دوران خلقی گشتن جنبش آپویی و مواجهە با توطئە بزرگ بین‌المللی

دوران خلقی گشتن جنبش آپویی و مواجهە با توطئە بزرگ بین‌المللی

این متن برگرفتە از قسمت چهل و یکم برنامە ڕێگا و ڕێباز (راه و روش) میباشد. این برنامە برنامەای آموزشی است کە بە صورت آنلاین درروزهای پنجشنبە بە زبان کوردی از طریق صفحە فیسبوکی و کانال یوتیوب ڕێگا و ڕێباز پخش میشد.

 موضوع آموزشی این برنامە: دوران خلقی گشتن جنبش آپویی و مواجهە با توطئە بزرگ بین‌المللی میباشد کە درتاریخ هفتم ماە مە ٢٠٢١ توسط رفیق اهون چیاکو ارائە شدە است.


با سلام و احترام خدمت شما و همه رفقا و دوستانی که در این مبحث با ما همراە هستند. ما پیشتر در مورد دو مرحله گروهی شدن و ئیدئولوژی شدن بعنوان مرحلە نخست، و حزبی شدن و ارتش شدن بعنوان مرحلە دوم جنبش آپویی بحث کردیم. گفتیم که هردو مرحله،یعنی از سال ١٩٧٣ تا سال ١٩٩٣ را نیز میتوان به عنوان یک مرحله برشمرد. همانطور که در مبحث قبلی نیز به آن اشاره کرده بودیم نام این مرحلە هم مرحلە دوبارە زیستن و یا مرحلە احیاء میباشد.


میخواهیم در این مبحث بخشی دیگر از تاریخ جنبش آپویی را از آغاز مرحله ی خلقی گشتن تا زمان وقوع توطئە بزرگ بین‌الملی ١٥ فبریە ١٩٩٩در برابر خلق کورد و رهبر آپو را مورد بحث قرار دهیم. در واقع این مرحلە بعد از مرحلە دوبارە زیستن و احیاء بنوعی مرحلە دوم مبارزە رهاییبخش کورد با پیشاهنگی جنبش آپویی میباشد. لازم بە ذکر است کەمرحله‌ی خلقی شدن و ارتقاء سازماندهی خلقی بە عنوان مرحله‌ ی دومین مبارزە از سال‌های ١٩٩٢/١٩٩٣ تا سال‌های ١٩٩٩-٢٠٠٠ـ میلادی تداوم دارد.


جهت ورود بە بحث ناچاریم اندکی به گذشته برگردیم. همانطور کە در مبحث گذشتە اشارە کردیم سال ١٩٨٤ میلادی گام بلند ١٥ آگوست که میبایست پیشتر برداشتە میشد اما عقب افتاده بود، در نهایت برداشتە شد. آغاز مبارزە مسلحانە جنبش در ١٥ آگوست از لحاظ ستراتژیک طرحی بود کە رهبر آپو آن را تعین کردە بود و رهبری تاکتیکی و فرماندهی عملی آن را رفیق عگید (معصوم کرکماز)بە عهدە گرفت و با ایفا نقش پیشاهنگی خود بە آن بە نحواحسن جامە عمل پوشاند.


بدون شک عوامل زیادی بودند کەمانعگام ١٥ آگوست بودند. این عوامل بازدارندە سعی میکردند مانع پیشبرد و گسترش نیروی گریلای کوردستان بشوند. در اساس با وقوع کودتای سال ١٩٨٠ در ترکیە وبا اعمال شکنجه‌های وحشیانە در زندان آمد(دیاربکر) میخواستند مرحلەی حزبی شدن و کادر شدن را متوقف کنند. اما نه تنها نتوانستند مانع پیشبرد این مرحلە شوند بلکه رفقا مقاومت زندان را بە انگیزە آغاز مرحلە ای جدید [مرحله ی به گریلا شدن و به ارتش شدن] تبدیل کردند. در برابر مرحله ی به گریلا شدن و به ارتش شدن نیز سوای کم‌کاری‌های درون جنبشی نیروهای متفاوتی تلاش میکردند که این مرحله را متوقف کنند و مانع پیشروی آن گردند. این نیروها را میتوان بە ٤ دستە تقسیم کرد کە در ادامە سعی خواهیم کرد بە آن بپردازیم.


یکی از این نیروها بدون تردید فعالیت‌های مستقیم خود دولت ترکیه بود. در واقع دولت ترکیە با آغاز مرحلە ١٥ آگوست شوکه شده بود. چرا کە در خیال دولتمردان ترکیە با کودتای ١٩٨٠ همه چیز پایان یافته است. اما زمانی که متوجه شدند رهبر آپو در درە بقاع واقع در لبنان مشغول آماده کاری برای تداوم مبارزە میباشد و کنفرانس اول پ.ک.ک را در آنجا برگزار کردە است، در زندان آمد(دیاربکر) با افزایش شکنجه های جسمی و روحی بر رفقای زندانی میخواستند از این طریق این مرحله را متوقف سازند. اما نه تنها به اهداف خود نرسیدند، بلکه با آغاز مرحلە ١٥ آگوست متحمل شوک بزرگ‌تری نیز شدند.

شوک وارد شدە بە دولت ترکیە چنان قوی بود کە با سراسیمە و آشفتە حالی تمام، زمانی که عملیات پانزده آگوست انجام شد در رسانه های خود اعلام کرد که اینها تعدادی یاغی هستند و در هفتادودو ساعت آیندە اثری از آنها باقی نخواهیم گذاشت و این جریان را در کمترین زمان ممکن نابود خواهیم کرد. اما برعکس ادعای دولت ترکیە با تمام تلاش‌هایی کە انجام دادە است نە تنها نتوانست ٧٢ ساعت و در کمترین زمان ممکنی کە برای خود تعین کردە بود بە جنبش پایان دهد بلکە امروز نزدیک بە ٣٧ سال از مرحلە ١٥ آگوست میگذرد و جنبش‌ ما با توانی هرچە بسیار و بطور گستردە در تمام کوردستان، خاورمیانە و جهان بە مبارزە ادامە میدهد.


نیروی دیگر کە گام ١٥ آگوست جنبش ما بە خار چشمش تبدیل شدە بود بارزانی بود. بارزانی میخواست در کوردستان همه چیز در کنترل خودش باشد. در واقع بارزانی در طول دهە‌های گذشتە همیشە سعی کردە است کە تمام جریاناتی که در هریک از بخش‌های کوردستان شکل میگیرند را تحت کنترل خود در بیاورد. اگر نیروهایی هم تن بە تحت کنترل در آمدن آنها ندادە باشند، سعی کردەاند با تمام توان آنها را سرکوب کنند و در این راستا هم بارها مرتکب خیانت‌های بزرگی شدەاند.

جنبش ما نیز برای بارزانی از این قاعدە استثنا نبود. وی ابتدا تلاشی مضاعف داشت که رفقا و حرکت آپویی را تحت کنترل خود دربیاورد. گاها هم در حرکت آپویی مراحلی بودەاند که بعضی اشخاص در درون جنبش ما هم برعکس برخورد قاطع رهبر آپو متوجه این کاراکتر و ویژگی بارزانی‌ها نبودەاند و در این راستا دچار توهم شدەاند. اما رهبر آپو همیشه این تلاشهای بارزانی را خنثی کردە و بە رفقا هشدار دادە است کە مواظب حیله‌ها و انحصارطلبی‌‌های بارزانی کە بە طول تاریخ در تقابل با انقلاب کوردستان انجام دادەاند، باشند. برهمین مبنا زمانی که مرحله ی ١٥آگوست آغاز میشود بارزانی هم بە اندازە دولت ترکیە شوکه میشود و تلاشی همه جانبه را برای متوقف کردن و نابود کردن این مرحلهشروع میکند. برای عملی کردن این خواستە خود نیز با استفاده از همه راهها و ابزارهای ممکن در این راستا اقدامات خود را آغاز میکند.


نیروی دیگری کە بعد از آغاز ١٥ آگوست برآشفتە میگردد و سعی میکند با تمام توان آن را متوقف کند گلادیوی ناتو میباشد. این نیز یک امر بدهی میباشد. چرا کە ناتو از یکسو کاملا ضد جنبش‌های آزادیخواە و انقلابی در هر گوشەای از جهان میباشد، و از سویی دیگر ترکیه یکی از اعضای ناتو است. یکی از مفاد ناتو نیز آن است کە هر یک از اعضایش با نیروهای مخالف مواجە شد، ناتو موظف است کە وی را در مبارزە با آن نیروی مخالف یاری برساند. طبیعتا ترکیە هم از آین مادە استفادە میکند و درخواست کمک را بە ناتو ارائە میدهد. ناتو نیز بە نیروی حامی ترکیە در طول این ٤٠ سال بر علیە جنبش ما در می‌آید.


دولت ترکیە و ناتو در راستای همکاری‌های خود بر علیە جنبش ما قبل از هرچیز در صدد آن برمیایند تا با اقدام بە برنامەریزی‌های مدون پ.ک.ک را تروریزه و بە دو هدف اساسی خود برسند. از سویی میخواستند جلو ایجاد سمپاتی مردم اروپا و بویژە مردم اسکاندیناوی را نسبت بە گریلای کوردستان بگیرند و از سویی دیگر میخواستند بهانە‌هایی را جهت مشروعیت بخشیدن بە همراهی ناتو با ترکیە بر علیە پ. ک. ک بسازند. آنها با اشراف بە سمپاتی‌های ملت‌های اروپایی و بخصوص ملت‌های ساکن اسکاندیناوی نسبت بە جنبش‌های گریلایی آمریکای جنوبی و ویتنام در دهە ٦٠ و ٧٠ میلادی نمیخواستند این سمپاتی بە نیروی گریلای کوردستان نیز ایجاد گردد. در نتیجە در صدد اقداماتی شنیع برآمدند.

یکی از این اقدامات غیرە انسانی ترور اولف پالمە نخست وزیر سوید در سال ١٩٨٦ بود. در سال ١٩٨٦ اولف پالمه نخست وزیر سوید را ترور و آن را به پ.ک.ک نسبت میدهند. در این راستا هم با تمام توان شایع میکنند که پ.ک.ک اولف پالمه را ترور کرده است. توسط این اتهام و ادعاهای واهی نیز بتدریج زمینه ی تروریزه کردن پ.ک.ک را فراهم میکنند. در ادامە نیز هرزگاهی با داستان‌های ساختگی بە این تهمت ناروا تقویت بخشیدەاند تا توسط آن افکار عمومی را غافل و گمراە کنند.

 به همین منظور نیز نیروهای ناتو کشور آلمان را دستنشان میکنند که بیشترین کمک را برای مقابله با پ.ک.ک به دولت ترکیه بە انجام برساند. بر همین اساس نیز در سالهای ١٩٨٦-١٩٨٧ رفقا در کشور آلمان مورد هجوم گستردە نهادهای امنیتی این کشور قرار میگیرند و حتا چندین تن از رفقا از جمله رفیق دوران کالکان و علی حیدر قیطان در دادگاهی در دوسلدورف کە محاکمە آنها بە پروندە دوسلدورف هم شهرت دارد به شش سال زندان محکوم میشوند. یکی دیگر از اهداف‌شان از چنین برخوردها و محاکمەهایی کە صورت میدادند ایجاد رعب و وحشت بود تا کورد‌ها در اروپا بە جنبش ملحق نشوند.


نیروی دیگری کە میخواست مانع گسترش نیروی گریلا شود و بعد از ١٥ آگوست بارها توسط سە نیروی دیگر سعی شدە است از این خط جهت ضربە زدن بە جنبش و تحت کنترل درآوردنش بهرە بردە شود، خط انحلال‌طلب (تصفیەگر) و اخلالگر در درون جنبش بودە است. اما پ.ک.ک هرچقدر بیشتر از سوی این چهار نیرو مورد هجوم قرار میگرفت، تدابیر و راهکارهای رهبر آپو و پ.ک.ک نیز جهت خنثی سازی این موانع قوی‌تر و توانمندتر می‌شد.


