی نماید؟

دموکراتیزه شدن ایران، حل سیاسی مسئله کرد و همچنین به رسمیت شناختن حق خودمیریتی دموکراتیک ملت کرد، وزن سیاسی و منطقه ای ایران را به مراتب افزایش خواهد داد. برعکسش هم صادق است. لاینحل گذاشتن مسئله کرد و فرار از مواجهه درست و اصولی با این مسئله، همیشه حکومت ایران را آسیب پذیر خواهد کرد. این موضوع پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است. وقتی که جمهوری اسلامی با دشمن ایدئولوژیک خودش مذاکره میکند، چرا نباید با نیروهای دموکراتیک و مردمی در کردستان و ایران گفتگو کند؟ واقعیت این است که تحولات منطقه ای به سمت و سویی می رود که گشایش دموکراتیک در ایران را اجتناب ناپذیر میکند. چون در غیراینصورت، دامنه بحران هایی که اکنون عمدتا در خارج از مرزهای ایران جریان دارند، به داخل ایران نیز سرایت میکنند. مشخصا، کردها اکنون به یکی از مهمترین بازیگران سیاسی منطقه مبدل شده اند. حکومت ایران بدون تجدید نظر در خصوص وزن سیاسی و منطقه ای کردها، با مشکلات و چالش هایی جدی و عمیق مواجه خواهد شد. مشخصا در روژاوای کردستان و شمال سوریه، بحث برسر ایجاد یک سیستم فدراتیو است. موضوعی که اجتناب ناپذیر است. وضعیت ترکیه جلو چشم همه است. حکومتی که از حل سیاسی مسئله فرار میکند، عملا کشور را به سوی پرتگاه هدایت میکند. این یک واقعیت است: دوستی استراتژیک با کردها و پذیرفتن حق خودمدیریتی آنها، ظرفیت ساز و انرژی بخش است. برعکس، دشمنی با کردها و عدم اعتراف به حقوق آنها، به بزگترین نقطه ضعف حکومت ها مبدل می شود و آنها را دچار فرسایش و درگیر بحران های عمیق خواهد کرد. افزایش توان مبارزاتی و سیاسی کردها، این قاعده را اکنون بیش از پیش تحمیل میکند.

4- بحث را از جای دیگری پی بگیریم؛ شما عنوان می‌دارید که کودار سیستمی چترآساست و می‌تواند تمامی احزاب و جریان‌های سیاسی را در خود جای دهد. ازطرفی شما اعلام کرده‌اید که می‌توانید با احزاب و جریانات سیاسی کرد در روژهلات کردستانتعامل داشته باشید. چنین برمی‌آید که نیت یا هدف نهایی شما ایجاد اتحادی برای مبارزه‌ای مؤثر در برابر جمهوری اسلامی باشد. آیا فکر می‌کنید که احزاب دیگر به‌این اتحاد وارد شوند؟

ایجاد یک جبهه دموکراتیک فراگیر در شرق کردستان و ایران، یک ضرورت تاریخی است. تجزیه و واگرایی آن دسته از نیروهای اجتماعی و سیاسی که ایجاد یک جامعه آزاد و دموکراتیک را هدف غائی خود می دانند، یک تهدید جدی برای دموکراتیزاسیون ایران به شمار می رود. همه هسته ها و نهادها و گروه ها و احزابی که ذهنیتی دموکراتیک دارند، لازم است توان و نیروی مبارزاتی خود را از پراکندگی موجود به سمت همگرایی بیشتر جهت دهی کنند. جامعه ای که نیروهای دموکراتیک و تحول‌خواهش حاضر به تعامل، گفتگو و یا پیشبرد یک مبارزه مشترک با یکدیگر نیستند، بسیار آسیب پذیر خواهد بود. ما به عنوان سیستم کودار، در عین حال که با تمام توان در حال سازماندهی و ظرفیت سازی در شرق کردستان و ایران هستیم، و در این زمینه به توانایی فکری و سازمانی خود باور داریم، همزمان آماده تعامل با هر جریانی هستیم که یک مبارزه جدی را در راستای دموکراتیزه کردن ایران و حل مسائل سیاسی و حقوقی در ایران به پیش می برد. به طور مشخص، علاوه بر احزاب شرق کردستان، از نظر ما تعامل و همگرایی بیشتر ما با جریانات آزادی خواه و دموکرات در آذربایجان ایران، نیروهای تحول خواه عرب و بلوچ و ترکمن و همچنین سایر نیروهای مترقی ایرانی، یک ضرورت تاریخی و یک هدف استراتژیک است. در همین راستا ما به عنوان کودار آماده ایم به مسئولیت های خود در این زمینه عمل کنیم.