مخصوصا در سال ١٩٨٩ به صورت جدی در برابر خط اخلالگری در درون پ.ک.ک، خط ملیگرایی ابتدایی کورد، خط خیانت با سرکشی بارزانی و همچنین در برابر جنگ ویژە دولت ترکیە و افشا سازی دسیسەها و همکاری‌های ناتو با دولت ترکیە رهبر آپو تلاش زیادی را در خصوص ارائە تحلیلات قوی و ارزندە بە خرج میدهد. تحلیلات جدید شامل تجزیە و تحلیل شخصیت و جامعە کورد، هویت کوردی و بسیاری موضوعات ریز و درشت دیگر. بخصوص در مورد مسئلە زن بە تعمق و تاملی بسیار عمیق و قابل ستایش میپردازد. در واقع در این سال‌ها زنان بطور گستردە‌تری وارد عرصه ی مبارزه شده بودند، بە صفوف گریلا پیوستە بودند ولازم بود در این خصوص تحلیات لازم جهت ارتقاء زن و مبارزاتش در درون جنبش و جامعە و همچنین علیە جو مردسالاری درون جنبش و جامعە ارائە شوند. در نتیجە این نیاز نیز، رهبر آپو خستگی‌ناپذیر اقدام بە انجام آن کرد.


همانطور که از قبل قابل پیشبینی بود در سال ١٩٩٠ تغییر و تحولاتی در منطقه صورت گرفت. با هجوم عراق به کویت و حمله همپیمانان به عراق در منطقە فرصت‌هایی برای مسئلە کورد و بازتاب جهانی آن فراهم شد. جنبش آپویی نیز برای هرچە بهتر استفادە کردن از فرصت‌ پیش آمدە و بهمین منظور برای حفاظت از خلق کورد در جنوب کوردستان و سازماندهی مردم (در آن زمان و بعد از واقعه ی حلبچە و انفال حزبهای پارتی دموکرات کوردستان عراق و اتحادیه ی میهنی کوردستان فاقد سازماندهی آنچنانی بودند) رفقا در منطقه بهدینان حزبی را با مشارکت میهن دوستان تحت عنوان ـ پارت آزادی کوردستان ـ PAK  تاسیس نمودند.  بسیاری از انسان‌های خوشنام، میهن دوست و دلسوز در این حزب جای گرفتند. هرچند این حزب ابتدا در منطقە بهدینان نفوذ داشت ولی بتدریج در نواحی سوران، شقلاوا، اربیل و سایر مناطق جنوب کوردستان نفوذ یافتند.


البته خواه ناخواه کمکاری‌های درون سازمانی و طرز و شیوە برخورد رفقا، همچنین عدم تسلط بە گویش آن مناطق کە بیشتر بە گویش سورانی تکلم داشتند و در عین حال عدم شناخت کافی بە فرهنگ اجتماعی و سیاسی جنوب کوردستان از جملە موانعی بودند بر سر راە گسترش جنبش آپویی و حزب آزادی کوردستان در آن مقطع. البته مدت‌ها پیش مردم جنوب کوردستان با جنبش ما و افکار رهبر آپو آشنایی‌ پیدا کردە بودند و در میانشان تعلقاتی ملی و عاطفی نسبت بە جنبش آپویی بە وجود آمدە بود. اما از نظر عملی و در امر سازماندهی موانع ذکر شدە بر سر راە تاثیرگذار بودند.


بە هر تقدیر با شروع شدن جنگ امریکا و عراق کوچ گستردە مردم جنوب کوردستان بە خارج از جنوب کوردستان هم آغاز شد. در این زمینه رفقا نقش بسزایی را برای سازماندهی مردم شمال کوردستان با هدف پذیرایی از مردم جنوب کوردستان کە آوارەی شمال کوردستان و ترکیە و حتی روژآوای کوردستان و سوریە میشدند، ایفا نمودە اند. در نتیجە تمهیداتی کە رفقا در بعضی از مناطق شمال کوردستان برای پیشوازی از مردم بی‌خانمان جنوب کوردستان انجام دادە بودند، پیشوازیی خوب و متعارفی از سوی مردم از آوارگان جنوب کوردستان میشود.


در واقع رهبر آپو و مدیریت مرکزی جنبش کە از سال‌های ١٩٨٢-١٩٨٣ تا اوایل دهە ٩٠ میلادی در دره بقاع ـ لبنان سکونت داشت دیگر در ابتدای دهە ٩٠ شرایط حاکم در آنجا ایجاب میکرد که آنجا را ترک و عازم روژاوای کوردستان و سوریه شود. ساکن شدن در روژاوای کوردستان نیز فرصتی را پیش آورد تا کوردهای روژآوای کوردستان بیشتر بە سازماندهی برسند. در عین حال ارتقاء عملیات‌های گریلایی باعث شد امیدی نو در خلق کورد در شمال کوردستان زندە شود و ایمان بە رهایی اعتلا یابد.

بخصوص در مناطق جزیر و بوتان کە رفیقی بە اسم رفیق بریوان کە از رفقای زن و ایزدی بود با فعالیت خود تاثیرات بزرگی بر خلقمان در این منطقە گذاشتە بود. این نیز باعث گرایش بیشتر مردم بە جنبش می‌شود و از سوی دیگرموجب آن میشود کە خود این رفیق مبارز و انقلابی هم بە درون دل مردم در این منطقە راە یابد و در میانشان محبوبیت بیابد.

اما بعد از مدتی فعالیت، رفیق بریوان توسط دولت ترکیە شهید میشود. زمانی کە رفیق بریوان شهید میشود به دلیل محبوبیت خود وی در میان خلق‌مان و تلاش‌های دیگر رفقا، همچنین خشم مردم از شهادت رفیق بریوان در منطقە جزیر و بوتان در سال ١٩٩٣ اولین سرهلدان (قیام) بپا میخیزد. در واقع این قیام به اولین سرهلدان (قیام) شمال کوردستان تبدیل میشود. اکنون هم تصاویری از آن قیام موجود است و مرتبا از تلویزیون پخش میشود.


بدین ترتیب و با تمام موانعی که نیروهای بازدارندە برای جلوگیری از به خلق تبدیل شدن و اجتماعی گشتن و در عین حال برای جلوگیری از گسترش نیروی گریلا ایجاد میکردند اما با تلاشهای بی دریغ رهبر آپو و فداکاری‌های گریلا وهمچنین فعالیت‌های ارزندە پ.ک.ک، جنبش از موانع عبور و وارد مرحلەی به گریلا شدن و به خلق شدن در سه بخش شمال،غرب و جنوب کوردستان میشود. در نتیجە توان گریلا، جنبش و خلق طی سالهای ١٩٩١ ـ ١٩٩٢ دولت ترکیە با یک بحران بزرگ مواجە شد. هرچند تورکوت اوزال بعنوان نخست وزیر وقت ترکیە تمام قدرت خود را برای مهار و متوقف کردن گریلا بە کار بست، ولی در نهایت ناکام ماند و گریلا روز بە روز گسترش مییافت و عملیات‌های موثر را انجام میداد.

از سوی دیگر درسال ١٩٩٢ حزب‌های پارت دموکرات کوردستان عراق واتحادیەی میهنی کوردستان با دیگر احزاب جنوب کوردستان یک جبهەی تحت نام همپیمانی کوردستانی تشکیل دادند و با حمایت نیروهای مدرنیتە سەرمایەداری پارلمان جنوب کوردستان را تاسیس کردند. همانگونه که جمهوری اسلامی ایران برای تعامل با حکومت پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی کوردستان در جنوب کوردستان، پیش شرط تلاش آنها جهت بی‌تاثیر کردن احزاب شرق کوردستان را گذاشتە بود، ترکیە نیز برای قبول مدارا با این حکومت پیش شرط همکاری نیروهای جنوب کوردستان در راستای نابود کردن، بی تاثیر کردن و واردوگاه نشین کردن پ.ک.ک را برای آنها مبنا قرار دادە بود.

 در همین چهارچوب همپیمانی کوردستانی (متشکل از احزاب فعال جنوب کوردستان و به ریاست دو حزب پارت دمکرات کوردستان عراق واتحادیەی میهنی کوردستان) طی نشست‌هایی که در این مقطع با رفقا داشتە، پیشنهاد میکردند که باید جنگ علیه ترکیه را پایان بدهید و دست از فعالیت مسلحانە بکشید در عوض ما جایگاه و مکان به شما میدهیم تا مانند احزاب کلاسیک شرق کوردستان کە شروط ما را پذیرفتە اند، اردوگاه نشین بشوید. اما رفقا با رد قاطع پیشنهاداتپارت دموکرات کوردستان عراق و اتحایەی میهنی کوردستان بە آنها جواب میدهند. در نتیجە جنگ مشترک پارت دموکرات کوردستان عراق، اتحادیە میهنی کوردستان و دولت ترکیە در سال ١٩٩٢ با پ.ک.ک بە وقوع میپیوندد. طی آن نیز از طرف جنوب پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی کوردستان و از طرف شمال هم ارتش فاشیست ترکیه وارد جنگی تمام عیار با پ.ک.ک شدند.

لازم بە ذکر است کە این عملیات مشترک آنها بر علیە پ.ک.ک از سوی آنها بە عملیات ساندویج نامگذاری شد. منظور از نامگذاری این عملیات بە عملیات ساندویج این بود کە بە زعم خود با حملە نیروهای جنوب کوردستان از جنوب و ارتش ترکیە از طرف شمال تومار پ.ک.ک را مانند ساندویج در هم خواهند پیچید. اما با گذشت چند روز از آغاز عملیات متوجه آن شدند که کسب نتیجە دلخواهشان بە آن آسانی هم نیست و پ.ک.ک قوی‌تر از آن است که آنها انتظارش را داشتند.

اما با وجود مقاومت بی‌نظیری کە در مناطق هفتانیان و متینا در جریان بود جبهەی خواکورک که عثمان اوجالان فرماندهی آنجا را در دست داشت ضعیف عمل کرد. در واقع در جبهەی متینا و هفتانین که رفقا جمیل بایک و مراد قریلان فرماندهی آنرا بر عهده داشتند گریلاها مقاومت و فداکاری پرشکوهی را از خود نشان دادند.


البته در جبهەی خواکورک نیز با توجه به ضعف فرماندهی آن جبهە باز مقاومت بزرگی از سوی تعدادی از رفقا انجام میگیرد. یکی از مصداق این مقاومت نیز موضع انقلابی رفیق بریتان بود. در واقع عثمان اوجالان بوسیلەی دیدارهای مخفیانەایی که با نیروهای پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی کوردستان داشت رویکردی تسلیمیت پذیرانە و انفعال‌طلبانە را پیرو کرد. در این جلسات مخفی مغلوب تهدید و تطمیع آنها شد. آنان نیز با هدف گول زدن بە بزرگ‌نمایی کاراکتر عثمان اوجالان میپردازند و سعی میکنند او را متوهم گردانند تا خواستە‌های آنها را بپذیرد. در اساس بە قول عامیانە با هندوانه زیر بغل گذاشتن او سعی داشتند از ضعف او استفاده کرده و پیشنهادات و برنامەهای خودشان را پیاده و اجرایی کنند که در نهایت موفق گشتە و عثمان اوجالان تسلیم آنها میشود.


در واقع در جبهە خواکورک رفیق بریتان (گلناز کاراتاش) تسلیمیت را نمی‌پذیرد و تا آخرین گلولە می‌جنگد و بخاطر این کە اسیر نشود از صخرە خود را پرت میکند و بە این طریق شهید میشود. در واقع رفیق بریتان با مقاومت بی‌نظیر خود از سویی در برابر خط خیانت در کلیت خود و بویژە خیانت پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی کوردستان و از سویی دیگر در برابر خط تسلیمیت و بویژە تسلمیت عثمان اوجالان در درون پ.ک.ک، چنین اقدامی را میکند.


این اقدام و شهادت رفیق بریتان تاثیر بسیار زیادی روی پیشمرگ‌های کورد میگذارد که در نتیجە سیاست پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی همدوش نظامیان ترکیه وارد جنگ با رفقا شده بودند. در این رابطە برنامەای مستندی هم موجود دارد. فیلمی تحت نام بریتان هم ساختە شدە است کە بە وضعیت جنگ ١٩٩٢ و مشخصا بە جبهە‌ی خواکورک، خیانت عثمان و مقاومت رفیق بریتان پرداختە است کە احتمالا بسیاری از رفقا آن را تماشا کردە باشند.

 از فرماندهان و پیشمرگانی که شاهد ماجرای قهرمانی رفیق بریتان بودند، در مصاحباتی کە بعدا با آنها صورت گرفتە است اذعان میکنند که بعد از شهادت رفیق بریتان تازه فهمیدیم که ما در دام افتادەایم، گول خوردەایم و کاملا اشتباه کردیم بە آن جنگ رفتیم. میگویند پیشتر به ما گفته بودند که کمکهای بین المللی و ارزاق و خوراکی که به کوردستان ارسال شدە است پ.ک.ک آن را مصادره کردە و از ورود کمک‌ها بە جنوب کوردستان جلوگیری میکند. بە این طریق و بە وسیلە چنین شایعاتی ما را بر علیە پ.ک.ک تحرک کردند، انگیزە جنگ با پ.ک.ک را در ما ایجاد کردند و ما را شریک خیانت خودشان کردند. اما زمانی کە ما رشادت و جسارت رفیق بریتان را مشاهدە کردیم فهمیدیم کە جریانی کە بتواند چنین زنی را آموزش دهد تا بە این سطح از جسارت و رشادت و قهرمانی برسد بعید است راهزن و سرگردنەگیر و خائن باشد.

میگویند در واقع این ما هستیم کە در کنار خیانت ایستادەایم و بایستی بر اعمال خود تجدیدنظر کنیم. درنتیجە آن نیز بسیاری از پیشمرگ‌ها از ادامە جنگ با رفقا امتناع میورزند و سلاح‌های خود را زمین میگذارند و از صفوف پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیە میهنی کوردستان جدا میشوند. حتی در مستندی تهیە شدە از شاهدان این اقدام رفیق بریتان، یکی از فرماندهان پیشمرگ‌ها اعلام میکند من با دیدن این صحنە بسیار متاثر شدم. رخت و سلاح رفیق بریتان را بە خانە آوردم و هنوز هم بعنوان یک ارزش پیش خودم از آن نگهداری میکنم.

وی میگوید در جیب رفیق بریتان قطعە عکسی وجود داشت کە روی آن نوشتە شدە بود ماردین. میگوید با دیدن آن فکر کردیم کە نام خود او ماردین میباشد بە همین دلیل بسیاری از پیشمرگ‌ها کە شاهد این صحنە بودند و در آن روزها بچەدار میشدند اسم بچە خود را ماردین گذاشتند. چرا کە ما تا آنموقع نمیدانستیم کە اسم این رفیق بریتان است و بعد وقتی رسانە پ.ک.ک آن را بە این اسم اعلام کرد ما متوجە شدیم کە اسم او بریتان است و ماردین نیست. البتە بعد از آن نیز بسیاری از رفقای زن اسم سازمانی بریتان را برای خود برگزیدند و در میان خلق‌مان در هر چهار بخش کوردستان هنوز هم بسیاری اسم بریتان را برای دخترانشان انتخاب میکنند. 

بعد از گذشت حدودا ٤٠ روز از جنگ بلاخرە اتحادیەی میهنی کوردستان عقب نشینی کرده و از ادامە جنگ منصرف میشود ولی پارت دموکرات کوردستان عراق به همراه ترکیه جنگ را ادامه میدهند. شایان ذکر است که شروع کننده جنگ اتحادیەی میهنی بود. در کتابی به اسم برادر کشی که نویسندە آن شخصی بە اسم فیصل داغلی میباشد به طور مفصل وقایع آن زمان تشریح شده اند. در این کتاب بیان میشود که چگونه مام جلال نزد کریم خان برادوستی می‌رود او را متقاعد بە جنگ با پ.ک.ک میکند و بعد به همراه اشرف بدیلسی(رییس ارکان تورکیه) نزد مسعود بارزانی برای همراە کردن او جهت جنگ با رفقا میشود. این کتاب بە کوردی ـ سورانی هم ترجمە شدە است مطالعە آن را بە رفقایی کە آن را نخواندە اند پیشنهاد میکنم.


بەهرحال در جنگ ١٩٩٢ کە از سوی دولت ترکیە با عنوان اپراسیون ساندویچ نامگزاری شدە بود نەتنها پ.ک.ک شکست نمیخورد و تن بە خواستە‌های آنها نمیدهد بلکه به دلیل مقاومت، توان، فداکاری و جسارتی کە در این جنگ از سوی گریلا نشان داده میشود، موجب میشود کە در شمال کوردستان افراد زیادی به جنبش و بە نیروی گریلا بپیوندند. از سوی دیگر در درون خلق نیز سرهلدان‌ها گسترش مییابند. توان هردو بازوی جنبش، یعنی گریلا و سرهلدان خلق باعث در تنگنا قرار گرفتن دولت ترکیە میشود. در نتیجە این مقاومت کە موجب افزایش نیروی گریلا، سازماندهی خلق و گسترش سرهلدان‌ها میشود در نهایت در سال ١٩٩٣ تورکوت اوزال اعلام میدارد که با حملەنظامی پ.ک.ک نابود نمیشود و برخلاف تصور روز بەروز بزرگتر و قویتر میگردد. در نتیجە باید چارە ای دیگر اندیشید.


نکتە‌ای کە در این جنگ بسیار مایە تاسف میباشد این است که در بدو تشکیل پارلمان کوردستان تصویب مادەای جهت همراهی نیروهای جنوب کوردستان با دولت ترکیە علیە جنبش شمال کوردستان میباشد. یعنی مشروعیت دادن بە جنگ اشغالگران علیە ملت کورد و همراهی نیروهای کورد یا با تعبیر صریح‌تر مشروعیت دادن بە خیانت در کنار اشغالگری یکی از اولین تصمیمات این پارلمان بود. اما با وجود این هم نە اشغالگران بە خواستە خود میرسند و نە خیانتکاران. آنان آمدند کە پ.ک.ک را از هم متلاشی کنند و یا حداقل او را از ادامە مبارزە بازدارند و مجبورش کنند تن بە اردوگاە نشینی بدهد. اما پ.ک.ک گسترش یافت و چند برابر بە توانش افزودە شد.

در نتیجە آن مقاومت نیز در نهایت تورکوت اوزال اعلام کرد کە باید مشکل را بە شیوەای مسالمت‌آمیز حل کرد و با جنگ ممکن نیست. این حرف را کسی میزد کە در طول سە سال تمام ظرفیت‌های جنگی دولت ترکیە را برای نابودی پ.ک.ک بە کار بست. اما بە این نتیجە رسید کە پ.ک.ک را نمیتوان از لحاظ نظامی شکست داد. بە همین دلیل مام جلال را برای وساطت و ایجاد زمینە برای گفتگو نزد رهبر آپو میفرستد.


میخواهم در اینجا کمی از سرگذشت فرهاد (عثمان اوجالان) بعد از تسلیم شدنش بگویم. همانطور که پیشتر اشارە کردیم زمانی که رفیق بریتان با قهرمانی شهید می‌شود، در مقابل فرهاد کە فرماندهی جبهە خواکورک را بە عهدە دارد با رزالت تن بە تسلیمیت میدهد. اما جبهەی هفتانین و متینا بە فرماندهی رفقا جمال (موراد کارایلان) و جمعە (جمیل بایک) هنوز در مقاومتی قهرمانانه میباشند و بە هیچ‌وجە تن بە تسلیمیت نمیدهند.

بعد از تسلیمیت، اتحادیەی میهنی کوردستان فرهاد (عثمان اوجالان) را اقناع میکند که به اردوگاه نشینی تن دهد و او را در “اردوگاهزلە” مکانی مابین قلادزه در جنوب کوردستان و سردشت در شرق کوردستان با هزارودویست نفر از گریلاهای همراهش جای دادند. که طبق برنامه میخواستند بتدریج پ.ک.ک را کاملا بە اردوگاە نشینی مجبور کنند. اما چونکه در جبهەی هفتانین و متینا مقاومتی قهرمانانە در حال انجام بود این نقشه نقش بر آب می‌شود و همانطور که اشاره شد تنها یک جبهە تسلیم شدەبود و آن نیز جبهە خواکورک بە فرماندهی عثمان اوجالان بود. یعنی آنطور نبود کە تسلیمیت و انحلال‌طلبی بر کل جنبش تسری یابد.

 بدلیل اینکه بنابە شرایط آن زمان امکان دریافت و ارسال سریع اخبار مرتبط با جنگ به رهبر آپو وجود نداشت، لذا رهبر آپو دیر متوجه زدوبند فرهاد با اتحایەی میهنی و تن دادن بە اردوگاە نشینی عثمان و نیروهای همراهش میشود. اما بە محض دریافت خبر،رهبر آپو مانع تداوم ادامە اردوگاە نشینی گریلاها میشود و در اوضاع مداخلە میکند. در نتیجە روشنگری رهبر آپو در مورد عواقب اردوگاە نشینی بسیاری از گریلاهای اردوگاە زلە دوباره وارد چرخەی فعالیت‌های گریلایی میشوند و بتدریج همە گریلاها از اردوگاە نشینی خارج میشوند و اردوگاە زلە تخلیە میگردد. لازم بەذکر است کە در طول برقراری اردوگاە زلە یک بار نیز دولت ترکیە با هماهنگی با ایران و اتحادیە میهنی بە این اردوگاە حملە میکند و تعدادی از رفقا زخمی و شهید میشوند. در کتاب “مێژوویەک لە ئاگر” مسئلە اردوگاە زلە و حملە بە آن تشریح شدە است.


همانطور که اشارە شد با میانجیگری و واسطە قرار دادن مام جلال و حسن نیت نشان دادن تورکوت اوزال نسبت بە حل مسئلەی کورد در ترکیە به شیوەی مسالمت آمیز و از طریق گفتگو، رهبر آپو موافقت خود را برای نشست‌های طرفین اعلام مینماید. عکسها و ویدیوهایی یک نشست مطبوعاتی و پرس کنفرانسی از رهبر آپو و مام جلال در کنار هم موجود است کە متعلق بە آن زمان میباشد. یعنی متعلق بە سال ١٩٩٣ میباشد که هنوز هم در رسانەها نشان داده میشود.


اما دو رخداد جداگانە و اخلالگرایانە کە بعید نیست با همدیگر مرتبت بودە باشند، یکی در درون پ.ک.ک و دیگری در درون دولت ترکیه باعث تخریب پروسە گفتگو و به نتیجه نرسیدن تلاشهای طرفین برای حل مسالمت آمیز مسئلەی کورد در ترکیە میشوند. در آن برهە شخصی بە اسم شمدین ساکیک کە پیشتر هم بعنوان یکی از ٤ اخلالگر درون پ.ک.ک بە آن اشارە کردیم و به احتمال زیاد دارای ارتباط مخفیانە با میت بودە و بە منظور بهم خوردن گفتگوها، اتوبوس حامل سربازانغیر مسلح ترک را بە رگبار میبندد و باعث کشتە شدن ٣٣ سربازارتش ترکیە میشود. بدون آنکه رهبر آپو و رهبری پ.ک.ک دستور چنین عملیاتی را داده باشند یا اینکه از انجام این عملیات با خبر بودە باشند.


از آنطرف هم به طور بسیار مشکوک تورکوت اوزال نیز میمیرد. این دو رخداد گفتگوها را متوقف و به شکست منجر ساخت. تمام گمان‌ها بر این است کە دولت پنهان در ترکیە و گلادیوی ناتو در خلق این رخدادها جهت بە هم زدن پروسە گفتگو نقش داشتەاند. لازم بە ذکر است کە در نتیجە شکایت خانوادەی تورکوت اوزالهنوزهم پروندەی مرگ مشکوک تورکوت اوزال در دادگاه ترکیە باز میباشد. شمدین ساکیک نیز بەخاطر کاری کە انجام داد مورد تحقیق و بازجویی قرار میگیرد وتمامی کار و وظایفی که برعهدە داشت ازوی سلب میشود.