‪5‬ در حال حاضر در روژاوای کردستان و شمال سوریه ایجاد فدراسیون روژآوا و شمال سوریه مورد بحث و گفتگو است. همزمان نیروهای سوریه دموکراتیک عملیات آزادسازی رقه را آغاز کرده اند. نسبت شما به عنوان کودار با روژاوای کردستان و مدلی که در آنجا وجود دارد چیست؟

مدلی که در روژاوای کردستان وجود دارد، عملا یکی از نمودهای تحقق یافته آن چیزی است که ما برای شرق کردستان و ایران هم می خواهیم. در آنجا چه اتفاقی افتاده است؟ خودمدیریتی دموکراتیک در روژاوای کردستان همه تنوعات سیاسی، اتنیکی و مذهبی را به رسمیت شناخته و عملا آنها را در مدیریت سیاسی مشارکت داده است. در کنار این مهم، برابری زن و مرد در تمامی سطح های اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و نظامی تحقق یافته است. قرارداد اجتماعی روژاوای کردستان، مترقی ترین قراردادی است که در حال حاضر در خاورمیانه وجود دارد و همزمان، مکانیسم های عملی کردن و نظارت بر عملی شدن آن نیز ایجاد شده است. پارادایم دموکراتیک در روژاوا، در عین حال که از توانایی عظیمی برای حفاظت از موجودیت خود و تنوعات دیگر برخوردار است و نمود آن را در حماسه کوبانی دیدیم، همزمان، از استعداد بی نظیری برای مدیریت کردن تفاوت های اجتماعی و سیاسی برخوردار است. کوتاه اینکه وضعیت حاکم بر روژاوا و شمال سوریه، یک نقطه عطف در منطقه و جهان به حساب می آید. مدلی است که به دام جنگ های مذهبی و نژادی و اتنیکی نیافتاده است و تفاوت ها را نه یک تهدید بلکه یک فرصت تلقی کرده است. ما به عنوان کودار از نظر فکری، ذهنیتی و پارادایمیک، نیروی پیشبرد این وضعیت در شرق کردستان و ایران هستیم. آن هم با در نظر گرفتن ویژگی ها و شرایط سیاسی، اجتماعی و تاریخی مختص به شرق کردستان و ایران. پیشرفت هایی که روژاوای کردستان تجربه کرده، سرمایه ای برای مبارزات فکری و سیاسی ما در ایران نیز محسوب می شود. در کنار اینها، وضعیتی که در روژاوای کردستان جریان دارد، و پیشرفت هایی که حاصل شده، ضرورت ایجاد تحول در ایران و ظرق کردستان را نیز بیش از پیش برجسته می‌کند. کودار معتقد است که حکومت ایران باید خوانش صحیحی از این تحولات داشته باشد و زمینه شروع پروسه چاره یابی در ایران را فراهم کند. وضعیت در منطقه عملا به سمتی می رود که چاره یابی مسئله کرد در ایران نیز اجتناب ناپذیر می شود. مقاومت و امتناع جمهوری اسلامی از حل مسئله کرد تنها، هزینه ها را افزایش می دهد و زمان را کمی به تعویق می اندازد. کردها دیگر یک بازیگر مهم منطقه ای هستند که بدون در نظر گرفتن اراده و خواسته های دموکراتیک و انسانی آنها، هیچ پروژه ای در خاورمیانه به راحتی عملی نخواهد شد.