 همانطور کە در مبحث قبلی نیز بە آن اشارە کردیم در نهایت شمدین ساکیک در سال ١٩٩٧ تحت بازجویی بود کە از فرصت استفادە کردە و فرار میکند. بعد از فرار نزد بارزانی‌ها میرود و بعد از مدتی تحویل دولت ترکیە دادە میشود. در همین برهە عثمان اوجالان بدلیل تسلیمیت‌پذیری و تلاش بە اردوگاەنشین کردن گریلا مورد تحقیق و بازجویی قرار میگیرد و وظایفی که بر عهده داشت برای چند سال از وی سلب میشوند.

بە هر تقدیر در ابتدای دهە ٩٠ میلادی با تمام ناملایماتی کە جنبش ما با آن روبرو میگردد باز پ.ک.ک نیرومند‌تر میشود، گسترش مییابد و هزاران نفر به صفوف جنبش ملحق میشوند. از سویی شمار نیروی گریلا فزونی مییابد و از سویی دیگر سازماندهی خلق ارتقاء یافتە و چندین سرهلدان (قیام) در مناطقی از شمال کوردستان بە پا میخیزند و زمینە قیام‌های بعدی را فراهم میکنند.


همزمان تلاش و فعالیت پ.ک.ک در اروپا و در میان کوردهای دیاسپورا بیشتر گشتە و سازماندهی کوردهای دیاسپورا در اروپا، آمریکا، استرالیا، روسیە، قفقاز، خراسان، کلانشهرهای ترکیە، آسیای میانە و… گسترش مییابد. رهبر آپو که درە بقاع در لبنان را ترک کرده و در سوریە و غرب کوردستان ساکن میشود این نیز باعث فرصت سازماندهی بیشتر خلق کورد در روژآوای کوردستان میگردد.

 همچنین در جنوب کوردستان در نتیجه تلاش رفقا گام‌های جدیدی در جهت سازماندهی این بخش از کوردستان برداشتە میشود. گام‌هایی از قبیل تشکیل ـ پارت آزادی کوردستان ـ PAK و متعاقبا تاسیس ـ اتحاد میهنی دموکراتیک کوردستان ـ YNDK با ایفای نقش افرادی مانند شهید دکتر سیروان. در واقع دکتر سیروان بە دبیر اول (سکرتر) ـ اتحادیە میهنی دموکراتیک کوردستان ـ YNDK انتخاب میشود کە در سال ١٩٩٦ در حین ماموریت در یکی از روستاهای جنوب کوردستان توسط نیروهای بارزانی شهید میشود.


همانطور کە پیشتر هم اشاراتی داشتیم در ابتدای دهە ٩٠ در شمال کوردستان هم قیام‌های گستردە و ردیکال برپا میشوند و این نیز باعث اجتماعی گشتن و تودەگیر شدن پ.ک.ک میشود. بە نوعی دیگر پ.ک.ک بە مرحلە خلقی شدن گام نهادە و روز بروز بە گسترە این خلقی شد نیز افزودە میگردد. در واقع شعار “پ.ک.ک خلق است و خلق اینجاست” در آن دوره سر دادە میشود. در اروپا نیز به همین شکل پ.ک.ک خلقی میگردد و دایرەای گستردە از خلق با مبارزاتش همراە میشوند. در همین میان برگزاری تظاهرات‌ها، راهپیمایی‌ها، متینگ‌ها، فستیوال‌‌ها، مراسم‌های ملی از قبیل نوروز و فعالیت‌های هزاران نفری پ.ک.ک توجە جهانیان را بە مسئلە کورد جلب میکند.

در واقع از سال ١٩٨٠ رفقا فعالیت خود را در اروپا آغاز میکنند، اما حضور ضعیفی دارند و سازماندهی کاملی ندارند. چند تن از رفقایی که به اروپا می آمدند بیشتر برای مداوا کردن بودە و چنان فعالیت سیاسی نداشتەاند. حتی برای مدتی هیچ ارگان یا سازمانی را در اروپا تشکیل ندادەاند و آنچنان امکان فعالیت را نیافتەاند. در حالی که آن زمان اعضای دیگر احزاب کوردی که ساکن اروپا بودند چندین ارگان و سازمان برای فعالیت درست کرده بودند. هرچند این فعالیت‌ها از محدودە رفورمیزم تجاوز نمیکردند و نمیتوانستند گزارە درستی را از وضعیت کوردستان بە معرض دیدگان و افکار عمومی اروپا بگذارند.

اما رفقا در اواسط دهە ٨٠ میلادی برنامەریزی‌های مدونی را برای فعالیت در اروپا طرح‌ریزی کردند. بەخصوص تشکیل ـ جبهەی رهایی‌بخش ملی کوردستان ـ ARNK کە در سال ١٩٨٥ تصمیم بر تاسیس آن گرفتە میشود، نقش بزرگی را در سازماندهی جنبش در اروپا ایفا میکند. در همین اثنا برخی از رفقای رهبری پ.ک.ک جهت ارتقاء کار و فعالیت در اروپا عازم اروپا میشوند و از نزدیک بە مدیریت فعالیت‌ها مبادرت میورزند. در نتیجە این برنامەها و مدیریت مستقیم رهبری پ.ک.ک بر فعالیت‌های اروپا، بویژە بعد از ١٩٩٠ جنبش در اروپا پیشرفت زیادی را کسب میکند.


دراینخصوص در مصاحبەای کە روزنامەنگار ترک “یالچین کوچک” با رهبر آپو انجام میدهد و این مصاحبە در کتابی تحت عنوان “داستان دوبارە زیستن” بە چاپ رسیدە است. یالچین کوچک خطاب بە رهبر آپو میگوید: وقتی کە من در سال ١٩٨٩ وارد انگلیس شدم چند نفر آپوئیست بیشتر ندیدم. شما در طول این دو/ سە سال چکار کردەاید کە زمانی من در سال ١٩٩٢ دوبارە بە انگلیس رفتم با سیل عظیم هزاران نفری آپوئیست‌ها مواجە شدم!؟


میشود گفت که با وجود پیگیری تمام شیوەهای جنگ ویژە از سوی دشمن دیگر خلق کورد بویژە در اروپا به رفقا و رهبر آپو ملحق گشتە بودند و انبوهی از آنها به این باور رسیدەبودند کە راه رهایی از این مسیر ممکن است. در این زمینه نکتەای جالب از گفتگوی میان مام جلال طالبانی و رهبر آپو وجود دارد. گویا مام جلال از رهبر آپو سئوال میکند من متوجه نمیشوم که چطور است تو یکنفر را بە اروپا فرستادی ولی هزاران نفر از آنجا بە میهن و کوهای کوردستان برگشتند. ولی من صدها نفر را به اروپا فرستادم و یکنفر هم برنگشت. در جواب رهبر آپو میگوید راه و روش ما مبتنی بر صداقت انقلابی است. در نتیجە مردم بە ما باور دارند و بە ما ملحق میشوند تا بخشی از مبارزە باشند. شایان ذکراست کە در دهەی ٩٠ جوانان کورد و حتی غیرە کورد زیادی از اروپا بە کوردستان برگشتند و بە نیروی گریلا پیوستند. در میان آنان نیز بسیاری بە مقام مدیریت و فرماندهی رسیدند و تعداد زیادی آز آنها هم شهید شدند.


در واقع اروپا تبدیل میشود به منبع اصلی تامین لوجستیک برای مبارزە خلق کورد در داخل کوردستان و در عرصەهای رسانەای، سیاسی، دیپلوماتیک، فرهنگی و اجتماعی نیز خلق‌مان در اروپا فواید زیادی را بە مبارزات داخل کوردستان می‌رساند. حتی تعدادی از فرماندهان ارشد گریلا کسانی بودند کە در اروپا بە جنبش ملحق شدە بودند و از آنجا بە عرصە گریلا برگشتە بودند. بە هر جهت بە این شیوە پ.ک.ک روز بە روز ترقی میکرد و گام‌های مرحلە خلقی شدن را استوار برمیداشت.

در واقع جنبش آپویی در همان آغاز و در اوایل دهە ٨٠ میلادی ارتباط‌هایی هم با مردم شرق کوردستان برقرار کردەبود، اما در حقیقت شرق کوردستان بعد از بخش‌های دیگر کوردستان به جنبش آپویی ملحق شد. البته پیوستن افراد و گروهای محدودی در شرق کوردستان در اوایل دهە ١٩٩٠بە جنبش آغاز میگردد اما به شیوه وسیع و در راستای گام نهادن بە مرحلە به خلقی شدن بعد از بخشهای دیگر کوردستان است کە شرق کوردستان بە جنبش آپویی پیوست میگردد. در هرصورت دیگر پ.ک.ک از سطح یک سازمان و حزب کوچک در دهە ٩٠ میلادی مبدل بە یک جریان اجتماعی و خلقی میشود. در همین راستا نیز رهبر آپو با تحلیلات تاثیرگذار و مستدل دورەای جدید از آموزش را بری صفوف جنبش و خلق ارائە میدهد.

در واقع رهبر آپو تاکیدی جدی بر آموزش وپرورش دارد و آموزش و پرورش را اساس همه چیز میداند. در جایی میگوید: مائو ١١ نفر را آموزش داد، لنین ٢٠ نفر را آموزش داد و… اما انقلاب را در مدتی نە چندان طولانی در کشور خود بە سرانجام رساندند، ولی من شخصا بە شیوەی مستقیم پانزده هزار نفر را آموزش دادم اما مسئلە کورد و بە تبع آن مشکلات جامعە کورد آنقدر عمیق هستند کە نتوانستیم مانند آن کشورهایی که در مدت زمانی کوتاه نتیجه گرفتند، نتیجە بگیریم.

وی میگوید: در واقع ما با عدیدەای از مسائل اعم ازمسائل شخصیتی و اجتماعی کورد رودرو هستیم و این مسائل بسیار عمیق هستند و در صورت عدم چارەیابی آنها پیروزی انقلاب غیرە ممکن است. همچنین با مسائلی از قبیل تخریبات اشغالگری بر کوردستان، وضعیت رئالپولتیک جهانی، موقعیت ژئوپلوتیک خاورمیانە و کوردستان، پیچیدگی مسئلە کورد بعنوان مسئلەی نادر در منطقە و جهان، عضویت ترکیە در درون ناتو و… روبرو بودیم کە نسبت بە جاهای دیگر بە مراتب دشواریی بیشتری بر راە مبارزە ما سبز میشد.

البتە با وجود تمام دشواری‌ها راە مبارزە پیمودە شد و اگر مسئلە بە کلی حل نشد، اما گام‌های بزرگی نیز برداشتە شد. لازم بە ذکر است کە بعد از فوت تورکوت اوزال سلیمان دمیرل و تانسوچیلر قدرت را در دست میگیرند و بعد از شکست گفتگوهای ١٩٩٣ در سال ١٩٩٤ دوبارە جنگ از سر گرفتە شد.


در واقع در سال ١٩٩٤ پ.ک.ک نیز با بستن کنگرەی پنجم خود تغیراتی اساسی در راه و روش‌های خود هرچند تماما کافی هم نبودە باشد صورت داد. سعی گذار از بسیاری از جوانب و قالب‌های چپ سنتی که پ.ک.ک نیز بە آن مبتلا شدە بود و دیگر توان جوابگویی جامعە و وضعیت جدید را نمیداد، کرد. همچنین با ارائە تحلیلات جدید از سوی رهبر آپو جهت گذار از دگماتیسم رئال سوسیالیسم، دگماتیسم فرهنگ خاورمیانه، دگم‌های ملیگرایی دولت ـ ملتی سعی شد کە وارد مرحلەای نوین از مبارزە جهت رهایی شد.

در نتیجە این گذار انقلابی نیز در حالی کە در سال ١٩٩٢ زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فرو میپاشد و بیشتر و شاید میتوان گفت که تمام جریانات چپ ناامید گشته و در نتیجە آن یا دچار انشعاب و پراکندگی شدند، یا اینکە بە گروهای کوچک سکتار، غیرە اجتماعی و منفعل تبدیل شدند و یا بە درون لیبرالیسم لغزیدند، اما پ.ک.ک نیرومند میشود. جنبش در همان زمان با اتکا به تحلیلات جدید وبەروز رهبر آپو با وجود حفظ اصول انقلابی و سوسیالیستی و تغییر در بینش‌ها و رویکردهای ناتوان در پاسخگویی بە ضروریات انقلاب گسترش پیدا کرد و بە یک نیروی موثر اجتماعی، سیاسی و نظامی در منطقە مبدل شد.

در این زمینە نیز زمانی کە بسیاری از سوسیالیست‌ها از مبارزە سوسیالیستی ناامید گشتە و از مبارزە دلسرد شدە بودند و تعدادی هم بە مبارزات سوسیالیستی طعنە میزدند رهبر آپو تحلیلاتی را کە در کتابی تحت عنوان اصرار بر سوسیالسم اصرار بر انسان بودن است بە چاپ رسیدە است، در جواب بە آنها ارائە داد.


بعضی از تحلیلات دیگر رهبر آپو در اینخصوص و متعلق بە دهە ٩٠ میلادی وجود دارد که بە زبانهای فارسی و کوردی سورانی نیز ترجمه شدەاند. این تحلیلات در کتاب‌هایی از قبیل چگونه باید زیست، سیاست و رهبریت آپوئیستی، عشق کورد، خودسازی حزبی، رهبریت و خلق، مبارزە با اخلالگری و… بە چاپ رسیدە و منتشر شدە اند. در واقع تحلیلات این دورە از تحلیلات بسیار ارزندەی رهبر آپو میباشد و همین تحلیلات ارزنده مانع افتادن پ.ک.ک به آن موج ناامیدی که بعد از فروپاشی بلوک سوسیالیستی در آغاز دهە٩٠ میلادی گریبان تمام جریانات چپ گرفتە بود، شد.


رهبر آپو در این زمینه میگوید: یکی از دلایلی که در آن برهەی زمانی باعث شد کە از بین نرفتیم یا ضعیف نگشتیم و در عوض بزرگتر هم شدیم این واقعیت است کە از همان اوایل ما صرفا به متدولوژی، تحلیلات ومصطلحات مارکسیسم، لننیسم، رئال سوسیالیسم و کمونیسم بسنده نکردیم. بلکە در کنار آن تمرکز مضاعفی را بر روی جوهرەی فرهنگ مقاومت زاگروس و فرهنگ کوردی داشتیم. اتکا بە این فرهنگ ریشەدار نیز باعث عدم افول و حتی بزرگتر شدن پ.ک.ک گشت.

در واقع در نتیجە چنین درایت و ژرف‌ اندشی است کە، درحالیکه تمامی جریانات چپ در دهە ٩٠ پاسیڤ و کوچک میشوند پ.ک.ک اوج میگیرد. این نشان دهندەی این واقعیت نیز است کە درست است پ.ک.ک بر پایە نظریە لنینیزم و مارکسیزم بنیاد نهادە شد اما همیشه تلاش‌های خود را بر اساس جوهرەی مقاومت اجتماعی و فرهنگی کورد سر مشق مبارزات خود نمودەاست و از برخورد‌های جزم‌اندیشانە و پوزیتیویستی دوری گزیدە است.


شایان ذکر است که پ.ک.ک همیشە اعلام داشتە کە تکیەگاە مادی و معنوی مبارزاتش مردم هستند و مدام از خلق کورد خواستار شدە است کە از نظر مادی و معنوی هرچه در توان دارند بە جنبش کمک کنند تا احتیاجات رفع گردد واز رفع احتیاجات متکی به دولت‌های دیگر جلوگیری شود. چونکه کمک گرفتن از هر دولتی باعث میشود بخشی از استقلال عمل جنبش از او سلب گردد و بجای خواستەهای ملت کورد گام‌ها در راستای منافع آن دولت‌ها برداشتە شود. ولی در صورت اتکا بە نیروی ذاتی جامعە و کمک‌های مردمی خلق، جنبش همیشە مدیون و بدهکار خلق خود می‌باشد و جز تلاش جهت احقاق حقوق جامعە بە دنبالەرو هیچ نیروی جهانی و منطقە‌ایی مبدل نمی‌گردد.


در این زمینه داستانی وجود دارد که گویا در منطقەی بوتان یکنفر تنها یگ گاو دارد که با فروش آن یک اسلحەی کلاشینکف میخرد و آن را به پ.ک.ک هدیه میکند. بعد از تحویل آن به رفقا، زمانی کە رفقا قدری از او دور میشوند بر بام خانەای خود میرود و با صدایی رسا رفقا را صدا میزند و میگوید رفقا به رهبر آپو بگویید که اگر ایشان هم دست از مبارزە بردارد، من دست از مبارزە نخواهم برداشت. چرا کە گاو زردم (مانگا زەرد) را فروختەام تا برای تداوم مبارزە این اسلحە را بخرم و تحویل شما بدهم.


بەنوعی،گفتە این میهن دوست فلسفەای در پشت دارد. بەاین مفهوم کە دیگر این انقلاب تعلق به حزب، گروە، خانوادە وشخص خاصی ندارد، بلکە بە ملک و خواستەی عمومی خلق تبدیل شدە است. در اساس پایەریزی محکم پ.ک.ک درنتیجە اتکا بە نیروی مادی و معنوی مردم و خلقی شدن آن میباشد. در واقع هرچقدر مرحلەی به حزب شدن و به گریلا شدن با موفقیت بە انجام رسیدە باشد اگر مرحلەی به خلق شدن شکل نمیگرفت، جنبش نمیتوانست در برابر وظایف انقلابی جوابگو باشد.

 بە هر صورت پ.ک.ک بعد از مرحلە نخست مبارزە، یعنی مرحلە احیاء و دوبارە زیستن موفق میشود مرحلە دوم مبارزە یعنی مرحلە خلقی شدن را نیز با موفقیت بە سرانجام برساند. در نتیجە آن نیز در کوردستان، خاورمیانە، سایر اقصی‌نقاط جهان و بویژە در اروپا اقشار مختلف جامعە کورد بە آن ملحق میشوند و دوستان زیادی را نیز در سطح جهان برای مبارزات رهاییبخش خلق کورد می یابد کە تاکنون هم حامی مبارزات رهایی‌بخش خلق‌مان هستند.


در سال‌های ١٩٩٤ و ١٩٩٥ در کوردستان یک وضعیت جنگی حاد در جریان است. دولت فاشیست ترکیە بە ریاست تانسو چیلر به شیوەای فاشیستی و وحشیانه بە قتل عام مردم کورد میپردازد. هزارانروستا را ویران میکند، دهها و صدها هزار نفر و خانوادە از مردم مجبور به کوچ میشوند که بخشی زیاد از این مهاجرین وارد اروپا و بخشی هم در کلان شهرهای دیگر ترکیە ماندگار میشوند.

 تانسو چیلر تا قبل از آنکە بە ریاست دولت ترکیە برسد مقیم آمریکا بود و بعد از مرگ تورکوت اوزال بە ترکیە برگرداندە شد و بە ریاست دولت ترکیە برگزیدە شد. بعید نیست کە این کار طبق پلان گلادیو ناتو بودە باشد. تانسو هرچند بە لحاظ فیزیکی زن بود، ولی در واقع نمایندگی ذهنیت مردسالار را ایفا میکرد. در همان سالها رهبر آپو با نام مستعار علی فرات نوشتەهایش منتشر میشد. گویا تانسو چیلر با مشاهدە این نوشتەها میگوید: بابا اوجالان را ول کنید این علی فرات را پیدا کنید چونکه نوشتەهایش بسیار خطرناکتر از گفتەهای اوجالان است. او نمیداند کە علی فرات همان رهبر آپو است کە آن مطالب را مینویسد.


بە هر جهت درآن سال‌ها وبا اعلان جنگ بزرگ علیه خلق کورد از سوی دولت فاشیست ترکیە، پارت دمکرات کوردستان عراق در تمام مراحل همراه و همپیمان تورکیه بودە و باتوجە به وسعت جنگ از طرف جنوبپارت دموکرات کوردستان عراق، گاها هم اتحادیە میهنی کوردستان و از جهت شمال دولت فاشیست ترکیە در یک جبهە علیە جنبش آزادیخواهی کورد در حال جنگ و عملیات بودەاند.

همانطور که همە بر ماهیت و وضعیت شرایط جنگی واقف هستیم در جنگ در کنار کسانی کە جان میبازند همیشە زخمی‌هایی هم وجود دارند کە برای نجات آنها از مرگ احتیاج به مداوا و مراقبت دارند. در عین حال تامین آذوقە و باز کردن کانال برای رساندن تجهیزات و مهمات نظامی بە جبهە جنگ یکی از ضروریات جنگ است.

 به دلیل انسداد راههای جنوب کوردستان توسط  بارزانی‌ها و شمال کوردستان توسط دولت فاشیست ترکیە برای تامین آذوقە، رساندن تجهیزات و مهمات جنگی بە رفقا و همچنین برای مداوای زخمی‌ها، رفقا مجبور میشوند در مناطق روستایی هم مرز شرق کوردستان با شمال و جنوب کوردستان از طریق چندین میهن دوست کانال‌هایی را باز کنند. آنان بە آگاهی بخشی و سازماندهی مردم ساکن در آن مناطق میپردازند و در کنار آن نیز بعضی از احتیاجات خود را در آن شرایط جنگی تامین مینمودند.

 این نیز استارتی شد برای کار و تلاش و سازماندهی کردن خلق‌مان در شرق کوردستان. برای رسیدن بە این هدف بدون شک ارتباطی رسمی و اما محدود و همراە با دقت و کنترل کافی از سوی رهبری پ.ک.ک کە موجب اهمال اصول و موجب سوءاستفادە نشود با دولت ایران شکل میگیرد. همانطور که کوملە و دمکرات با حکومت بعث در ارتباط بودند و کمک‌های مالی و لوجستیکی از آن دریافت میکردند. در واقع روابط پ.ک.ک با دولت ایران در آن سطح رابطە احزاب شرق کوردستان با دولت بعث هم نبودە است. برای نمونە هیچگاە وجە نقد دریافت نکردە است و سعی کردە با عدم دریافت وجە نقد از دولت ایران و یا هر دولت دیگری استقلال خود را حفظ کند.

اما دولت ایران تصور نمیکرد که روزی جنبش آپویی خلق کورد در شرق کوردستان را بە این سطح آگاهی و سازماندهی کە اکنون موجود است برساند. آنها براین گمان بودند که با این کمک‌ها میتوانند پ.ک.ک را برای مقاصد و اهداف خود بکار گیرند. بر این باور بودند که میتوانند طبق عبارت مرسوم رئال‌پولتیک یعنی ـ دشمن دشمن من، دوست من است ـ پ.ک.ک را در راستای اهداف خود بازی دهند.

اما غافل از اینکە پ.ک.ک به شیوەای بسیار هوشیار و حساس عمل میکند تا هم از این رابطە برای جنگ با دولت ترکیە استفادە ببرد و هم آنرا برای ایجاد رابطە با مردم شرق کوردستان و جهت آگاهی بخشی و سازمان یابی خلق کورد در این بخش از کوردستان بە یک فرصت مبدل کند، بدون آنکە از اصول و مبانی انقلابی و دموکراتیک تعویضی بدهد. همانطوری کە همین حساسیت و هوشیاری را در روابطش با حکومت حافظ اسد در سوریە بە پیش میبرد.


در واقع جنبش آپویی از اختلافات دولت‌های سوریە و ایران با ترکیه استفادەی لازم را میبرد و همزمان توان دسترسی آسانتر برایش فراهم میشد که از نزدیک مردمان  ساکن در شرق و غرب (روژهلات و روژآوا) کوردستان را بیشتر بشناسد، آنها را به سطحی از هوشیاری ملی و اجتماعی برساند و در آنجا بە امر سازماندهی اقدام نماید. در واقع امروز نیز بر ما محرز میباشد کە این شیوەی موفق را در شرق کوردستان و غرب کوردستان بە بهترین شیوە بە انجام رساند.