6. در روزهای گذشته مردم شرق کردستان تلاش کردند که در حمایت از حزب دموکراتیک خلق ها تجمع هایی برپا کنند. در برخی از شهرها همچون کرمانشاه و هچنین در تهران، حامیان ه د پ در خیابان حاضر شدند اما در بسیاری از شهرهای دیگر نیروهای امنیتی و انتظامی مانع از برپایی تجمعات مسالمت آمیز شدند. این رویکرد دولت ایران را چطور ارزیابی میکنید؟

این پرسشی است که مقامات جمهوری اسلامی باید به آن پاسخ دهند. چرا اعتراض به دولت مداخله گر و فاشیستی ترکیه باید در ایران تهدید تلقی شود؟ ایجاد مانع برای اعتراضات مدنی کردها و وجدانهای بیدار ایرانی، غیرقابل قبول و محکوم است. از نظر سیاسی، دولت های ایران و ترکیه عملا دو قطب مخالف و خنثی کننده یکدیگر هستند. نمونه ای رویکردی که هر دو در سوریه و یا در عراق داشته و دارند. دولت ایران باید از این منطق کهنه که «موضوع کردها تهدید مشترک ایران و ترکیه است»، دست بردارد. دشمنی با کردها و تهدید قلمداد کردن آنها، نه تنها دستاوردی برای هیچ دولتی در برنخواهد داشت بلکه هزینه های سنگینی نیز در پی خواهد داشت. رویکرد فاشیستی دولت ترکیه در قبال کردها، عملا این کشور را به سمت پرتگاه هدایت میکند. دولت ترکیه با رویکرد دشمنانه خود در قبال کردها، عملا مرگ تدریجی خود را رقم زده است. هرگونه اقدامی در راستای حمایت از چنین حکومت فاسدی، برای دولت ایران نیز هزینه بردار و بدون دستاورد خواهد بود. دولت ایران این سیگنال را نباید ارسال کند که در دشمنی با کردها، شریک و همقیده با دولت ترکیه است. برخورد امنیتی با مخالفان دولت ترکیه در ایران، این ذهنیت را دامن می زند که دولت ایران از محکوم کردن دولت ترکیه ناخرسند است. برداشت ملت کرد از این برخورد آیا باید چیزی فراتر از هم عقیده بودن دولت ایران و دولت ترکیه باشد؟ اگر دولت ایران می خواهد وانمود کند که رویکردی دیگر دارد، چرا اجازه برپایی تجمع های مدنی را به شهروندان نداد؟

7. به عنوان پرسش آخر، اخیرا در مجلس ایران بحث از تشکیل فراکسیون آذری ها مطرح است. رویکرد کودار در خصوص ایجاد فراکسیون هایی از این قبیل در مجلس ایران چیست؟ این فراکسیون ها تا چه حد می توانند مفید باشند؟

از نظر ما، تشکیل فراکسیون آذری ها و یا وجود فراکسیون های کردها، عرب ها و … در صورتی که با هدف ایفای یک نقش دموکراتیک و چاره یاب باشد، می تواند مفید تلقی شود. در غیر اینصورت، صرف وجود قالب ها و مکانیسم ها به تنهایی کافی نیست و دستاوردی در پی نخواهد داشت. موضوع اساسی این است که این فراکسیون ها تا چه حد می خواهند و قادر خواهند بود برای احقاق حقوق اساسی و انسانی اتنیسیته ها در ایران گام بردارند و در مسیری حرکت کنند که تبعیض و نقض حقوق انسانی آنها خاتمه پیدا کند.

فواد بریتان
ریاست مشترک کودار

Related posts