در این میان بعضی اشخاص و گروها در این ضمینە رابطە جنبش آپویی با دولت ایران و سوریە را مبالغە میکنند و در بهترین حالت با عدم برخورداری از بینشی سیاسی و عدم اشراف بر واقعیت و در حالت دیگر در راستای جنگ ویژە و سیاەنمایی بە مبالغەگویی میپردازند و یا میخواهند حقیقت را وارونە جلوە دهند. بسیاری از نیروهای کورد هم مانند خط بارزانی و گاها احزاب کلاسیک شرق کوردستان، شمال کوردستان و غرب کوردستان در رقابت و خصومت خود با جنبش آپویی دست بە فرافکنی میزنند.

 در واقع بە هیچ صورت آنچە که آنان تصور و بیان میکنند حقیقت ندارد و صرفا یاوەگویی و اتهام زنی میباشد. دراین زمینه کتابی از رهبر آپو با نام سیاست و رهبریت آپوئیستی وجود دارد کە شیوەی استفادە از تضادها را بدون اینکە در دام افتاد تشریح کردەاست و اگر درایت کافی بخرج دادە شود با توجە بە وضعیت مسئلە کورد و موقعیت ژئوپلوتیک کوردستان این امری ضروری و در عین حال ممکن است.


بعضی اشخاص نیز میزان ارتباطات پ.ک.ک با ایران را با ارتباط کوملە و دموکرات با رژیم بعث عراق مقایسە میکنند. همانطور کە پیشتر اشارە کردیم، درواقع این نیز قیاس مع‌الفارق است و در اساس برآوردی اشتباه میباشد. چرا کە رژیم ایران حقوق و دستمزد کادر و گریلا را نمیپرداخت و جنبش آپویی نیز با توجە بە شیوە مبارزاتش چنین نیاز و مطالبەای را در هیچ یک از روابطش با دولت‌ها از جملە دولت ایران موضوع نکردە است و بیشتر بە شیوە حیات انقلابی و اتکا بە امکانات مادی و معنوی جامعە استوار بودە است.

این در حالیست کە تمامی کادر و پیشمرگان احزاب کوملە و دموکرات رسما و بدون اینکە ابایی داشتەباشند از دولت عراق حقوق مادی و آدوقە دریافت میکردەاند. بدون تردید دریافت وجە نقدی و آذوقە بطور مستقیم از سوی اعضای این حزب‌ها نبودە و رهبری این احزاب آن را دریافت کردە و بسیار ناعادلانە آن را در بین اعضا توضیع میکردند. این نیز امری آشکار و انکار ناشدنی است. اتفاقا خود آنها نیز بە صراحت بە آن اذعان دارند.

حتی روایت میکنند کە رهبری این احزاب لیستی بسیار بیشتر از شمار خانوادەها و افرادی که عضو آنها هستند بە دولت بعث عراق تحویل میدهند تا در ازای آن پول بیشتری را دریافت کنند و برخی از مسئولان این احزاب پول بیشتری بە جیب بزنند. بهر حال پ.ک.ک بە هیچ‌وجە همچین کاری را انجام ندادە است و تنها برای تامین تا حدودی آسان‌تر مواردی کە بیشتر بە آنها اشارە کردیم در آن وضعیت جنگی دهە ٩٠ میلادی از این رابطە تاکتیکی استفاده میکرد. یعنی در آن مقطع برخی از زخمی‌های جنگ بطور مخفی و نیمە مخفی برای مداوا در شهرهای شرق کوردستان و بعضا سایر شهرهای ایران جابجا و درمان میشدند.

 در عوض دیدیم کە جنبش آپویی چگونه از موقعیت پیش آمدە استفادە کرد و خلق شرق کوردستان را سازمان بخشید و نتیجەی کار انجام شدە در آن موقع را میتوان اکنون بطور واضح مشاهدە کرد. اکنون نیز دو نیروی تاثیرگذار غرب کوردستان(روژئاوا) و شرق کوردستان(رۆژهەڵات) یعنی پژاک و پ.ی.د نیروهای آپویی هستند. بغیر از این دو حزب نیز دەها نهاد سیاسی، مدنی، فرهنگی، اجتماعی،  نظامی و… بر پایە فکری و پارادایمی آپویی در این دو بخش از کوردستان اکنون موجود هستند.

در عین حال میلیونها شهروند کورد و غیرە کورد امروز در سوریە، ایران، همچنین شرق و غرب کوردستان خود را عضو و طرفدار جنبش آپویی برمی‌شمارند. اتفاقا ایران در سال ٢٠٠٧ برای گرفتن انتقام از جنبش آپویی کە خود را بازندە این رابطە تاکتیکی میدانست در میان رفقایی کە در زندان‌های ایران بودند، بەجای رفقای شرق کوردستان، ابتد رفیقی از شمال کوردستان را بە اسم رفیق حسن حکمت دمیر (رفیق عگید) اعدام کرد.


مورد دیگر کە در اینجا باید بە آن اشارە کرد ارتقاء مبارزە زنان در درون جنبش آپویی در مرحلە خلقی شدن میباشد. در واقع اولین سازمانی کە رفقای زن تاسیس میکنند سازمانی موسوم بە ـ اتحادیەی زنان میهن‌دوست کوردستان ـ (یەکێتی ژنانی وڵاتپارێزی کوردستان ـ YJWK) میباشد کە در سال ١٩٨٧ در اروپا تاسیس شد. اما در ابتدای دهە ٩٠ میلادی و بعد از بە شهادت رسیدن رفیق بریتان (گولناز کاراتاش) رهبر آپو بە پاس قدردانی از فداکاری این رفیق قهرمان موضوع تشکیل ارتش زنان را طرح کرد و بعد از تمهیدات لازم اولین یگان‌های ویژە زنان در عرصە گریلا تشکیل شدند. همچنین نهادهای ویژە فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زنان تشکیل شدند و اکنون هم مشاهدە میکنیم کە نه فقط در کوردستان، بلکە در کل خاورمیانە و جهان سطح سازماندهی زنان در درون جنبش آپویی بی‌نظیر است.

مورد مهم دیگری کە مربوط بە مرحلە دوم مبارزە جنبش آپویی یا همان مرحلە خلقی شدن میباشد، راەاندازی کانال ماهوارەای MED TV در سال ١٩٩٦ بود. در واقع راەاندازی و شروع بکار کانال تلویزیونی MED TV در نوع خود به اندازەی تاسیس یک سازمان اهمیت داشت. حتی رهبر آپو آن زمان گفت احداث این کانال تلوزیونی آنقدر مهم است کە میتوان گفت یک سوم استقلال کوردستان میباشد. توسط آن پنجرەای جدید بر روی جهان کوردی باز شد تا اینکە از سویی کورد بهتر جهان پیرامون خودرا بشناسد و از سویی دیگر جهانیان بتوانند کورد را از زبان خود او بشناسند.

مهمتر اینکه فرصتی شد تا کوردها در درون کوردستان نیز بتوانند خودرا بهتر بشناسند. بە این معنی بخش‌ها، مناطق، فرهنگ‌های متفاوت درون کوردستان از همدیگر مطلع گشتند و همدیگر را بیشتر شناختند. بر کسی پنهان نیست کە این خلاقیت و عملکرد قبل از هر کس ثمرە بینش و تلاش رهبر آپو و جنبش آپویی بود.


نمیتوان تاثیر بەسزایی را کە MED TV  در پروسەی ارتقاء سطح ملی کوردها ایفا کرد بە هیچ‌وجە کتمان کرد. در واقع زمانی کە  شروع بە کار کرد بعضی از دولت‌های منطقە  از جملە اشغالگران کوردستان هنوز صاحب کانال تلوزیون ماهوارەای نشدە بودند. حتی احداث MED TV  باعث شد کە جهت مقابلە با جنبش آپویی نیروهای مدرنیتە ـ سەرمایەداری بە احزب جنوب کوردستان جهت راەاندازی کانال تلوزیون ماهوارەای یاری برسانند.

 تا جایی کە در اسناد ویکیلیکس بە نقل از سفیر آمریکا در مصر سندی فاش شد کە گویا آمریکا بە پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحاد میهنی کوردستان تسهیلاتی اعطا کردە است تا کانال‌های تلوزیونی KURDSTAN TV و KURTSAT  در مقابلە با MED TV تاسیس گردند. در کنار موارد ذکر شدە در مورد MED TV باید این را نیز اظافە کرد کە  MED TV باعث شد با حضور پرسنل و مهمانانی کە از هر چهار بخش کوردستان و کوردهای سایر مناطق جهان بە مرکز آن می‌آمدند امکان یک ارتباط مستقیم و فیزیکی برای کوردها فراهم گردد و بە این طریق کوردها بیشتر خصوصیات اجتماعی و فرهنگی خود را بشناسند و آن را از نزدیک لمس کنند. بیگمان این نیز در تسریع تکوین ملی کوردها و جهان کوردی گامی پیشروندە و رو بە جلو بود. 


از سویی دیگر با پیشرفت‌های روزافزون پ.ک.ک، برای دشمنان روشن بود که شخصی که بیشترین تاثیر را در این پیشرفت دارد بدون شک رهبر آپو می‌باشد. بە همین دلیل در سال ١٩٩٦اقدام بە ترور و حذف فیزیکی رهبر آپو کردند. در نتیجە آن نیز در شام خودرویی را که پانصد کیلو تی ان تی در آن جای دادە بودند خواستند در اقامتگاە رهبر آپو منفجر کنند ولی بە دلیل اینکە ایست بازرسی پلیس در آن نزدیکی بود با سراسیمه شدنشان کمی دورتر از اقامتگاە رهبر آپو مواد منفجرە را منفجر کردە و بدلیل دوری محل انفجار با ساختمانی کە رهبر آپو در آنجا حضور داشت، ناکام ماندند و صدمەای بە رهبر آپو وارد نشد.


در همان برهە بدلیل حملات بزرگ بە گریلا و جنگی کە از سال ١٩٩٣ بە بعد بالا گرفتە بود شهادت‌های زیادی را در میان نیروی گریلا بە دنبال آوردە بود. در واقع گریلا بسیار در مضیقە بود و این نیز راە را بر خلاقیت در تاکتیک بستە بود. در نتیجە عرصە برای گریلا تنگ شدە بود. در چنین وضعیتی و در ٣١/٦/١٩٩٦ رفیق زیلان (زینب کناچی) با یک عملیات فداییانە معادلە را تغییر میدهد و روحیە و توان بسیاری را بە نیروی گریلا میبخشد.

رفیق زیلان با عملیات فداییانە خودش دل دشمن فاشیست را بە لرزە درمی‌آورد و ترس و واهمە را در دل او می‌اندازد. رفیق زیلان برای انجام این عملیات در شهر درسیم بطور بسیار مخفیانە وارد یکی از پادگان‌‌‌های نیروهای ارتش فاشیست ترکیە میشود و با انفجار مواد منفجرەای کە بە خود بستە است شمار زیادی از ژنرال‌های ارتش ترکیە را بە هلاکت میرساند. شماری از ژنرال‌هایی را که کار روزانه آنان نابود کردن روستاهای کوردستان و صدور تعلیمات نظامی در راستای قتل عام مردم کورد بود. این عملیات بازتاب زیادی در سطح کوردستان، ترکیە، خاورمیانە و جهان بدنبال داشت و بر انگیزە تداوم مبارزە مسلحانە در برابر اشغالگران بسیار تاثیرگذار شد.


رفیق زیلان دختری از جامعە کورد علوی و چپ بودکە با آشنایی با پ.ک.ک و رهبر آپو و همچنین با مشاهدە اعمال و حشیانە دولت ترکیە در برابر کوردها و ویران کردن روستاهای کوردستان و آوارە کردن مردم کورد از خانە و آشیانەشان توسط نظامیان دولت فاشیست ترکیە، همچنین با مطلع شدن از خبر اقدام بە ترور رهبر آپو در شام (دمشق) از سوی دولت ترکیە، وی را به این اقناع رساندە بود کە باید جهت مهارکردن این دولت فاشیست و نیروبخشیدن بە مبارزە بطور فداییانە اقدام بە عملیات کرد.

رفیق زیلان تاریخ انجام دادن آن عملیات فدایی را بسیار آگاهانە انتخاب میکند و با مهارت و توانمندی فوق‌العادە، خود را بە محل عملیات میرساند. سی و یکم ماە ششم میلادی کە تاریخ عملیات رفیق زیلان میباشد، مصادف است با سالروز اعدام شیخ سعید پیران در سال ١٩٢٥ میلادی توسط دولت ترکیە.


نامەی رفیق زیلان کە در روزهای پایانی پیش از عملیاتی کە انجام داد آن را نوشتە است موجود میباشد. ترجمە این نامە نیز به زبان‌های کوردی و فارسی موجود میباشد. رفیق زیلان در این نامە ضرورت و انگیزە خود را برای انجام چنین عملیاتی بیان میکند. وی مینویسد که ما بە عنوان کورد دیگر هوشیار شدەایم. ما دیگر آن کوردی نیستیم که رهبرانمان را ترور و اعدام و نابود کنند و ساکت بمانیم. با جانفشانی نشان میدهیم کە ما به این حد رسیدەایم که از رهبرانمان محافظت کنیم. شاید وقتی شیخ سعید پیران را اعدام کردید ما از این توان برخوردار نبودیم کە جوابتان را بدهیم. ولی اکنون بە این حد از درک و توان رسیدەایم کە جواب جنایت‌هایتان را بدهیم و از ارزش‌هایمان محافظت کنیم.

چند رفیقی که از نزدیک با رفیق زیلان بودەاند در خاطراتشان اشاره میکنند کە این رفیق تا چە اندازه خود را در قبال رفقا و دوروبرش مسئول میدانستە است. میگویند اگر مابین دو یا چند رفیق اختلافی ایجاد میشد، رفیق زیلان فوری و اما با پیروی از طرز و اسلوبی ضریف و چارەیاب دخالت میکرد و راەچارەای مناسب برای حل مسئلە ارائە میداد.

یا اگر رفیقی کاری اشتباە میکرد با جسارت و باز با اتکا با همان طرز و اسلوب اشتباهات را نقد میکرد. میگویند در برابر طبیعت بسیار مسئولانە عمل میکرد و اگر رفیقی در این خصوص زمخت برخورد میکرد یا برای نمونە شاخە درختی را می‌شکست و یا گل و گیاهی را میکند موضع میگرفت، واکنش نشان میداد  و رفقا را از ضرورت رعایت حفظ محیط زیست بر حذر می‌ساخت.

 اما رفیق زیلان با وجود برخورداری ازآن دل و روح پاک، نازک  و بی‌آلایش در برابر خلق، رفقا و طبیعت، از سویی دیگر دلی پڕ از نفرت و انگیزەای بالا از حس انتقام نسبت بە دشمن فاشیست را در دل میپروراند و عاقبت خودرا میان شماری از ژنرال‌های ارتش ترکیە منفجر کرد وبزرگترین ضربە را بە ارتش فاشیست و اشغالگر وارد کرد.


در اینخصوص رهبر آپو در جلد پنجم مانیفست تمدن دموکراتیک اشارە میکند بە آن واقعە و بیان میکند که در آن برهەی زمانی که تمامی عرصەها بر گریلا تنگ شدەبود دو مورد مارا از این وضعیت نجات داد. یکی فعالیت‌های رهبری پ.ک.ک و خلقمان در روژآوای کوردستان و اروپا در زمینە سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و در عرصە نظامی عملیات فداییانە رفیق زیلان بود. در واقع پیشتر هم و بعد از عملیات رفیق زیلان رهبر آپو تحلیلات ارزندەای را در این خصوص ارائە داد و حتی در یکی از تحلیلات خود اذعان میکند کە رفیق زیلان رهبر و فرماندە من است. این تحلیلات رهبر آپو در کتابی تحت عنوان”عشق کورد” بە چاپ رسیدە است و در آن بطور مفصل بە عملیات رفیق زیلان میپردازد. در اینجا پیشنهاد میکنم کە این کتاب از سوی رفقا مطالعە شود.


همانطور که پیشتر اشارە شد در سال ١٩٩٧ شمدین ساکیک مرتکب خیانت میشود و زمانی کە تحت مراقبت و بازجویی میباشد از فرصت استفادە میکند و فرار میکند. ابتدا نزد بارزانی‌ها و بعد تحویل دولت ترکیە دادە میشود. عثمان اوجالان هم کە بعد از واقعە تسلیم شدنش در جنگ ١٩٩٢ خلع ید شدە بود و تمام مسئولیت‌ها از او سلب شدە بودند، در یک گزارش بە رهبری پ.ک.ک دلایل شکست و تسلیمیت خود را تشریح میکند، بە خود انتقادی میپردازد و از رفقا خواستار عفو و دادن فرصتی دوبارە میشود. وی گزارش را تحویل رفقا می‌دهد و رفقا در یک جلسە گزارش خود انتقادی او را قرائت میکنند و تصمیم میگیرند فرصتی دیگر بەوی برای جبران اشتباهاتدادە شود.

شمدین ساکیک در طی گزارش‌هایش که بە دولت ترکیه ارائە میدهد او هم بنوعی همان توصیەای را برای دولت میکند کە شاهین دونموز پیشتر کردە بود. ما در برنامەی پیشتر بە اظهارات شاهین دونمز در زندان آمد(دیاربکر) در مورد نقش رهبر آپو اشارە کردەبودیم کە وی در آن زمان خطاب بە دولت ترکیە گفتە بود باید خود آپو را هدف قرار بگیرید. چرا کە آپویی را  که من میشناسم از سنگ انسان انقلابی میسازد و اگر او را از سر راە برندارید با دستگیری و کشتن سایر کادرهای پ.ک.ک این جنبش را نمیتوانید متوقف کنید چرا کە او توان باز تولید کادر انقلابی را دارد و مدام نیروی تازە می‌آفریند.

شمدین ساکیک هم خطاب بە دولت ترکیە میگوید اگر میخواهید کاملا پ.ک.ک را نابود کنید باید سه نقطە را هدف بگیرید و آنها را در وهلە اول بی‌تاثیر و در صورت امکان نابود کنید. ١) نقطە اول نقش اوجالان و محل استقراروی میباشد. چرا کە آن کسی کە من میشناسم از کمترین مکان بزرگترین فرصت‌ها را میسازد. ٢) منطقە بوتان میباشد کە پایگاە اصلی نظامی پ.ک.ک در آنجا استقرار دارد و تا بوتان ضربە کامل نخورد، از لحاظ نظامی پ.ک.ک همچنان توانمند خواهد ماند. ٣) سومین نقطە هم شهر آمد (دیاربکر) میباشد کە از لحاظ اجتماعی پایگاە اساسی پ.ک.ک میباشد و اگر آنجا بی‌تاثیر و مسکوت نگردد مدام مناطق و شهرهای دیگر بعنوان یک الگو از آن دنبالەروی میکنند.


در واقع بر اساس توصیە و اطلاعات دادە شده بە دولت ترکیه از آن مقطع بە بعد بیشتر از پیش از سوی دولت ترکیە به شهر آمد یورشی همە جانبه شروع شد و بسیاری از مردم شهر را بازداشت، زندانی و شکنجه کردند کە این روند تا اکنون نیز ادامە دارد. از سویی دیگر با توجە بە این توصیەها دولت ترک در سال ١٩٩٨عملیات گستردەای را تحت عنوان اپراسیون مراد در منطقە بوتان آغاز کرد. در آن زمان رفیق مراد کارایلان(رفیق جمال) فرماندهی منطقەی بوتان را بر عهدە داشت و دلیل نامگذاری عملیات مراد بە همین دلیل بود. در آن یورش رفیق جمال زخمی میشود. رفقایی هم شهید شدند. یکی از این رفقا رفیق زلال بود که یکی از اعضاء فرماندهی و تاثیرگزار در عرصە گریلایی بود.

همچنین در سال ١٩٩٨ دولت ترکیە در مرز سوریە و روژآوای کوردستان بە تجمع نیرو میپردازد و دولت سوریە را تهدید میکند کە اگراوجالان از سوریە خارج نشود بە سوریە حملە خواهد کرد. بدون تردید در این کار ترکیە تنها نبود و بسیاری از نیروهای مدرنیتە ـ سەرمایەداری در سطح منطقەای و جهانی از او حمایت میکردند.


در نتیجە رهبر آپو به دلیل اینکه باعث و بانی شروع جنگی در منطقە نشود تصمیم خروج از سوریە را میگیرد و در تاریخ نهم اکتبر ١٩٩٨ سوریه را ترک و وارد کشور یونان شد. دلیل ورودش بە یونان نیز قول‌هایی برای اعطای پناهندگی بە وی از طرف دولت یونان بود. اما یونانی‌ها به قول‌های خود عمل نمیکنند. در نتیجە یونان را ترک کرد و عازم روسیه شد.

 در طی مدت سی و سە روز اقامتش در روسیە، مجلس دومای روسیه با ٢٩٨ رای موافق از مجموع سیصد رای حق پناهندگی را به رهبر آپومیبخشد. اما با امتیازاتی که صندوق بین المللی پول بە روسیه اعطا میکند و همچنین با اخذ قراردادهایی بزرگ تجاری بویژە تقبل خرید گاز از روسیە توسط ترکیە کە بعنوان یک امتیاز تجاری برای روسیە محسوب میشد، روس‌ها نیز بە تصمیمات مجلس دوما اهمیت ندادە و اجازە اقامت در کشور خود بە رهبر آپو را نمی‌دهند.

اقدام بە اخراج رهبر آپو در روسیە درحالی بود که مجلس دوما با اکثریت آراء حق پناهندگی را بە وی بخشیده بود. اما این تصمیم با مخالفت دولت وقت مواجه شد و دولت دستور اخراج رهبر آپو را صادر نمود. این دستور باعث شد که دو رفیق در جلوی مجلس دوما خودرابە آتش کشیدند. این دو رفیق کە در برابر ستم‌هایی کە بە خلق کورد، جنبش رهاییبخش و رهبری آن روا داشتە میشد اقدام بە عملیات فدایی کردند تا توجە جهانیان را متوجە این مظالم کنند. این دو رفیق کتابی تحت نام سی و سە روز در طوفان از خود به جاگذاشتند که روایت دارد از سی و سه روز اقامت رهبر آپو در روسیه. بە رفقا پیشنهاد میکنم کە کتاب مذکور را جهت درک بیشتر وضعیت آن سی و سە روز که دارای اهمیت بالایی است حتما مطالعه کنند.


بعد از خروج از روسیە سپس رهبر آپو به کشور ایتالیا عزیمت میکند. بعد از دوماه اقامت در ایتالیا بدلیل فشارهایی که احزاب راستگرای ایتالیا بر روی نیروهای چپگرای آنجا بدلیل حضور رهبر آپو میگذاشتند، رهبر آپو تصمیم بە ترک ایتالیا میگیرد. بویژە آن روزها روزهای نزدیک شدن بە انتخابات ایتالیا بود و احزاب راستگرا ورود رهبر آپو بە ایتالیا را بعنوان کارت فشار در برابرنیروهای چپگرا کە دولت وقت را تشکیل دادە بودند استفاده میکردند.

رهبر آپو با درک کردن به این موضوع با تصمیم خود کشور ایتالیا را ترک کرد تا حضور وی موجب سوءتبلیغات راستگرایان بر علیە دوستان چپ‌گرا در ایتالیا نشود. در واقع این نیز خود هزینە پایبندی بە منافع مردم و رعایت احترام بە دوستی بود کە رهبر آپو انجام داد. هرچند تعدادی هم گاها بە این تصمیم انتقاد میکنند کە نمی بایست رهبر آپو این ریسک را بە جان میخرید و ایتالیا را ترک میکرد.

 بە هرتقدیر رهبر آپو ایتالیا را ترک و دوبارە به یونان برمیگردد. زمانی کە امکان توقف طولانی را در یونان نمییابد، ناچار دوبارە عازم روسیە میشود. از روسیە نیز بە یکی از کشورهای آسیای مرکزی و دوبارە از آنجا بە یونان باز میگردد. البتە تمام این ورود و خروج‌های سریع بطور مخفیانە انجام میگیرد و بیشتر جنبە تدبیر و برای جلوگیری از بە دام افتادن نیروهای توطئەگر تا حد امکان میباشد.

رهبر آپو بە یونان برمیگردد تا از یونان مراحل ورود به کشور هلند یا آفریقای جنوبی فراهم گردد. بعد از مدتی اقامت مخفیانە در یونان رهبر آپو با هدف ورود بە کشور هلند در یک هواپیما بە پرواز در می‌آید. اما بدلیل عدم اجازە دولت هلند و هیچ کشور اروپایی، همچنین کشور آفریقای جنوبی بە فرود هواپیمای حامل رهبر آپو در خاک خودشان در نهایت هواپیمای حامل رهبر آپو در کشور کنیا فرود میایید.


رهبر آپو بە همراە چند رفیق همراهش و تحت مراقبت یونانی‌ها مدت زمانی را در سفارت یونان در کنیا ماندگار میشود. تا اینکە که بعدا گروهی که اصالتا ترک هم نبودەاند و با توجە بە بسیاری از شواهد و مشاهدات احتمالا آمریکایی و اروپایی بودەاند و بە احتمال زیاد وابسته بە سی آی ای و موساد بودەاند و یا اینکە گروهی مشترک مشتمل از نیروهای ترکیە، آمریکا و اسرائیل بودەاند رهبر آپو و همراهانش را بە بیرون از سفارت آمریکا میکشند و در راە او را می‌ربایند و او را تحویل دولت ترکیە میدهند.

 این واقعە بە تاریخ ١٥ فوریە ١٩٩٩ بە وقوع میپیوندد و از آن زمان تا کنون رهبر آپو در جزیرە امرالی در ترکیە زندانی میباشد. در واقع از آن زمان تا کنون سیستم امرالی دایر است و بعنوان یک سیستم جنگ ویژە در برابر خلق کورد، جنبش رهاییبخش آن و شخص رهبر آپو از آن بهرەبرداری میشود. همچنین میتوان گفت با ربودە شدن رهبر آپو و آغاز سیستم امرالی مرحلەای نوینی از مبارزە آغاز میشود کە میتوان آن را نیز بعنوان مرحلە سوم مبارزە قلمداد کرد.


در این میان برای خیلی‌ها سوال بود که چرا رهبر آپو بعد از خروج از سوریە به کوهستان‌های کوردستان نرفت. رهبر آپو چنین پیشبینی میکرد کە در صورت رفتن او بە کوهستان‌های تحت کنترل گریلا بە احتمال زیاد تمام تمرکز دشمن بە آنجا معطوف میگردد و احتمال حملات گستردە هوایی بسیار بیشتر خواهد شد و این نیز موقعیت گریلا را با خطر جدی‌تری مواجە میساخت. میتوانست در نتیجە آن نیز گریلا ضربات سنگین بخورد و تعداد زیادی از رفقا بە شهادت برسند. چرا کە آنموقع گریلا تجربە کنونی و کانال‌هایی را کە اکنون احداث کردە است نداشت و احتمال متحمل گشتن ضربات جبران ناپذیر در صورت یک حملە گستردە هوایی بسیار بود.

 همچنین رهبر آپو در دفاعیات خود میگوید هرچند من پیشتر نیز سیستم سرمایەداری را تحلیل و نقد کردە بودم و بە جوانب اقتدارگرایانە و سودجویانە آن اشراف داشتم، ولیکن با خروجم از سوریە و در مسیر اروپا و بویژە یونان بود کە بیشتر پی بردم که تا چە اندازە مدرنیتە ـ سرمایەداری فاقد هرگونە اخلاقی میباشد. میگوید من بە دوستان تقلبی اعتماد کردم و بە وعدەهای آنها باورکردم کە اروپا میتواند مکان مناسبی باشد تا هم جلو تلفات جبران ناپذیر را گرفت و هم کانال‌های دیپلوماتیک و حقوقی را برای مبارزە گشود. بویژە آن زمان کە بعد از سالیان مبارزە بی امان مسئلە کورد را بعنوان یک واقعیت انکارناپذیر بر جهانیان قبولاندە بودیم.


در واقع توطئە ١٥ فوریە ١٩٩٩ در برابر رهبر آپو و خلق کورد، حاصل رفاقت ناقص و ناتمام در درون جنبش، وجود دوستان تقلبی، فشارهای کشورهای اشغالگر کوردستان و منفعت پرستی نیروهای مدرنیتەی ـ سرمایەداری و همچنین خط خیانت در کوردستان و درون جنبش میباشد. شایان ذکر میباشد کە در ارتباط بە این توطئە مطالب، تحلیلات و اظهار نظرهای فراوانی وجود دارد. لذا در اینجا لازم نمیبینم بیشتر از این در این مورد موشکافی کنم. شایان ذکر است کە خود رهبر آپو در دفاعیات خود بسیارژرف و شیوا ابعاد توطئە را تحلیل میکند و در کتاب تاریخی از آتش (مێژوویەک لە ئاگر) نیز بسیار موشکافانە این توطئە تجزیە و تحلیل گشتە است.


بە هر تقدیر از آن زمان بەبعد مرحلەی امرالی آغاز میگردد. البتە این توطئە بین‌المللی از همان آغاز واکنش‌های گستردەای را در هرچهار بخش کوردستان و سرتاسر جهان بە همراە آورد. در عین حال مردم کورد در هرچار بخش کوردستان و سایر نقاط جهان از حمایت‌های تازەی خود بە جنبش آپویی دریغ نکردند و هر جا باتوجە بە شرایط و امکانات سعی شد بە بخشی از نیروی خنثی سازی این توطئە تبدیل شود. برای نمونە در روژآوای کوردستان در یک روز ١٠٠٠ جوان بە صفوف گریلا ملحق شدند. در واقع این یک موضع قوی و ارزندە بود و نشان داد کە جنبشی کە ریشە در جامعە دارد هیچ نیرویی نمیتواند آن را تضعیف کند.


میتوان گفت کە اساسا شرق کوردستان بعد از توطئە بین‌المللی ١٥ فوریە ١٩٩٩ بود کە بطور کامل و گستردە با جنبش آپویی پیوند خورد. این پیوند نیز حاصل دستاوردهای زیادی بود کە بعد از مدتی شرق کوردستان خود نیز صاحب سازمان آپویی شد کە در مباحث آیندە و در بخش مربوطە بە تفصیل بە آن خواهیم پرداخت.در مورد جنوب کوردستان نیز میتوان گفت بعد از توطئە بین‌المللی ١٥ فبریە اقشار و مردم مناطق مختلف این بخش از کوردستان بیشتر بە جنبش آپویی ملحق شدند و جنبش در جنوب کوردستان گسترش یافت.


در واقع در انجام توطئە ١٥ فوریە نیروهای پارت دموکرات کوردستان عراق و اتحادیەی میهنی کوردستان، بویژە رهبران این دو جریان یعنی بارزانی و طالبانی با نیروهای توطئەگر همکاری داشتند و در وقوع توطئە با نیروهای توطئەگر دارای سهم میباشند. باید اشارە کرد کە در سال ١٩٩٨ توسط آمریکا این دو نیرو کە سالیان با همدیگر در حال جنگ بودند در واشنگتن کنار هم آمدند و قراردادی بینشان منعقد گشت کە یکی از مفاد این قرارداد بطور تلویحی لزوم همکاری نیروهای جنوب کوردستان با توطئەگران بود.


موضوع مهم دیگری کە در اینجا باید بە آن آشارە کنم آغاز فعالیت‌های سیاست دموکراتیک کورد در شمال کوردستان و ترکیە در دهە ٩٠ و در مرحلە دوم مبارزە جنبش آپویی بود. بە این مفهوم کە سعی شد عرصە پارلمان ترکیە بە سنگری جهت مبارزە در راستای احقاق حقوق ملت کورد و سایرین در ترکیە شود. در نتیجە آن نیز تعدادی از کوردها بعنوان نمایندە خلق کورد کە از طرف مردم مقبولیت داشتند وارد پارلمان ترکیە شدند. در میان این نمایندگان میتوان بە افرادی از قبیل احمد ترک، لیلا زانا، زبیر آیدار و رمزی کارتال اشارە کرد.

هرچند این شیوەی مبارزە از آن زمان تاکنون با فراز و نشیب‌هایی روبرو شدە است و در بسیاری از مواقع این نمایندگان از مجلس اخراج شدەاند، بە زندان افتادەاند و مجبور بە فرار از شمال کوردستان و ترکیە شدەاند اما این مبارزە کماکان وجود دارد و در واقع ـ حزب دموکراتیک خلق‌ها ـ  HDP  کە اکنون یکی از احزاب موثر ترکیە و شمال کوردستان میباشد حاصل همان مبارزەای است کە در دهە ٩٠ میلادی در این زمینە آغاز گشت.

این گام نیزنتیجەی تدابیر، درایت و برخورد دوراندیشانە رهبر آپو بود کە عرصەای را قربانی عرصەای دیگر از مبارزە نکرد و تک بعدی بە مبارزە ننگریست و فرابعدی مبارزە را هدایت کرد. یعنی از سویی فعالیت‌های عظیم گریلایی را رهبری کرد، از سویی دیگر نیز فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی،و از سویی دیگر فعالیت‌های دیپلوماتیک و سیاست دموکراتیک را در سطح کوردستان، ترکیە، خاورمیانە و جهان بە پیش برد.


در پایان این مبحث جا دارد کە اشارە کنم مدت زمان مبارزە جنبش آپویی از سالهای ١٩٧٣ تا ١٩٩٣بعنوان مرحلەی نخست مبارزە جنبش میباشد کە عنوان مرحلە احیاء و یا مرحلە دوبارە زیستن نیز بە آن اطلاق میشود. یعنی انسان و جامعە کوردی که بویژە در شمال کوردستان خود را انکار می‌کرد و نیرویی در خود نمیدید تا بپاخیزد و با اتکا بە آن نیرو موجودیت خود را فریاد بزند. در واقع روز بە روز در آسیاب آسمیلاسیون استحالە میگشت و از حقیقت خود دور می‌شد. همچنین دشمنی در میان بود که ملت کورد را انکار میکرد و بە هیچ وجە بە موجودیت آن اعتراف نمیکرد.

 در این مرحلە و در نتیجە ٢٠ سال مبارزە بی امان هردو انکار شکستە شدند. بە این مفهوم جامعە و انسان کورد کە در وضعیت مردگان متحرک بودند احیاء گشتند و بە باوری و اعتماد بنفس نسبت بە موجودیت خود دست یافتند. دشمن انکارگر نیز مجبور بە اعتراف بە موجودیت کورد و مسئلە کورد شد. همانطور کە بە پیشتر اشارە کردیم در نتیجە آن نیز در سال ١٩٩٣ برای اولین بار تورکوت اوزال اعلام کرد کە باید این مسئلە، یعنی مسئلەی کورد بە طریقی حل شود. میتوان گفت بە این طریق انکار مطلق در مورد مسئلە کورد در ترکیە شکستە شد. در عین حال خلق کورد بطور گستردە وارد مبارزە گشت و شرم و ترس مستولی گشتە بر جان و تن انسان و جامعە کورد نیز شکستە شد.

از سال ١٩٩٣ تا سال ١٩٩٩ و تا وقوع توطئە بین‌المللی در برابر رهبر آپو نیز مرحلە خلقی شدن و دوران وسعت یافتن سازماندهی ملی و اجتماعی میباشد کە بعنوان مرحلە دوم مبارزە جنبش آپویی در جریان بودە است و ما در این مبحث بطور گستردە در بارە آن بحث کردیم. در واقع از سالهای ٢٠٠٠ بە بعد و پس از بە گروگان گرفتن رهبر آپو در امرالی تا سال ٢٠٠٩ را نیز میتوان مرحلەی دیگر توصیف کرد کە در مبحث آیندە بە آن خواهیم پرداخت. یعنی مرحلەی پارادیم نوین و طبق آن خود را سازماندهی کردن میباشد. این مرحلە نیز مرحلە سوم مبارزە میباشد و ویژگی‌های خود را دارد کە همانطور گفتم هفتە آیندە بیشتر بە آن خواهیم پرداخت.

Related posts